اقوام ساکن ایران

جمعیت‌شناسی اقوام ساکن ایران

اقوام ایران به گروه‌های قومی که هم‌اکنون در کشور ایران زندگی می‌کنند گفته می‌شود. این تبارها، همچنین دارای همانندهایی در بیرون مرزهای ایران هستند. این اقوام، با وجود گوناگونی‌های فرهنگی، همگی از هویت و درون‌مایهٔ ایرانی، پشتیبانی می‌کنند و در طول تاریخ، روابط دوستانه میان یکدیگر را حفظ کرده‌اند.[۲۰][۲۱]

پراکندگی اقوام در ایران[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]

مردمان ایرانی منبع (کتاب حقایق جهانی)[۱۹]
زبان‌هادرصد
فارسی‌زبانان
۵۰%
آذربایجانی‌ها
۱۶%
کُردها
۱۰%
گیلک‌ها و مازنی‌ها
۸%
لُرها
۷%
ترکمن‌ها و ایل قشقایی
۳%
عرب‌ها
۲%
بلوچ‌ها
۲%
دیگر مردمان ایرانی
۲%

فرهنگ

ایران، مردمی از اقوام گوناگون دارد که همگی، خود را دارای هویت ایرانی (ملی) می‌دانند و تاکنون، جشن‌های ملی ایران را پاس داشته‌اند. اعیاد و سوگواری‌های اسلامی نیز در این کشور بسیار رایج است. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مراسم‌های اسلامی شکلی مجلل به خود گرفتند و هویت اسلامی، توسط حکومت تازه، پشتیبانی شد.[۲۲] در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰)، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه‌ای روز ۲۱ مارس برابر با ۱ فروردین را در چارچوب مادهٔ ۴۹ و تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان روز جهانی نوروز به تصویب رسانده و در تقویم خود جای داد، طی این اقدام که برای نخستین‌بار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی به‌عنوان یک مناسبت بین‌المللی به رسمیت شناخته شد.[۲۳] این آیین باستانی ایرانی، توسط پیروان ادیان مختلف و در کشورهای دیگر نیز جشن گرفته می‌شود.[۲۲][۲۴] این جشن به عنوان مهم‌ترین تعطیلات ایران شناخته می‌شود و از چهارشنبهٔ آخر سال که چهارشنبه‌سوری در آن برگزار می‌شود، آغاز شده و با تعطیلات یک هفته‌ای، به روز سیزدهم سال جدید می‌رسد که سیزده‌به‌در نام دارد و در آن، مردم به پیک‌نیک می‌روند.[۲۴]

آشپزی و خوراک

آشپزی ایرانی اگرچه پس‌از ورود اسلام تأثیراتی از روش‌های آشپزی عربی و مردم شبه‌جزیره عربستان گرفته‌است اما به اندازهٔ زیادی محصول جغرافیا و محصولات خوراکی درون ایران است.[۲۵][۲۶][۲۷]

فهرست اقوام ساکن ایران

فارسی‌زبانان

فارسی‌زبانان بزرگ‌ترین جمعیت از لحاظ فرهنگی در داخل ایران هستند. فارسی‌زبانان به عنوان یک قوم شناخته نمی‌شوند و در مناطق مختلف ایران دارای فرهنگ‌ها و گویش‌های گوناگون هستند.[۲۸] زبان فارسی زبان مشترک این گروه است که بیشترین گویشوران را در ایران دارد و به باور برخی از پژوهشگران، عامل تقویت کننده و پیوند دهنده سایر اقوام ایرانی است.[۲۹][۳۰][۳۱]

ترکهای آذربایجانی

تصویری از گروه موسیقی آشیق لار. تله کابین تبریز. نوروز ۱۳۹۰.

آذربایجانیها، یکی از پرجمعیت‌ترین گروه‌های قومی ایران هستند، که غالباً در جهت شمال غربی کشور در حد فاصل غرب دریای خزر تا دریاچه ارومیه حضور دارند.[۳۲] زبان مادری این مردم، ترکی آذربایجانی ‌است، که ترکی، آذری و آذربایجانی نیز نامیده می‌شود، و ساختاری شبیه به ترکی استانبولی اما با لهجه نسبتاً متفاوت دارد.[۳۲] نیمی از آذربایجانی‌ها شهرنشین هستند. بزرگ‌ترین شهرهای آذربایجانی‌نشین به ترتیب؛ تهران، تبریز، ارومیه، اردبیل، زنجان، خوی و مراغه است، افزون بر این، مردم ترک آذربایجانی به صورت اقلیت‌های قابل توجهی، در شهرهای همدان و قزوین نیز سکونت دارند.[۳۲] بیشتر جمعیت ترکهای آذربایجانی شیعه مذهب و دارای فرهنگی ایرانی هستند.[۳۳][۳۴] تغییر مذهب ایرانیان از سنی به شیعه توسط دودمان صفوی که آذری بودند صورت گرفت.[۳۲] اتنولوگ جمعیت گویشوران زبان ترکی آذربایجانی در ایران را در سال ۲۰۱۶ میلادی ۱۰٬۹۰۰٬۰۰۰ نفر برشمرده است و گسترش آن را در شمال غربی و مرکز ایران می‌داند.[۳۵]

لباس آذربایجانی یا لباس سنتی آذربایجانی، که از فرایندهای طولانی فرهنگ و دین و دیگر عوامل مردم آذربایجانی‌ها پدید آمده‌است، از نشانه‌های خاص آذربایجانی‌ها می‌باشد. از قرن بیستم به بعد، لباس آذربایجانی در شهرها کاربرد خود را از دست داده و حالت امروزی به خود گرفته‌است؛ ولی عموماً در مناطق عشایری و روستایی و مناطقی که اهالی آذربایجانی سکونت دارند، به مانند سابق کارکرد خود را حفظ کرده‌است.[۳۶][۳۷]

موسیقی آذربایجانی به موسیقی سنتی مردمان آذربایجانی اطلاق می‌شود. هنرمندان آذربایجانی، با خلاقیت خود، موسیقی منحصربه فردی را می‌آفرینند؛ کسانی که این نوع موسیقی را به همراه سروده‌های خود به زبان ترکی آذربایجانی می‌خوانند، «عاشیق» خوانده می‌شوند. عاشیق‌ها در وصف آذربایجان و دلاوری‌های بزرگان آن، در مراسم جشن و عزاداری، سروده‌های زیبایی را به همراه موسیقی آذربایجانی می‌خوانند و مورد توجه مردم قرار می‌گیرند.[۳۸][۳۹][۴۰]

بلوچ‌ها

زی استین یا بدن استین سوزن دوزی متصل به پارچه، نمونه پوشش زنان و دختران

بلوچ‌ها یکی از اقوام ایرانی، و بیشتر ساکن استان سیستان و بلوچستان هستند.[۴۱][۴۲] اکثریت قریب به اتفاق بلوچ‌ها، تا اواخر سدهٔ نوزدهم، در داخل مرزهای سرزمین ایران می‌زیستند، ولی با تشدید رقابت بین انگلستان و روسیه بر سر افزایش دامنهٔ قدرت و نفوذ خود در منطقهٔ خاورمیانه، ایجاد اختلافات و برخوردهای قومی و تغییر مرزها، محلّ زندگیشان بین دولت ایران، قلمرو مستعمره هند (بعدها پاکستان و افغانستان) تقسیم شد. امروزه بیش از ۱٫۳ میلیون نفر از بلوچ‌های ایرانی در استان سیستان و بلوچستان و بقیه در سایر استان‌های ایران به سر می‌برند.[۴۳][۴۴]

دین بیشتر مردمان بلوچ اسلام، و اکثریت آن‌ها از اهل سنت ، پیرو مذهب حنفیاند. هرچند اقلیتی از شیعه و فرقه ذکری نیز در بین آن‌ها وجود دارد.[۴۵][۴۶] زبان بلوچی از زبان‌های ایرانی شاخهٔ شمال‌باختری است. این زبان توسط بلوچ‌ها در کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان و سایر کشورها صحبت می‌شود.[۴۷] پوشاک بومی سیستان و بلوچستان با پشتوانه‌ای تاریخی، به‌عنوان یکی از نمادهای پوشاک اصیل ایرانی به‌شمار می‌رود که بهره‌گیری از آن، هنوز در طراح و رنگ‌های گوناگونی در میان این مردم، گسترش دارد. در دوران کنونی، این پوشاک در تابستان بیشتر سفید هستند و در زمستان نیز به رنگ تیره در می‌آیند. طراحی پوشاک، رنگ و تزئینات روی آنان، همانند سوزن‌دوزی‌ها، گوناگونی دارد.[۴۸]

کُردها

جشن نوروز به عنوان یکی از آیین‌های قدیمی در روزهای نخستین سال در مناطق شهری و روستایی استان کردستان است که با حضور و استقبال پرشور مردم برگزار می‌شود. در این آیین سنتی مردم هر روستا با جمع شدن در یک مکان مشخص ضمن روشن کردن آتش با رقص محلی و خواندن آواز فرا رسیدن سال نو را جشن می‌گیرند. مراسم نوروز روستای بیساران به عنوان یکی از پرجمعیت‌ترین و بزرگ‌ترین روستاهای کشور با حضور مردم روستا و شماری از هنرمندان کردستانی برگزار شد.

کُردهای ایران، به مردم مناطقی از ایران گفته می‌شود که کُردزبان می‌باشند. کُردها پس از فارسی‌زبانان و آذربایجانی‌ها، سومین گروه قومی عمده در ایران به‌شمار می‌آیند که در سه استان عمدتاً کُردنشین کرمانشاه، کردستان، ایلام و بخش‌های کُردنشین آذربایجان غربی و خراسان شمالی ساکن می‌باشند. کُردها با جمعیتی حدوداً ۷ تا ۸٫۵ میلیون نفری، ۱۰ درصد از باشندگان ایران را تشکیل می‌دهند.[۴۹][۵۰][۵۱] بیشتر کُردهای ایران پیروی مذهب تسنن شافعی هستند اما در استان‌های کرمانشاه و ایلام بیشتر کُردها پیروی مذهب تشیع می‌باشند.[۵۲]

یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های هویتی اقوام کرد، زبان کُردی می‌باشد. زبان کُردی زبانی است ایرانی و متعلق به گروه زبان‌های شمال غربی یا جنوب غربی این خانواده است و در گسترهٔ جغرافیایی خود، از گذشته تاکنون، به دلایل گوناگون از جمله شرایط جغرافیایی، طبیعی، اقلیمی، تاریخی، و سیاسی به شاخه‌ها و زیر شاخه‌های گوناگونی تقسیم شده‌است.[۵۳][۵۴] از دیگر نمادهای برجسته قوم کُرد، لباس کُردی می‌باشد. پوشاک مردان و زنان کرد شامل تن‌پوش، سرپوش و پای‌افزار است. ساخت و کاربرد هریک از این اجزاء، بسته به فصل، نوع کار و معیشت و مراسم و جشن‌ها با یکدیگر تفاوت دارد. هرچند پوشاک نواحی مختلف کُردستان مانند اورامان، کرمانشاه، مکریان، بابان، گروس، بانه، سنندج، ایلام و … متفاوت است، اما از نظر پوشش کامل بدن، همه با هم یکسان هستند.

عرب‌ها

گرگیعان در موزه هنرهای معاصر اهواز

عرب‌های ساکن ایران یکی از اقوام ایرانی هستند که در جنوب و جنوب غرب کشور و در بخش‌هایی از استان خوزستان ساکن‌اند. عرب‌های ساکن ایران بیشتر به گویش عربی خوزستانی که لهجه‌ای از عربی بین‌النهرینی است صحبت می‌کنند. بیشتر عرب‌های ایران در چهار استان خوزستان و هرمزگان و بوشهر و نواحی جنوبی استان ایلام و اندکی از آنان نیز در استان‌های خراسان رضوی و فارس پراکنده‌اند، با این حال بیشتر آنها در استان خوزستان ساکن هستند و عموماً شیعه دوازده امامی‌اند. البته عرب‌های سنّی مذهب نیز در ایران وجود دارند، اما درصد بسیار پایینی را شامل می‌شوند. تخمین زده می‌شود اعراب حدود دو و نیم میلیون نفر میلیون نفر معادل ۲٫۷۵ درصد از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند.[۳۸] مردم عرب خوزستان همچون دیگر مردم کشور ایران فرهنگ خاص خود را دارند و به تبعیت از دیگر مسلمانان، روز عید فطر از اهمیت و جایگاه بسیار بالاتری در فرهنگ عمومی ایشان برخوردار است و گرامیداشت این روز با هنجارها، رفتارها، و آداب و رسوم بسیاری همراه است.[۵۵][۵۶][۵۷] یکی دیگر از سنن کهن رایج در میان عربهای خوزستان مراسم گرگیعان است که هر ساله در پانزدهم ماه رمضان در اهواز اجرا می‌شود و در این شب، کودکان عرب با پوشیدن لباس‌های عربی به خیابان‌ها می‌آیند و کیسه‌های کوچکی که از قبل تهیه کرده‌اند را به گردن می‌آویزند و با خواندنِ سرودهای مردمی این شب، به در منزل همسایگان می‌روند و از آنان عیدی و شیرینی می‌گیرند. از دیگر مراسم بسیار مهم و رایج در بین عربها، می‌توان از مراسم قهوه خوری و دله قهوه نام برد که با آداب و تشریفات بسیار انجام می‌شود.[۵۸][۵۹][۶۰] عرب‌های خوزستان که در شهرهای مرکز و غرب و جنوب و جنوب شرقی خوزستان ساکن هستند، از دشداشه استفاده می‌کنند. دشداشه لباس است مردانه بلند و راحتی که معمولاً آن را با چفیه بین‌النهرینی (شماغ)، عقال و عبای عربی (بشت) می‌پوشند. دشداشه‌های گوناگون تفاوت جزئی دارند، مثلاً عرب‌های ایران و عراق دشداشهٔ یقه‌دار استفاده می‌کنند.

گروه‌های دینی

چالش‌های اقوام در ایران

زبان‌ها و قوم‌های عمده در ایران

ایران کشوری است با اقوام و گروه‌های متنوع و گوناگون که بر اساس دلایل تاریخی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … در سراسر سرزمین ایران پراکنده شده‌اند.[۶۱] عمده‌ترین گروه از میان اقوام و مذاهب که اکثریت جمعیتی را در کشور تشکیل می‌دهند اقوام فارسی‌زبان و پیروان مذهب تشیع می‌باشند.[۶۲] امروزه در ایران، هویت‌های جمعی مختلف لر، بلوچ، ترکمن، آذری، طبری (مازندرانی)، گیلک، تالش، عرب، کرد، و فارسی‌زبان ساکن‌اند و می‌توان اذعان کرد که تقریباً بیشتر این اقوام در مناطق مرزی ساکن‌اند و پیوندهایی فرهنگی و مذهبی با اقوام کشورهای همسایه دارند.[۳۸][۶۳]

باورمندان به نظریه‌های کشمکش و تضاد اعتقاد دارند در ایران بیشتر قدرت، ثروت، امکانات و تسهیلات در دست مرکزنشینان عمدتاً شیعه مذهب و فارسی‌زبان قرار گرفته آنان با تحمیل ارزش‌ها و باورهای خود به سایر اقوام، مذاهب و گروه‌های کشور آنان را از نظر هویتی و امکانات در سایه و حاشیه قرار داده‌اند.[۶۴][۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹][۷۰] طبق این نظریات عمده‌ترین مسئله اجتماعی دربارهٔ چالش‌های اقوام در ایران را می‌توان گسست اجتماعی و سیاسی نام برد که موجب شکل‌گیری مطالبه عدالت‌محور از جانب اقوام و اقشار جامعه ایران شده‌است. می‌توان تغییرات وضعیت معیشتی و اقتصادی کشور را به‌عنوان یک پدیده محوری نام برد که بنیان سایر مطالبات اقوام شده‌است. طبق این دیدگاه این وضعیتْ حاصل نوع مدیریت سرمایهٔ اجتماعی کشور است که دهه‌هاست با زوال مواجه شده‌است و منشأ سایر چالش‌ها گشته‌است.[۷۱]

طبق ادعای باورمندان به وجود تبعیض قومیتی در ایران، بخش عمده صنایع سنگین، ازجمله شرکت‌های فولاد و خودروسازی در استان‌های فارسی‌زبان نظیر اصفهان، البرز، سمنان، و مرکزی استقرار یافته‌اند و بیشترین حجم درآمدهای اقتصادی به این استان‌ها اختصاص دارد.[۷۲][۷۳][۷۴]

بعد از فارسی‌زبانان، آذری‌ها (به‌خصوص در استان آذربایجان شرقی) از لحاظ تأمین درآمدهای اقتصادی در مرحلهٔ دوم بهره‌مندی قرار دارند.[۷۵][۷۶][۷۷][۷۸][۷۹]

در مناطق کردنشین ایران، از شهرهای جنوب استان آذربایجان غربی گرفته تا استان‌های کردستان و کرمانشاه و ایلام، در بخش صنعتی، توسعه کارخانه‌ها و کارگاه‌ها و شهرک‌های صنعتی ناچیز است و آمار بیکاری در این مناطق، با وجودِ نیروی انسانی جوان و تحصیل‌کرده بالا است و این جوانان مجبورند برای امرار معاش به استان‌های دیگر، به‌خصوص تهران، کوچ کنند یا در کارگاه‌های تولیدی در استان آذربایجان شرقی و دیگر مناطق به کار مشغول شوند.[۸۰][۸۱] به‌علاوه در نبود اشتغال رسمی در این مناطق، کولبری وسعت چشمگیری یافته‌است و حتی جوانان بیکار با تحصیلات عالیه نیز بدان اشتغال دارند.[۸۲][۸۳][۸۴]برخی از کارشناسان یکی از علت‌های کمبود تأسیسات صنعتی و بالا بودن حساسیت‌های امنیتی دربارهٔ کردها را به زبان و مذهب متفاوت آن‌ها نسبت به چارچوب‌های حاکمیت می‌دانند که در آن زبان فارسی و مذهب تشیع جزو ساختارهای بنیادین آن حساب می‌آیند.[۸۵][۸۶][۸۷][۸۸]

عرب‌های ایران در استان‌های خوزستان، بوشهر و هرمزگان پراکنده شده‌اند. نفت‌خیز بودن مناطق محلّ سکونت آن‌ها و وجود بنادر مهم جنوب غرب و جنوب کشور در آن مناطق موجب رونق بازرگانی و تجارت بین‌المللی در آن‌جا شده‌است و جدا از نیروی کار منطقه‌ای، پذیرای نیروی کار دیگر مناطق نیز هست و محلّ اشتغال غیرعرب‌ها شده‌است که این موضوع احساس نابرابری و نارضایتی عرب‌ها از حاکمیت را فراهم کرده‌است.[۳۸] به علاوه کمبود زیر ساخت‌ها رفاهی، بیکاری فزاینده، بحران آب آشامیدنی و آب کشاورزی، آلودگی هوا، تداوم پروژه انتقال آب، نادیده گرفتن شاخصه‌های هویت عربی در سیاست گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌ها همگی موجب نارضایتی‌های روزافزون در این مناطق شده‌است[۸۹][۹۰][۹۱][۹۲][۹۳] که نمود آن را می‌توان در اعتراضات مختلف در کشور مانند دی ۹۶[۹۴]، آبان ۹۸،[۹۵][۹۶] تابستان ۱۴۰۰،[۹۷][۹۸][۹۹][۱۰۰][۱۰۱][۱۰۲] تأسیس احزاب مخالف حکومت و گروه‌های مسلح مانند جنبش آزادی‌بخش الاحواز مشاهده کرد.[۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵]

درهایت می‌توان گفت احساس نارضایتی و نابرابری در میان اقوام و تصور نقش حاکمیت در ایجاد و تداوم آن از گذشته شکل گرفته و روزبه‌روز اوج گرفته‌است و در این باره داده‌های حاکی از آن است که بلوچ‌ها بدترین شرایط اقتصادی و بیشترین نارضایتی را دارند و دلیل عمدهٔ این مسئله را تفاوت دوگانهٔ قومیتی و مذهبی خود با حاکمیت می‌دانند.[۱۰۶][۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰][۱۱۱][۱۱۲][۱۱۳][۱۱۴][۱۱۵]

به اعتقاد کارشناسان و متخصصین اجتماعی، برعکس باورهای رایج که تمرکزگرایی در قدرت و ثروت را عاملی برای اقتدار، ثبات و امنیت کشور می‌دانند، اصل تمرکزگرایی در حوزه‌های مختلف در کشور می‌تواند عاملی برای بروز تبعیض میان اقوام، افزایش فساد در قدرت و بروز شکاف میان گروه‌ها و مردمان مختلف در کشور باشد،[۱۱۶][۱۱۷][۱۱۸][۱۱۹]

پانویس

منابع

🔥 Top keywords: