جیمز باند (مجموعه‌فیلم)

سری فیلم‌های جیمز باند

سری فیلم‌های جیمز باند، مجوعه‌ای از فیلم‌هایی است که براساس شخصیت داستانی خیالی به نام جیمز باند، مأمور سازمان ام‌ای۶ خلق شده‌است. جیمز باند در داستان بلندی که یان فلیمینگ نوشته بود با ۰۰۷ کدگذاری شده‌بود. نسخه‌های اولیه بر اساس داستان نگارش یافته توسط فلیمینگ و داستان‌های کوتاه بود؛ که البته بعدها دارای خط داستانی مستقل خودش شد. این سری فیلم، به عنوان یکی از طولانی‌ترین سری فیلم‌هایی است که در حال تولید می‌باشد. شروع این سری فیلم‌ها از سال ۱۹۶۲ بوده که تاکنون ادامه داشته‌است؛ که البته بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵ وقفه‌ای شش ساله به وجود آمد. تا امروز شرکت ئی‌اوان، ۲۴ فیلم از این سری با میانگین تقریبی یک فیلم در هر دو سال، ساخته‌است. به‌طور معمول، مکان ساخت این فیلم‌های این مجموعه، در استودیو پین وود است.[۱] تاکنون شش بازیگر در قالب جیمز باند به ایفای نقش پرداخته‌اند.

سری فیلم جیمز باند
نشان رسمی فیلم جیمز باند(۰۰۷)
کارگردانترنس یانگ
گای همیلتون
لویس گیلبرت
پیتر ار هانت
جان گلت
مارتین کمپل
راجز اسپوتیسوود
مایکل اپت
لی تاماهوری
مارک فاستر
سام مندس
تهیه‌کنندهآلبرت آر. براکلی
هری سالتزمن
مایکل‌جی ویلسون
باربارا براکلی
نویسندهیان فلیمینگ (نویسنده داستان)
جوانا هاروود (فیلم‌نامه‌نویس)
ریچارد میبوام
تام مکینزویچ
کریستوفر وود
مایکل جی ویلسون
نیل پوروایس
رابرت وید
بروس فیرستین
پاول هگیس
بازیگرانشان کانری
جورج لازنبی
راجر مور
تیموتی دالتون
پیرس برازنان
دنیل کریگ
بری نلسن (غیررسمی)
دیوید نیون (غیررسمی)
موسیقیمونتی نورمن
جان بری
جورج مارتین
دیوید آرنولد
دان بلک
سایرین
توزیع‌کنندهتولیدات ئی‌اوان
مترو گلدوین مایر
یونایتد آرتیستز
کلمبیا پیکچرز
اریون پیکچرز (غیررسمی)
برادران وارنر (غیررسمی)
سی‌بی‌اس (غیررسمی)
تاریخ‌های انتشار
۱۹۶۲-اکنون
فروش گیشه۵٬۰۲۹٬۰۱۴٬۱۱۰ دلار

شرکت خانوادگی براکلی (که از سال ۱۹۷۵ به سالتزمن تغییر اسم دادند) با نام دِینجاک صاحب امتیاز سری فیلم جیمز باند بود. تا اوسط دههٔ هفتاد میلادی این شرکت به همراهی شرکت یونایتد آرتیستز صاحب امتیازی خود را حفظ نمود به‌طوری که تمام فیلم‌های منتشر شده در این زمان، از دکتر نو (۱۹۶۲) تا فقط بخاطر چشمان تو (۱۹۸۱) توسط یونایتد آرتیستز توزیع و فروخته می‌شد. در سال ۱۹۹۸، شرکت مترو گلدوین مایر، شرکت یونایتد آرتیستز را خریداری و شرکت ام‌جی‌ام/یواِی را راه اندازی نمود. این شرکت صاحب امتیاز جیمز باند شد و بین سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵ سه فیلم جیمز باند را تولید و توزیع نمود؛ البته این موضوع مربوط به زمانی پیش از انحلال شرکت یونایتد ارتیستز در سال ۲۰۰۲ بود. از سال ۲۰۰۶ نیز کنسرسیومی متشکل از چند شرکت از قبیل سونی و تی‌پی‌جی که شرکت مترو گلدوین مایر را خریداری نمودند به همراه کلمبیا پیکچرز، به تولید و پخش این سری فیلم را بر عهده گرفتند.

توسعه

اولین فیلم جیمز باند

اولین جرقه برای اقتباس از داستان جیمز باند در سال ۱۹۵۴ در مجموعه کلای‌مکس! بر اساس داستان کازینو رویال زده شد. بازیگری نقش جیمی باند در این مجموعه بر عهده بازیگر توانای آمریکایی، بری نیلسن بود. یان فلمینگ خواهان ساختن قسمت‌هایی از داستانش توسط الکساندر کوردا بود. یان، پیشنهاد ساخت کتاب‌های زنده بمان و بگذار بمیرد و مون‌ریکر را داده بود، که کوردا نپذیرفت.[۲] در یکم اکتبر ۱۹۵۹ (۹ مهر ۱۳۳۸) اعلام شد که خودِ فلیمینگ نگارش فیلمنامه‌ای اختصاصی برای ساختن فیلمی به تهیه‌کنندگی کوین مک‌کلوری را بر عهده گرفته‌است. اگرچه به‌طور هم‌زمان جک ویتینگهام نیز در حال نگارش فیلمنامه‌ای برای همین کار بود.[۳] آلفرد هیچکاک و ریچارد بارتون از قبول کارگردانی و بازیگری در این فیلم سرباز زدند. مک‌کلوری هری پاتر (مجموعه فیلم) به دلیل کاهش احتمال موفقیت از کار کنار کشید. فلمینگ هم فیلمنامهٔ نگارشی‌اش را که به صورت داستانی با نام گلوله آتشین در سال ۱۹۶۱ (۱۳۴۰) منتشر نمود.

در سال ۱۹۵۹، براکلی، برای ساخت اقتباسی از جیمز باند ابراز علاقه نمود. براکلی به همراهی شریکش، هری سالتزمن، در سال ۱۹۶۱ حقوق تمام داستان‌های جیمز باند، به جز داستان کازینو رویال را از فلیمینگ خریداری نمود.[۳] در آن هنگام، بسیاری از شرکت‌های هالیوودی به دلایلی چون خیلی انگلیسی بودن یا خیلی پرهیاهو و جنسی بودن از ساخت آن امتناع می‌نمودند.[۴]تهیه‌کنندگان سینما نیز از آن‌ها برای ساخت اثر، یک میلیون دلار درخواست می‌نمودند تا یکی از دو کتاب گلولهٔ آتشین دکتر نو را بسازند.در نهایت در ۱۹۶۱، شرکت یونایتد آرتیستز و براکلی به توافق رسیدند. این دو تهیه‌کننده شرکت ئی‌اوان را راه‌اندازی نموده و تولید دکتر نو را شروع نمودند.

بازیگران نقش جیمز باندِ شرکت ئی‌اوان
شمارهناماولین فیلمآخرین فیلم
عنوانتاریخ نمایشسنعنوانتاریخ نمایشسن
۱.شان کانریدکتر نو۵ اکتبر ۱۹۶۲ (۱۳ مهر ۱۳۴۱)۳۲الماس‌ها ابدی‌اند۱۴ دسامبر ۱۹۷۱ (۲۳ آذر ۱۳۵۰)۴۱
۲.جورج لازنبیدر خدمت سرویس مخفی ملکه۱۲ دسامبر ۱۹۶۹ (۲۱ آذر ۱۳۴۸)۳۰در خدمت سرویس مخفی ملکه۱۲ دسامبر ۱۹۶۹ (۲۱ آذر ۱۳۴۸)۳۰
۳.راجر مورزندگی کن و بگذار بمیرد۲۷ ژوئن ۱۹۷۳ (۶ تیر ۱۳۵۲)۴۵منظری به یک قتل۲۲ مهٔ ۱۹۸۵ (۱ خرداد ۱۳۶۴)۵۷
۴.تیموتی دالتونروشنایی‌های زندگی۳۰ ژوئن ۱۹۸۷ (۹ تیر ۱۳۶۶)۴۱جواز قتل۱۴ ژوئیه ۱۹۸۹۴۳
۵.پیرس برازنانچشم طلایی۱۷ نوامبر ۱۹۹۵ (۲۶ آبان ۱۳۷۴)۴۲روز دیگر بمیر۲۰ نوامبر ۲۰۰۲ (۲۹ آبان ۱۳۸۱)۴۹
۶.دنیل کریگکازینو رویال۱۶ نوامبر ۲۰۰۶ (۲۵ آبان ۱۳۸۵)۳۸زماني براي مردن نيست۲۰٢١( ۱٤٠٠)۴۵

شان کانری - (۱۹۶۲–۱۹۶۷) و ۱۹۷۱

شان کانری در سال ۱۹۸۰

برای یافتن اولین جیمز باند مسابقه‌ای برگزار و شش نفر نهایی شدند. از این شش نفر امتحانی بازیگری، توسط براکلی، سالتزمن، فلیمینگ گرفته شد. برندهٔ این مسابقه فردی ۲۸ ساله، که مدل بود، برگزیده‌شد.[۵] نام او پیتر آنتونی بود که به نظر براکلی او دارای کیفیت بازی‌ای در حد گریگوری پگ بود.[۶] ولی او نتوانست در نقش جیمز باند به خوبی بازی کند. سپس این دو تهیه‌کننده شان کانری را انتخاب کردند. شان، ۵ فیلم متوالی جیمز باند را بازیگری نمود. بر اساس بعضی از شایعات، کانری را شخصی به نام، بِن فیز کارگردانی اهل لهستان و دوست سالتزمن، پیشنهاد داده بود. سالتزمن بازی کانری را در ویولن زن دید. این فیلم یازدهمین فیلم کانری بود. شان کانری، تا پیش از اولین بازی‌اش در فیلم پاسفیک جنوبی، در شغل‌هایی مانند شیرفروش، رانندهٔ تراکتور، واکس زن تابوت، محافظ شخصی و چند شغل دیگر نیز کار کرده‌بود. او در فیلم پاسفیک جنوبی نقش یک رقاص را بر عهده داشت.[۷]

دکتر نو (۱۹۶۲)

فلیمینگ و براکلی، بعد از کنار گذاشتن شش نفر دیگر، که یکی از آن‌ها از دوستان براکلی بود، روی شان کانری توافق کردند. کانری برای ایفای این نقش از کلاه گیس استفاده کرد. البته این رویه برای سایر فیلم‌های این سری نیز از سوی وی تکرار شد. کانری در جایی اعلام کرده بود که این نقش اصلاً به شخصیت واقعی‌اش نزدیک نبود.[۸] یان فلمینگ بعد از مشاهدهٔ نسخهٔ اولیه دکتر نو به دستیارش گفت: «وحشتناکه، واقعاً وحشتناکه» ![۹] نقدها و نظراتی بسیاری که بعضی از آن‌ها به‌طور وحشتناکی بود بر فیلم دکتر نو وارد شد. حتی واتیکان هم به ابراز نظر علیه آن پرداخت.[۹] یان، در انتهای رمانش به نوعی زمینه را اسکاتلندی بودن جیمز باند فراهم نمود تا با شخصیت کانری در فیلم همخوانی داشته باشد.
نقش دکتر نو هم بر عهدهٔ جوسف وایزمن گذاشته شد. این کار به خاطر نقش مشابهی بود که وی در مجموعهٔ تلویزیونی منطقهٔ گرگ و میش در قسمت یک نعش‌کش دیگر بازی کرده بود. البته افرادی مانند نول کراود، کریستوفر لی، ماکس ون سیدو نیز مد نظر تهیه‌کنندگان بودند.[۱۰]

از روسیه با عشق (۱۹۶۳)

اسکای‌فالذره‌ای آرامشکازینو رویال (فیلم ۲۰۰۶)روزی دیگر بمیردنیا کافی نیستفردا هرگز نمی‌میردچشم طلاییجواز قتل (فیلم ۱۹۸۹)روزهای روشن زندگینمایی از یک کشتاراختاپوس (فیلم ۱۳۹۰)فقط بخاطر چشمان تو (فیلم)مون راکر (فیلم)جاسوسی که دوستم داشت (فیلم)مردی با طپانچه طلایی (فیلم)زنده بمان و بگذار بمیرد (فیلم)الماس‌ها ابدیند (فیلم)در خدمت سرویس مخفی علیاحضرتشما فقط دوبار زندگی می‌کنیدگلوله آتشین (فیلم)پنجه طلایی (فیلم)از روسیه با عشق (فیلم)دکتر نو

قسمت دوم از سری فیلم باند، با نظر تهیه‌کنندگان بودجه‌اش دو برابر شده‌بود. همچنین مکان فیلم‌برداری به اروپا منتقل شد. هدف از این کار کسب سود بیشتر نسبت به فیلم دکتر نو بود.[۱۱] بسیاری از اعضای گروه سازنده قسمت نخست سری بودند.[۱۲] این فیلم اولین فیلمی بود که دارای پیش‌نمایش اسامی بود. همچنین بوتروید که به عنوان افسر متخصص شناخته می‌شد، در این قسمت از سری جیمز باند معرفی شد. بازیگر این نقش دزموند لیوین بود. این شخصیت در نهایت به شخصیت کیو در قسمت سوم تبدیل شد. دزموند در ۱۷ قسمت این سری به ایفای نقش پرداخت. در واقع او بیش از هر بازیگر دیگری یک نقشی یکسان را در یک سری فیلم سینمایی بازی کرد و رکورد دار شد.[۱۳] در مبارزهٔ نهایی جیمز باند و دونالد گرانت (روبرت شاو) که در اورینت اکسپرس (قطار سریع‌السیر) رخ داد، جیمز باند به وسیلهٔ ابزاری که کیو به او داده بود زندگی‌اش نجات یافت.[۱۴] این فیلم البته پایانی بر حضور شخصیت داستانی سیلوا ترنچ بود.[۱۵][۱۶] با دوبرابر شدن قتل‌های رخ داده این فیلم، خشونت به اندازهٔ زیادی نسبت به قسمت پیشین افزایش یافته بود.[۱۷] این قسمت از کتاب به عنوان یکی از ۱۰ کتاب محبوب رئیس‌جمهور جان اف کندی بود.[۱۸] و همچنین آخرین فیلمی بود که کندی قبل از مرگش مشاهده کرده‌بود.[۱۹] بعضی از منتقدان قسمت اول، همچنان به ایرادگیری از این قسمت نیز مشغول بودند و از این فیلم به عنوان فیلمی که باید پرتش کرد توی آشغالی یاد می‌کردند. اما نظر تماشاگران بر عکس بود، آن‌ها به فیلم علاقه‌مند شده‌بودند. اگرچه در این میان بعضی از منتقدان، نیز نقدهایی مثبت بیان می‌کردند؛ مثلاً بروسلی کروتر در نقدی گفت: «این فیلم رو از دست ندین» ![۲۰] در واقع این اولین قسمت از سری فیلم‌های باند بود که تمام عناصر به اصطلاح جیمز باندی در آن حاضر بودند.[۲۱]

پنجه طلایی (۱۹۶۴)

نام فیلم بعدی از این سری پنجه طلایی بود. گای همیلتون به عنوان کارگردان این قسمت انتخاب شد. بعد از دو قسمتی که ترنس یانگ کاگردانی کرده بود، گای به تزریق ترس و وحشت به سری فیلم‌های باند علاقه داشت.[۲۲] شخصیت داستانی پوسی گالور بقدری وسوسه‌کننده بود که هانر بلکمن از بازی در مجموعه تلویزیونی انتقام‌جو انصراف داد. این نقش بعداً به دیاناریگ محول شد. نقش اوریک انگشت طلایی، به گرت فروب محول شد، اگرچه تیودور بیکل نیز مد نظر بود. گِرت، هنرمندی شناخته شده در سوید بود و به دلیل لهجه‌ای که داشت، دست‌اندرکاران در فیلم را مجبور به دوبلهٔ صدای وی در فیلم نمود.[۲۳]پنجه طلایی، یکی از شناخته‌شده‌ترین قسمت‌های این سری در میان عامهٔ مردم است. یکی از این دلایل محبوبیت، استفاده از لیزر بود که به تازگی اختراع شده بود و به نوعی عمومی نمودن علم، کاربرد لیزر در برش، در میان مردم بود. یکی از تاریخی‌ترین جملات در همین قسمت در سری فیلم‌های میان باند و پنجه طلایی رد و بدل شد:

باند: چیه! از من انتظار داری حرف بزنم؟
پنجه طلایی: نه آقای باند! من انتظار دارم تو بمیری![۲۴]

نمایش این فیلم در انگلستان باعث شورش شد و در آمریکا به پرفروش‌ترین فیلم تا آن تاریخ تبدیل شده و همچنین اولین فیلم از این سری بود که جایزه اسکار را دریافت نمود. (برای بهترین تصاویر ویژه و صدا). یان فلیمینگ پیش از آن که این فیلم را ببیند از دنیا رفت.[۲۲]

گلوله آتشین (۱۹۶۵)

در سال ۱۹۶۱، رمان گلولهٔ آتشینِ یان فلیمینگ، بر صدر رمان‌های پرفروش قرار گرفت. همین مورد باعث شد تا بروسلی دوباره برای ساخت اثری دیگر بر پایهٔ داستان‌های فلمینگ، تشویق شود. اگرچه این موضوع با دعواهای حقوقی‌ای بین فلمینگ و فیلم‌نامه‌نویسان همراه بود.[۲۵][۲۶] در نهایت تولید چهارمین فیلم جیمزباندی، تا پایان دعواهای حقوقی بین نویسندگان به تأخیر افتاد. مکلوری، فلیمینگ را به خاطر استفادهٔ بدون اجازه از بعضی از کارامترهای داستان مکلوری مورد تعقیب قرار داد. با برد مکلوری در دادگاه، براکلی و سالتزمن به همراه مکلوری شروع به تولید فیلم نمودند. به جز تقش باند که مثل همیشه به کانری سپرده شده بود، برای نقش اول زن داستان باند، افرادی از قبیل راکل وِلش، جولی کریستی، فی داناوی مد نظر بودند، اما در نهایت این نقش به دختر شایسته سابق فرانسه، کلودین آگر سپرده شد.[۲۷] به خاطر دیدگاه بازاریابی در اروپا، تهیه‌کنندگان به دنبال بازیگری اروپایی برای بازی در تقش تبهکاری به نام لارگو بودند. آدولف سل، مدلی ایتالیایی‌ای بود که این نقش به وی سپرده شد.[۲۸]

کانری برای شروع فیلمبرداری بسیار مشتاق بود ولی در مصاحبه‌ای قبل از تولید اثر به ابزار نارضایتی از بخشی از شرایط پرداخت و بازی در فیلم باند را مجموعه از ۱۸ هفته پر از زد و خورد و شنا و صحنه‌های عاشقانه توصیف نمود و از علاقه‌اش برای کناره‌گیری پرده برداشت.[۲۸] کانری بعد از این فیلم از آن به عنوان بهترین جیمزباندی که بازی کرده نام برد ولی بعدها اعلام کرد که از روسیه با عشق بهترین بوده‌است.[۲۹] با توجه به ارزش دلار در آن زمان، فیلم فروشی برابر با یک میلیارد دلار داشت. همچنین الهان بخش بسیاری از مجموعه‌های تلویزیونی و فیلم‌هایی از قبیل فیلم حادثه‌ای مایکل کِین با بازی هری پالمر، مجموعهٔ تلویزیونی دِرِک فلینت با بازی جیمز کابین و نیز بازی دین ماریت در مجموعه تلویزیونی مت هِلم، می‌توان نام برد.[۳۰]

شما فقط دوبار زندگی می‌کنید (۱۹۶۵)

برای پنجمین فیلم جیمز باند، وی رودرروی فردی خبیث و نفر اول اِسپِکتِر می‌ایستد. اِسپِکتِر قدرتمندترین سازمانی جنایتکار در جهان است. نام این قسمت از شبه هایکویی گرفته شده که فلیمینگ در بخش از کتاب به آن اشاره داشته: «تو فقط دوبار زندگی می‌کنی/یک‌بار که به دنیا میای/و یک‌بار که بامرگ رودر رو میشی!».[۳۱] باند به قدری در ژاپن محبوب بود که هنگام عزیمت گروه به ژاپن با استقبال گرمی روبه‌رو شدند.[۳۲] کانری بعد از این کار از جیمز باند بودن استعفا داد و دلیل خود را عدم اشتیاق موجود در گلوله آتشین عنوان نمود.[۳۳] بخش‌هایی از فرهنگ روبه رشد ژاپن در فیلم به نمایش درآمد و برای اولین بار در داستان‌ها از هنرهای رزمی و عملیات‌های نینجایی پرده برداری شد.[۳۴] شما فقط دوبار زندگی می‌کنید سه سال پس از فوت یان فلیمینگ، خالق اصلیش، تولید شد و به نوعی آغاز دوران باند بدون فلمینگ بود.
اگرچه در پوسترها با افتخار عنوان می‌شد که «شان کانری جیمز باند» است، اما وی اعلام کناره‌گیری از این سری از فیلم نموده بود و کاری از دست تهدیدکنندگان برنمی‌آمد؛ بنابراین آن‌ها برای فیلم در خدمت سرویس مخفی علیاحضرت از جورج لازنبی برای نقش جیمز باند استفاده نمودند.

جورج لازنبی - ۱۹۶۹

در خدمت سرویس مخفی ملکه (۱۹۶۹)

جورج لازنبی، مدل استرالیایی بود که نقش مأمور ۰۰۷ را در فیلم خدمت سرویس مخفی ملکه (۱۹۶۹م-۱۳۴۹ش) را بازی کرد. تیموتی دالتون که خود بعدها بازی در این نقش را تجربه کرد، اعلام کرد که جورج برای بازی در این نقش بسیار جوان بوده. تنها تجربهٔ لازنبی، تا آن زمان بازی در یک سری فیلم تبلیغ شکلات بود.[۳۵] تست بازیگری وی رضایت‌بخش بود و به وی برای هفت فیلم پیشنهاد بازی داده شده بود. بعد از آنکه وکیلش وی را متقاعد نمود که بازی در این سری فیلم‌ها برای سال ۱۹۷۰ قدیمی شده و به درد وی نمی‌خورد و این فیلم تنها اثرش در سری فیلم‌های جیمز باند شد و از باقی آن‌ها کنار کشید.[۳۶] نظرهایی که دربارهٔ لازنبی منتشر می‌شد بسیار ناامیدکننده‌بود. بسیاری عنوان می‌کردند که وی از فیزیک بدنی خوبی برخوردار است ولی دارای قیافه‌ای احمقانه در لباس جیمز باند بود.[۳۷] این فیلم تنها فیلم جیمزباند شرکت ئی‌اوان بود که از دیوار چهارم استفاده کرده بود. (اگرچه در فیلم‌های غیر ئی‌اوان نیز یکبار در فیلم هرگز نگو هرگز این کار انجام شده‌بود، آنجایی که‌شان کانری به بینده چشمک می‌زند) در تیزی که لازنبی پیش از تولید بازی کرده بود به نوعی به کانری در فیلم‌های باند پهلو زده بود و می‌گفت: «برای همکار دیگرم هرگز رخ نداده‌است».[۳۸]درفیلم در خدمت سرویس مخفی علیاحضرت با هوشیاری ارتباطی بین این فیلم با باقی فیلم‌های این سری برقرار نمودند. این کار با نمایش بخش‌هایی از چند قسمت قبلی باند به همراه بود.

بازگشت شان کانری - ۱۹۸۳

هرگز نگو هرگز (۱۹۸۳)

بعد از لازنبی، نوبت به فیلم الماس‌ها ابدیند، این بار تهیه‌کنندگان به فکر بازگشت به فرمول طلایی پنجه طلایی افتادند. گای همیلتون به عنوان کارگردان بازگشته بود. هم‌زمان با تلاش برای بازگرداندن شان کانری، با جان گاوین هم مذاکره شده بود تا در این جیمز باند به ایفای نقش بپردازد. کانری با قراردادی افسانه‌ای حاضر به ایفای نقش شد، دستمزدی ۱٫۲۵ میلیون دلاری به همراه ۱۲٫۵ درصد از سود حاصل از فروش فیلم به همراه ۱۴۵ هزار دلار به ازای هر هفتهٔ اضافی کار در فیلمبرداری. این کار قرار بود در ۱۸ هفته به اتمام برسد. کانری خود در این باره می‌گوید «در واقع این یک رشوه برای بازگرداندن من بود… اما باید گفت که در راستای اهداف من نیز قرار داشت… بازی کردن در نقش جیمز باند هنوز هم لذت‌بخش است».[۳۹] قرار بر این گذاشته‌شده بود تا الماس‌ها ابدی‌اند را برای ادامه‌دار کردن قسمت قبلی (پنجه طلایی) بازگرداند شود ولی در نهایت این طرح کنار گذاشته شد.[۴۰] براساس داستان اصلی که فلمینگ نگاشته بود، باند برای انتقام همسرش که در داستان در خدمت سرویس مخفی علیاحضرت کشته شده‌بود را در شما فقط دوبار زندگی می‌کنید بگیرد؛ ولی در طول فیلمبرداری این جیمز باند همانند اسلافش، داستان تغییر نمود. این بار بلوفیلد (با بازی چارلز گری) دوباره در داستان قرار داده شد تا باند، وی را به سزای عملش برساند. بدین صورت حضور سه‌گانهٔ بلوفیلد در داستان‌های فلیمینگ را به چهار بار افزایش دادند. باند بعد از این فیلم و پس از ۱۲ سال با بازی در فیلم هرگز نگو هرگز، که کاری از استودیویی غیر از ئی‌اوان بود، به نقش جیمز باند بازگشت.

راجر مور - (۱۹۷۳–۱۹۸۵)

در اوایل سال ۱۹۷۲ (۱۳۵۰)، دوباره تلاش برای یافتن جانشین کانری شروع شد. جرمی برت، مایکل بلینگتون، جولیان گلور (که بعدها تقش اریستوتل کرستاتوس در فقط بخاطر چشمان تو را بر عهده داشت) از افراد شاخص این فهرست بودند. زنده بمان و بگذار بمیرد، نام فیلم بعدی بود که قرار بود تا یکی از این افراد یا راجر مور ۴۵ ساله، بازی کند.[۴۱] راجر مور، تاکنون، به عنوان طولانی‌تر باند تاریخ می‌شناسند، چرا که وی در ۱۲ سال ۷ بار در این نقش ظاهر شد.[۴۲][۴۳] راجر مور تلاشی برای بازی شبیه به کانری در قسمت‌های قبلی یا بازی خودش در مجموعهٔ تلویزیونی مقدسان ننمود. او بیشتر به نمایش جیمز باندی زنده‌دل و شوخ علاقه داشت.[۴۴] که این کار در تضاد با جیمز باند ارائه شده توسط لازنبی بود. دو فیلم ابتدایی مور از موضوعات اصلی جیمز باندهای قبلی اهتزاز می‌شد. تغییرات در این فیلم از تغییر نوع سیگار و نوشیدنی‌ها آغاز شد. انتقادات به این صورت مطرح می‌شد که «راجر مور از جذابیت شان کانری بی‌بهره است… در واقع مثل یک کمدی مهلک در قالب خواست‌شده توسط کارگردان قرار گرفته».[۴۵]

زندگی کن و بگذار بمیرد (۱۹۷۳)، مردی با طپانچه طلایی(۱۹۷۴) و جاسوسی که مرا دوست داشت(۱۹۷۷)

با وجود تضارب آرا، زندگی کن و بگذار بمیرد در گیشه فروش موفقیت مناسبی کسب کرد. این فیلم با بودجه‌ای ۷ میلیون دلاری توانست ۱۲۶٫۴ میلیون دلار فروش جهانی داشته که سهم ایلات متحده از این مقدار تنها ۳۵٫۴ میلیون دلار بود.[۴۶] همچنین این فیلم دارای بالاترین بیننده در سال ۱۹۸۰ در تلویزیون ای‌تی‌وی انگلستان با جذب ۲۳٫۵ میلیون نفر بیننده بود.[۴۷] دومین فیلم مور، مردی با طپانچه طلایی، در گیشهٔ فروش ناامیدکننده ظاهر شد و براکلی نتوانست توجه زیادی را به آن معطوف نماید[۴۸]. سومین فیلم راجر مور، جاسوسی که مرا دوست داشت، از دو جهت نقطهٔ عطفی در این مجموعه بود. اول آنکه، اولین فیلم بود که تنها براکلی تهیه‌کنندهٔ آن بود چراکه سالتزمن سهمش را در ازای بیست میلیون پوند به وی فروخته بود، و دوم آنکه اولین فیلم در این سری بود که دارای فیلم‌نامه‌ای جدید بود، با آنکه نامش را از یان فلیمینگ به یادگار داشت.[۴۹]

مون ریکر(۱۹۷۹)، فقط بخاطر چشمان تو(۱۹۸۱)، اختاپوس(۱۹۸۳) و منظری به یک قتل (۱۹۸۵)

چهارمین فیلم راجر مور، مون ریکر، آخرین فیلم این سری بود که از نام‌هایی استفاده می‌کرد که یان فلیمینگ خلق کرده بود، البته تا سال ۲۰۰۶ و فیلم کازنو رویال. راجر مور تمایلش به جدایی از این سری از فیلم‌ها را در بعد از فیلم فقط بخاطر چشمان تو اعلام نمود. با این اعلام دسته‌ای از بازیگران جوان‌تر برای جایگزینی وی امتحان دادن که از انی میان می‌توان به جیمز برولین، اولیور توبیاس، مایکل بلینگتون اشاره نمود. ای‌اوان موفق شد تا با راجر مور برای فیلم اختاپوس نیز تشویق و در نهایت به توافق برسد. فیلمی از جیمز باند از شرکتی غیر از ای‌اوان نیز در همان سال منتشر شد.[۵۰] به خاطر افزایش سن راجر، او در ان زمان ۵۵ سال سن داشت، تعداد بدلکاران دوبرابر شد (بیش از یکصد نفر) و تمام صحنه‌های اکشن را آن‌ها بازی می‌نمودند و تنها در نماهای بسته راجر حضور داشت.[۵۱] مور بیشتر از بازی در منظری به یک قتل پشیمان بود وی مردی فاسد و جاهل بود، چراکه مورد نقد بسیاری قرار گرفت.[۵۲]

تیموتی دالتون - (۱۹۸۷–۱۹۸۹)

تیموتی دالتون در ابتدا برای جانشینی شان کانری در سال ۱۹۶۷ برگزیده شده‌بود، ولی به علت سن کمش (۲۲ سال) از فهرست خط خورد.[۵۳] ۱۲ سال بعد این فرصت به وجود آمد تا وی جانشین جیمز باندی دیگر باشد، این بار در فقط بخاطر چشمان تو به جای راجر مور. اما نبود نمایش‌نامه و ترس از بازآفرینی کاری مانند جاسوسی که مرا دوست داشت/مون راکر که وی در ابزار نظری بیان داشته بود «ایدهٔ من از جیمز باند، این نیست»[۵۴] دالتون با این پیشینه اولین بازیگری بود که برای فیلم روزهای روشنایی‌های زندگی نامزد شد؛ ولی به دلیل تعهداتش به فیلم برندا استار این کار را کنار گذاشت. چندین بازیگر برای این فیلم امتحان دادند از جمله، سم نیل، لویس کولینز که البته پیش از آن بود که به دالتون پیشنهاد تغییر زمان فیلمبرداری را دادند که پیش از اتمام فیلم برندا استار کار آغاز نگردد.[۵۵]برای کاهش هزینه‌ها و مخصوصاً بحث‌های مالیاتی، تولید فیلم به مکزیک، به جای استودیو پینوود در انگلستان، نقل مکان نمود. فیلم دارای زمینه‌ای سیاه‌تر و خشن‌تر از پیشینیانش بود به‌طوری‌که ادارهٔ دسته‌بندی فیلم‌های انگستان آن را برای برخی تغییرات در نمایش عمومی فرا خواند.[۵۲]جواز قتل دیگر به عنوان اولین فیلمی بود که عنوانش نه تنها در هیج یک از داستان‌های فلیمینگ که حتی در داستان‌های کوتاه وی نیز ذکر نشده بود.

پیرس برازنان - (۱۹۹۵–۲۰۰۲)

برای جایگزینی دالتون، تهیه‌کنندگان کار پیرس برازنان را در فیلم پشت صحنهٰی فیلم فقط بخاطر چشمان تو از همین سری دیده‌بودند که برای دیدن همسرش کاساندرا هریس (که بازیگر نقش کوچکی در آن فیلم بود)، دیده و پسندیده بودند اما آنچه باعث شده تا وی از بازی در این سری فیلم به جای راجر مور باز بماند، قرار دادش برای بازی در مجموعهٔ تلویزیونیِ روینگتون‌های فولادی بود.[۵۶] کمی پس از لغو شدن این مجموعهٔ تلویزیونی، همسر برازنان به سرطان مبتلا شد و به موجب آن برازنان به مراقبت تمام وقت از وی مشغول شد. کاساندرا در ۱۹۹۱ فوت کرد. تا سه سال بعد از این واقعه برازنان گاهی در کارهایی ظاهر می‌شد تا این‌که در سال ۱۹۹۴ وی برای پذیرش نقش باند، آماده شد. وی در این‌باره ابراز امیدواری کرده‌بود که بتواند باند را از نو خلق کند. در جایی گفته بود: «من می‌خواهم آنچه را که در زیر پوست این مرد است و محرک وی و از وی یک قاتل ساخته را به صورت لایه‌لایه و همان‌طور که هست نمایش دهم». برازنان از پنجه طلایی به عنوان اولین فیلم از این سری یادکرده که وی از آن لذت برده و گفت است: «کمی فکر می‌کردم که شاید روزی این چنین نقشی را بازی کنم».

بعد از بازی یک اسکاتلندی، یک استرالیایی و یک ولزی، تماشاگران به نوعی احساس عجیبی نسبت به بازی یک ایرلندی در سری فیل‌های جیمزباند داشتند[۵۷].

چشم طلایی (۱۹۹۵)

پیرس برازناندر جشنواره فیلم کن، ۲۰۰۲

پیرس برازنان باندی را ارائه نمود که سیگاری و دوستدار کت و شلوار ایتالیایی بود. از همه مهم‌تر برازنان در چشم طلایی اولین فیلم این مجموعه بود که بعد از فروپاشی شوروی ساخته می‌شد. سازندگان برای ساخت فیلم دچار ابهام شده بودند که آیا جیمز باند امروزی است یا نه، این به خاطر فیلم‌های قبلی بود که در ضدیت با اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده‌بودند.[۵۸] دشمنان جیمز باند دیگر عمال دولت نبودند، بلکه این بار گانگسترهای روسی بودند. تغییر اساسی دیگر اضافه شدن جودی دنچ به عنوان رئیس ام (M)، مدیر ام‌آی۶، بود که بازتابی از دنیای واقع و ریاست یک زن بر سازمان ام‌آی ۵، یعنی استلا رمینگتون، بود.بعضی از دست‌اندرکاران فیلم همچنان عقیده داشتن که این فیلم به عنوان یک نماد براز گذشته‌است. با این حال با آغاز نمایش عمومی فیلم، موفقیت‌هایی حاصل شد.[۵۹] این فیلم بالاترین پذیرش در میان منتقدان را از زمان دوره‌شان کانری و فیلم فقط دوبار زندگی می‌کنی بدست آورد. تام شون گفت: «برازنان هیچ‌یک از خصوصیات کانری را ندارد، ولی حداقل جانشین مور هم نبود. وی فضای زیادی برای مانور روی باند نداشت ولی مانور در فضای کم و گوشه‌های تخصص پیرس است». در نقد دیگری نیز گفته شد: «فیلم دقیقاً بر لبه فانتزی و حقیقت قرار گرفته‌است. برای اولین بار در مجموعه فیلم‌های باند چیزی رخ داد که می‌شد به آن احساسات گفت». ویسلت هم نوشت: «باند بازگشت محکمی داشت». [۶۰][۶۱]

فردا هرگز نمی‌میرد (۱۹۹۷)

بعد از موفقیت فیلم چشم طلایی، فشار مضاعفی برای بازآفرینی موفقیتش از سوی ام‌جی‌ام به وجود آمد. استودیو به تازگی به یک فرد با ثروت میلیاردی، به نام کرک کرکوریان فروخته شده‌بود. یکی از تهیه‌کنندگان، مایکل جی ویلسون گفت: «شما می‌دانید که فیلم دارای طرفداران بیشماری است و حدس می‌زنم که شما نمی‌خواهید آن‌ها را ناامید کنید». عجله برای کامل نمودن فیلم بودجه فیلم را به ۱۱۰ میلیون دلار افزایش داد.[۶۲](معادل ۱۵۹ میلیون دلار تا تاریخ ۲۰۰۹). بسیاری از مکان‌های فیلم نیز در آسیا واقع بود.

دنیا کافی نیست (۱۹۹۹) و روزی دیگر بمیر (۲۰۰۲)

برازنان دو بار دیگر در نقش باند ظاهر شد، دنیا کافی نیست در سال ۱۹۹۹ و روزی دیگر بمیر در سال ۲۰۰۲ و همچنین در بازی‌ای به نام همه یا هیچ چیز و پیش از اعلام ترک این مجموعه فیلم، صداپیشگی کرد. تهیه‌کنندگان فعالیت خود را از نو برای یافتن یک جیمز باند جدید آغاز کردند (که دانیل کریگ برای این کار انتخاب شد). با وجود کار قوی صورت گرفته در دو فیلم آخر جیمز باند در تمام زمینه‌های بازی، تصویربرداری و جلوه‌های ویژه، نقدهایی بر فیلم وارد شد که بر ماجراجویی زیاد فیلم دلالت داشت..[۶۳]بعد از موفقیت چشم طلایی، کوین مکلوری تلاشش را برای بازسازی گلوله آتشین را انجام داد. لیام نیسن و تیموتی دالتون برای نفش جیمز باند و رولاند آمریش و دین دولین برای توسعه فیلم از سوی سونی پیکچرز در نظر گرفته شدند. ام‌جی‌ام علیه سونی شکواییه‌ای ۲۵ میلیون دلاری را تنظیم نمود. مکلوری مجبور به کنار گذاشتن کارش شد. اما از سوی دیگر ام‌جی‌ام ۱۰ میلیون دلار بابت حق ساخت کازینو رویال به سونی شد. چراکه سونی پس از خرید کلایمکس دارای حق امتیاز آن بود.[۶۴]

فیلم‌ها

فیلم‌هایی که توسط ئی‌اوان ساخته شده
عنوانسالبازیگر نقش باندکارگردانخلاصهفروش (میلیون)مطابق (میلیون)
باکس
آفیس[۶۵]
بودجه[۶۵]باکس
آفیس
بودجه
دکتر نو۱۹۶۲ (۱۳۴۱)شان کانریترنس یانگباند به دنبال پزشکی چینی است که مرتکب فتلی اسرارآمیز است و در جزیرهٔ جاماییکا زندگی می‌کند و برای سازمان اسپکتر کار می‌کند. هدف وی اختلال سامانهٔ پرتاب موشکی آمریکاست.۵۹٫۶۱۴۱۹٫۳۵۸٫۴۴
از روسیه با عشق۱۹۶۳ (۱۳۴۲)سازمان اسپکتر یک جاسوس زن را برای قتل جیمز باند استخدام می‌کند. باند می‌کوشد تا با کمک او به ماشین رمزگشایی شوروی دست یابد.۷۸٫۹۲۵۴۷٫۸۳۵۱۷٫۳۵
پنجه طلایی۱۹۶۴ (۱۳۴۳)گای همیلتونباند در قسمت با یک نجیب‌زاده به نام اوریک انگشت طلایی روبه‌روست که می‌کوشد تا با انتشار گازی بیهوش‌کننده‌ای خاص در هوا به ذخیرهٔ بانک مرکزی آمریکا، فورت ناکس، حمله نوده و با استفاده از اشعه‌ای خاص، به آنجا نفوذ و ذخایر طلای آنجا را از آن خود نماید.۱۲۴٫۹۳۸۵۳٫۲۲۳٫۹
گلوله آتشین۱۹۶۵ (۱۳۴۴)ترنس یانگباند این‌بار نیز رودررو با سازمان جنایتکار اسپکتر است.۱۴۱٫۲۹۹۵۵٫۲۷۳۷٫۹
فقط دو بار زندگی می‌کنید۱۹۶۷ (۱۳۴۶)لوییس گیلبرتجیمز باند، پس تدارک مرگی جعلی برای خود، تحقیقاتش را دربارهٔ دزدید شدن فضاپیماهای روسی و آمریکایی آغاز می‌نماید.۱۱۱٫۶۹٫۵۷۱۶۶۱
در خدمت سرویس مخفی ملکه۱۹۶۹ (۱۳۴۹)جورج لازنبیپیترآرهانتبعد از تعقیب بلوفیلد، باند تقریباً بازنشستگی شده بود، ولی مانی‌پونی، از وی درخواست می‌نماید تا به کار سابقش بازگردد. او به صورت خودمختار و خارج از سازمان، خودش به تعقیب بلوفیلد می‌پردازد. بلوفیلد به دنبال استخدام یک متخصص است. باند متوجه عملیاتی از جانب سازمان جنایتکار اسپکتر برای حمله‌ای شیمیایی می‌شود.۸۲۸۵۱۸٫۲۴۱٫۵
الماس‌ها ابدی‌اند۱۹۷۱ (۱۳۵۰)شان کانریگای همیلتونباند عملیات قاچاق الماسی را ردیابی می‌کند که ابتدا در هلند و بعد در لاس‌وگاس در سرانجام به سازمان اسپکتر ختم می‌شود. اسپکتر با هدف ساختن یک فضاپیما با قابلیت داشتن اشعهٔ لیزری است تا بتواند سلاح‌های زمینی را از فضا نابود کند.۱۱۶۷٫۲۶۱۵٫۲۳۸٫۲
زندگی کن و بگذار بمیرد۱۹۷۳ (۱۳۵۲)راجر مورباند با جادوگران، قاچاقچیان هرویین در نیویورک و نیو اورلیان و سان‌مونیک به مبارزه می‌پردازد. در واقع این فیلم تقلیدی از بلاکسپولوشین بود.۱۶۱٫۸۷۸۰۱٫۷۳۸٫۷
مردی با طپانچه طلایی۱۹۷۴ (۱۳۵۳)زمانی که در تلاش برای یافتن یک متخصص هوافضا بود، متوجه توطئه‌ای از جانب بزرگترین قاتل دنیا عیله خودش شد و درمی‌یابد که میان این دو موضوع رابط‌ای برقرار است.۹۷٫۶۷۴۴۲۳۱٫۷
جاسوسی که مرا دوست داشت۱۹۷۷ (۱۳۵۶)لوییس گیلبرتباند با کمک یک جاسوس زن روسی در پی ردگیری دو زیردریایی هسته‌ای گمشده‌است. وی در نهایت در می‌یابد که فردی با آرزوی برقراری یک حکومت در دریاها به این اقدام مبادرت نموده‌است.۱۸۵٫۵۱۴۶۶۹۵۰٫۵
مون ریکر۱۹۷۹ (۱۳۵۸)باند در حال تحقیق دربارهٔ سرقت یک شاتل فضایی است. سازندهٔ شاتل‌ها، هوگو دراکس، در حال خارج کردن انسان‌ها از سیارهٔ زمین و بازگرداندن مجدد آن‌ها برای استقرار آن‌ها به صورت نژادی برتر است.۲۱۰٫۳۳۱۶۵۰۷۷٫۳
فقط بخاطر چشمان تو۱۹۸۱ (۱۳۶۰)جان گلنتحقیقات باند دربارهٔ قتل یک متخصص از نیروی دریایی او را وارد مسابقه‌ای با زیردریایی‌ای از شوروی وارد کرد. هدف این کار دست‌یابی به کامپیوتر یک کشتی غرق شده‌بود.۱۹۵٫۳۲۸۴۷۴۶۸
اختاپوسی۱۹۸۳ (۱۳۶۲)قتل مأمور ۰۰۹ و جعل یک سری جواهرات، باند را به سوی فردی به نام کمال خان رهنمود ساخت. کمال خان و اختاپوس رهبر فرقه اختاپوس‌ها بودند. خان به اختاپوس، که به خاطر نجات پدرش به باند مدیون بود، خیانت کرد. باند و اختاپوس عیله خان متحد شدند. خان قصد داشت تا با انفجاری اتمی در مرکز نیروی هوایی آمریکا در آلمان، باعث خلع سلاح ناتو شده و شوروی کنترل اروپا را در اختیار بگیرد.۱۸۷٫۵۲۷٫۵۴۰۴٫۷۷۵٫۵
منظری به یک قتل۱۹۸۵ (۱۳۶۹)در طی تحقیقات باند معلوم شد که یک شرکت با فناوری بالا، شرکت زورین، با هدف بدست‌گیری دنیا ریزتراشه به وسیلهٔ نابود کردن دره سیلیکون، قلب فناوری دیجیتال آمریکا، با زلزله‌ای مصنوعی بود.۱۵۲٫۶۳۰۳۰۴٫۹۶۰
روشنایی‌های زندگی۱۹۸۷ (۱۳۶۶)تیموتی دالتون۱۹۱٫۲۴۰۳۶۳۷۶
جواز قتل۱۹۸۹ (۱۳۶۸)باند برای خون‌خواهی دوستش در سازمان سی‌آی‌اِی، فلیکس لایتر، از سازمان سرویس مخفی استعفا می‌دهد.۱۵۶٫۲۳۲۲۷۲٫۲۷۳٫۲
چشم طلایی۱۹۹۵ (۱۳۷۴)پیرس برازنانمارتین کمپلباند برای جلوگیری از تسلیح سندیکا به استفاده از ماهوارهٔ چشم طلایی به راهی سفری کاری می‌شود. هدف سندیکا، هدف قراردادن لندن با تخریب اقتصاد جهانی است.۳۵۶٫۴۶۰۴۹۶٫۳۸۴٫۲
فردا هرگز نمی‌میرد۱۹۹۷ (۱۳۷۶)راجر اسپوتسوودباند در طی تحقیقاتش درمی‌یابد که غول رسانه‌ای، الیوت کارور، هدفش به راه انداختن جنگی بین انگلستان و چین است. هدفش از این کار، یافتن منبعی برای اخبار اختصاصی‌اش برای شبکهٔ کابلی جدیدش است.۳۳۹٫۵۱۱۰۴۵۹٫۸۱۴۵٫۹
دنیا کافی نیست۱۹۹۹مایلک اپتاز باند درخواست می‌شود تا محافظ شخصی زن یک غول نفتی شود که پدرش در مرکز ام‌ای ۶ به قتل رسیده‌بود.۳۶۱٫۷۱۳۵۵۰۱۱۷۳٫۴
روز دیگر بمیر۲۰۰۲لی تاماهوریباند بعد از قتل سرهنگ موون در کرهٔ شمالی اسیر می‌شود. بعد از آزادی وضعیت ۰۰ او لغو شده‌است. باند به خواست خودش و خارج از سازمان، خودش شروع به تحقیق دربارهٔ اینکه چه کسی به او خیانت کرده می‌کند. او در این کار به همراه یک مأمور زن آمریکایی است. همراهان موون رابطه‌ای رمزآلود با معامله‌گر الماس، گوستاو گراوز، داشتند.۴۳۱٫۹۱۴۲۵۴۳٫۵۱۶۹٫۲
کازینو رویال۲۰۰۶دنیل کریگمارتین کمپلباند در اولین انتساب به به عنوان مأمور ۰۰، در راهی برای عقیم کردن طرح یک ترورست اقتصادی با شکست وی در بازی پوکر در کازینو رویال است.۵۹۴٫۲۱۰۲۶۳۲٫۵۱۳۸٫۴
ذره‌ای آرامش۲۰۰۸مارک فوسترباند در تعقیب کوانتوم، سازمانی که معتقد است مسئول قتل وسپر لیند است، بود. باند متحدی را در کمیل مانت یافت. آن زن به دنبال یافتن قاتل خانواده‌اش که یک ژنرال بولیویایی است، بود. در ادامه دریافتند که گروه کوانتوم به دنبال یک کودتا و دزدیدن تمام منابع آب شیرین آن است.۵۸۶٫۱۲۳۰
اسکای‌فال۲۰۱۲سام مندس$۶۷۸$۱۵۰–۲۰۰$۶۷۸
اسپکتر۲۰۱۵نامه‌ای عجیب از گذشته، جیمز باند (دنیل کریگ) را به مأموریتی خطرناک در مکزیکو سیتی و سپس رم می‌فرستد، جایی که او با لوسیا سیارا (مونیکا بلوچی)، بیوه زیبا و دست‌نیافتنی یک جنایتکار مشهور آشنا می‌شود.
مجموعفیلم‌های ۱–۲۳۵٫۶۸ میلیارد دلار۱٫۲ میلیارد دلار۱٫۶۴ میلیارد دلار۱٫۷۲ میلیارد دلار
فیلم‌هایی که سازنده‌شان غیر از شرکت ای‌اوان است
کازینو رویال (تلویزیونی)۱۹۵۴ (۱۳۳۳)بری نیلسنویلیم اچ براون کوچکجاسوس آمریکایی، جیمی باند، در تلاش برای عقیم کردن طرح جاسوسیاجرایی نشدمعلوم نیست
کازینو رویال (پارودی)۱۹۶۷ (۱۳۴۶)دیوید نیونکِم هیوز
و دیگران
سِر جیمز باند با شمارهٔ ۰۰۷، از بازنشستگی بیرون آمده و تحقیقاتش دربارهٔ مرگِ جاسوسان است. با کنک بدل باند، وی موفق به شکست دکتر نوی اسرارآمیز و اسمرش می‌شود۴۴٫۴۱۲۲۷۴٫۲نامعلوم
هرگز نگو هرگز۱۹۸۳(۱۳۶۲)شان کانریاروین کرشنربازسازی‌ای از گلولهٔ آتشین، با همراه عناصر اضافه‌ای برای بیرون آمدن باند از بازنشستگی‌است.۱۶۰۳۶۳۳۱٫۴نامعلوم

بازیگرانِ نقش‌های تکراری

توجه کنید که ام و کیو حرف نیستند بلکه درجهٔ منسوب به فرد هستند.

فیلمسالجیمز باندامخانم مانی‌پنیکیوفلیکس لیتر
دکتر نو۱۹۶۲شان کانریبرنارد لیلوئیز مکسولپیتر بارتونجک لرد
از روسیه با عشق۱۹۶۳دزموند لِولینهیچ‌کس
پنجه طلایی۱۹۶۴سک لیندر
گلوله آتشین۱۹۶۵ریک وان ناتر
تنها دوبار زندگی می‌کنی۱۹۶۷هیچ‌کس
در خدمت سرویس مخفی علیاحضرت۱۹۶۹جورج لازنبی
الماس‌ها ابدی‌اند۱۹۷۱شان کانرینورمن بارتون
زنده بمان و بگذار بمیرد۱۹۷۳راجر مورهیچ‌کسدیوید هدیسون
مردی با طپانچه طلایی۱۹۷۴دزموند لِولینهیچ‌کس
جاسوسی که دوستم داشت۱۹۷۷
مون ریکر۱۹۷۹
فقط بخاطر چشمان تو۱۹۸۱هیچ‌کس
اختاپوس۱۹۸۳رابرت براون
نمایی از یک قتل۱۹۸۵
روزهای روشن زندگی۱۹۸۷تیموتی دالتونکارولین بلیسجان تری
جواز قتل۱۹۸۹دیوید هدیسون
چشم طلایی۱۹۹۵پیرس برازنانجودی دنچسامانتا باندهیچ‌کس
فردا هرگز نمی‌میرد۱۹۹۷
دنیا کافی نیست۱۹۹۹
روزی دیگر بمیر۲۰۰۲جان کلیز
کازینو رویال۲۰۰۶دانیل کریگهیچ‌کسهیچ‌کسجفری رایت
ذره‌ای آرامش۲۰۰۸
اسکای‌فال۲۰۱۲جودی دنچ و رالف فاینسنائومی هریسبن ویشاو
اسپکتر۲۰۱۵رالف فاینس

نقل قول

معروفترین معرفی «[من/این] باند، جیمز باند است» ((به انگلیسی: My name is Bond, James Bond))، به یک عبارت معروف تبدیل شد. این عبارت برای اولین بار توسط شان کانری و در آغاز اولین فیلمش، دکتر نو، ادا شد، هنگامی که باند سیلویا ترنچ را ملاقات می‌نماید:

من شجاعتتان را تحسین می‌کنم، خانمِ… ؟
ترنچ. سیلویا ترنچ. من شانستان را تحسین می‌کنم. آقایِ… ؟
باند… جیمز باند.

نظرات و نقدها

فیلم‌های ساخت ئی‌اوان
فیلمراتن تومیتوسمتاکریتیکبی‌اف‌سی‌ای
کلیبرترین نقدها
دکتر نو۹۸٪ (۴۵ نظر)[۶۶]۱۰۰٪ (۶ نظر)[۶۷]
از روسیه با عشق۹۶٪ (۴۸ نظر)[۶۸]۱۰۰٪ (۱۰ نظر)[۶۹]
پنجه طلایی۹۶٪ (۵۱ نظر)[۷۰]۸۹٪ (۹ نظر)[۷۱]
گلوله آتشین۸۹٪ (۳۵ نظر)[۷۲]۱۰۰٪ (۶ نظر)[۷۳]
شما فقط دوبار زندگی می‌کنید۷۰٪ (۳۳ نظر)[۷۴]۳۸٪ (۸ نظر)[۷۵]
در خدمت سرویس مخفی علیاحضرت۸۲٪ (۳۸ نظر)[۷۶]۷۱٪ (۷ نظر)[۷۷]
الماس‌ها ابدیند۶۷٪ (۳۶ نظر)[۷۸]۷۵٪ (۸ نظر)[۷۹]
زنده بمان و بگذار بمیرد۶۴٪ (۳۶ نظر)[۸۰]۶۳٪ (۸ نظر)[۸۱]
مردی با طپانچه طلایی۵۲٪ (۳۳ نظر)[۸۲]۱۴٪ (۷ نظر)[۸۳]
جاسوسی که دوستم داشت۷۹٪ (۳۸ نظر)[۸۴]۵۰٪ (۶ نظر)[۸۵]
مون راکر۶۴٪ (۳۶ نظر)[۸۶]۶۳٪ (۸ نظر)[۸۷]
فقط بخاطر چشمان تو۶۹٪ (۳۶ نظر)[۸۸]۴۳٪ (۷ نظر)[۸۹]
اختاپوس۴۷٪ (۳۲ نظر)[۹۰]۵۷٪ (۷ نظر)[۹۱]
نمایی از یک کشتار۳۹٪ (۴۱ نظر)[۹۲]۱۴٪ (۷ نظر)[۹۳]
روزهای روشن زندگی۷۳٪ (۳۳ نظر)[۹۴]۷۵٪ (۸ نظر)[۹۵]
جواز قتل۷۱٪ (۳۵ نظر)[۹۶]۵۷٪ (۷ نظر)[۹۷]
چشم طلایی۸۰٪ (۴۱ نظر)[۹۸]۷۰٪ (۱۰ نظر)[۹۹]۶۵ (۱۸ نظر)[۱۰۰]
فردا هرگز نمی‌میرد۵۴٪ (۵۷ نظر)[۱۰۱]۶۰٪ (۱۰ نظر)[۱۰۲]۵۶ (۲۱ نظر)[۱۰۳]
دنیا کافی نیست۵۱٪ (۱۱۳ نظر)[۱۰۴]۴۴٪ (۹ نظر)[۱۰۵]۵۹ (۳۳ نظر)[۱۰۶]
روزی دیگر بمیر۵۹٪ (۱۹۶ نظر)[۱۰۷]۵۷٪ (۱۴ نظر)[۱۰۸]۵۶ (۳۷ نظر)[۱۰۹]۷۴[۱۱۰]
کازینو رویال (۲۰۰۶)۹۴٪ (۲۱۶ نظر)[۱۱۱]۸۸٪ (۱۷ نظر)[۱۱۲]۸۱ (۳۸ نظر)[۱۱۳]۸۸ (انتهاب منتقدان)[۱۱۴]
ذره‌ای آرامش۶۵٪ (۲۴۶ نظر)[۱۱۵]۶۰٪ (۲۰ نظر)[۱۱۶]۵۸ (۳۸ نظر)[۱۱۷]۸۱ (انتخاب منتقدان)[۱۱۸]
سقوط آسمانی۹۲٪ (۲۵۸ نظر)[۱۱۹]۸۹٪ (۱۹ نظر)[۱۱۹]۸۱ (۴۳ نظر)[۱۲۰]اسپکتر
فیلم‌های ساخته شده غیر از ای‌اوان
فیلمراتن تومیتوسMetacriticبی‌اف‌سی‌ای
کلیبرترین نقدها
کازینو رویال (۱۹۶۷)۳۱٪ (۳۲ نظر)[۱۲۱]۲۹٪ (۷ نظر)[۱۲۲]
هرگز نگو هرگز۶۵٪ (۳۴ نظر)[۱۲۳]۷۱٪ (۷ نظر)[۱۲۴]

ماشین‌های و هواپیماها

در طول مجموعه، کیو انواع ماشین‌ها را برای جیمز باند فراهم می‌کرد. اگرچه معروف‌ترین ماشین جیمز باند استون مارتین دی‌بی۵ بود که در انگشت طلایی، گلولهٔ آتشین، چشم طلایی، فردا هرگز نمی‌میرد و کازینو رویال مشاهده شده‌است. تیم تولید، از شماره‌ای خاص برای این ماشین استفاده می‌کردند، این شماره در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۴) به مبلغی بیش از دومیلیون دلار به فروش رفت. اگرچه این پلاک اولین بار در سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۸) به مبلغ ۵۰۰۰ پوند به فروش رفته‌بود.[۱۲۵] باند همچنین هواپیمایش را در فیلم شما فقط دوبار زندگی می‌کنید آزمایش نمود، که یک جیرکوپتر بود. همچنین وی از یک سسنای ۱۸۵ واگن آسمانی در جواز قتل استفاده نمود. این روند با استفاده از اکرواستارجتدر اختاپوسی ادامه یافت.

منابع

پیوند به بیرون

🔥 Top keywords: