شهرستان کوهسرخ

یک شهرستان در استان خراسان رضوی، ایران

شهرستان کوهسرخ با نام‌های تاریخی بردارود و بژدارو[۳] یکی از شهرستان‌های استان خراسان رضوی در ایران است. مرکز این شهرستان، شهر ریوش است و براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت آن برابر با ۲۵٬۰۱۴ نفر بوده‌است.[۱] شهرستان کوهسرخ در تاریخ ۱۳ آذر از شهرستان کاشمر جدا و مستقل شده‌است. کوهسرخ در ۲۵ کیلومتری شمال کاشمر و ۱۰۰ کیلومتری جنوب نیشابور واقع شده‌است.[۴] این شهرستان واقع در رشته‌کوه کوهسرخ قرار گرفته‌است.[۵]

شهرستان کوهسرخ
کوه‌های سرخ اوندر
موقعیت در استان
اطلاعات کلی
کشور ایران
استانخراسان رضوی
مرکز شهرستانریوش
بخش‌هامرکزی، بررود
سال تأسیس۱۳۹۸ خورشیدی
اداره
فرمانداررضا رأفتی
حوزهٔ انتخابیهکاشمر، بردسکن، خلیل‌آباد و کوهسرخ
مردم
جمعیت۲۵٬۰۱۴ نفر (۱۳۹۵)[۱]
تراکم جمعیت۱۳ نفر بر کیلومتر مربع
مذهبشیعه
جغرافیای طبیعی
مساحت۲۱۹۸[۲] کیلومتر مربع
داده‌های دیگر
پیش‌شمارهٔ تلفن۰۵۱
وبگاهفرمانداری کوهسرخ
پایگاه خبری کوهسرخ

وجه تسمیه

نام اصلی این منطقه بردارود است که یکی چهار قلعه مهم ترشیز بوده‌است که بعدها از آنجا که در شهرستان کوهسرخ، به خصوص مسیر جادهٔ کوهسرخ به نیشابور شاهد رخساره‌های خاکی با ترکیبات آهن‌دار هماتیتی می‌باشد و این رخساره‌ها در اغلب موارد، رنگ سرخ را از خود نشان می‌دهند؛ می‌توان نام کوهسرخ را بر آن گذاشت. کوهسرخ؛ یکی از مناطق ییلاقی و خوش آب‌وهوای خراسان رضوی است و به دلیل کوهستانی بودن این منطقه، معادن فراوان و مهمی در آن وجود دارد. از جمله این معادن می‌توان به معادن طلا، مس، آهن، سنگ مرمر و… اشاره کرد.[نیازمند منبع]

پیشینه

با توجه به شواهد این منطقه؛ قبل از ورود دین اسلام نیز مسکونی بوده و با توجه به این که راه قدیم شهرهای جنوبی خراسان به تهران از این منطقه می‌گذشته، درگذشته دارای رونق بیشتری بوده‌است. از مهم‌ترین حوادث تاریخی می‌توان به حمله مغول اشاره کرد که پس از اشغال نیشابور، به‌دلیل صعب‌العبور بودن و مارهای فراوان این منطقه اسبان و سربازان مغول نتوانسته‌اند از این منطقه عبور کنند و از گزند آن در امان مانده‌اند.[نیازمند منبع]

عصر سربداران

اسناد تاریخی نشان می‌دهد که ترشیز (از جمله بردارود) در دوره حکومت سربداران یکی از مناطق مهم و پررونق این حکومت بوده و در اوج آبادانی قرار داشته‌است. فقر فرهنگی ایلخانان و نارضایتی مردم ایران از بازماندگان حکومت ایلخانی و از جهتی برخوردهای نادرست ایلخانان مغول با مردم ایران زمینه یک سری مخالفت‌های ریشه‌ای را علیه آنان برانگیخت. در زمان آخرین ایلخانان مغول سلطان ابوسعید بهادرخان و در اواخر حکومت او عده‌ای از مردم روستای باشتین از توابع بیهق (سبزوار امروزی) علیه ایلخانان شورش کردند. آنان اعلام کردند سر به دار می‌دهند تن به ذلت نمی‌دهند. در سال ۷۳۷ ه‍.ق شخصی با نام عبدالرزاق باشتینی را به عنوان امیر خود برگزیدند.[۶] پتروشفسکی نوشته‌است: «در سده چهاردم میلادی (سده هشتم قمری) خروج سربداران از لحاظ وسعت و از نظر تاریخی مهم‌ترین نهضت آزادی خاورمیانه و بلاتردید تأثیر حتمی در جنبش‌های دیگر که از لحاظ وضع اجتماعی شرکت‌کنندگان و هدف‌های سیاسی همانند آن بودند، داشته‌است. از این نهضت به عنوان بزرگ‌ترین نهضت ظلم‌ستیزی و عدالت‌خواهی ایرانیان در برابر بیگانگان یاد می‌شود».[۷]

سربداران در سال ۷۳۸ ه‍.ق قدرت‌گیری کردند و سبزوار را تسخیر کردند و این شهر را به عنوان پایتخت خود انتخاب کردند. در همین ایام مراسم ازدواج «امیر عبدالله مولایی» و دختر «علاءالدین محمد هندو» در حال برگزاری بود؛ به همین مناسبت هدایای گران‌بهایی از ترشیز به فرومد فرستاده شد. وقتی خبر حرکت این هدایا (چهل شتر، پارچه، زر و ابریشم) به امیر عبدالرزاق باشتینی رسید، بلافاصله برادرش مسعود را مأمور توقیف این اموال کرد و او نیز با سلحشوری مأموریت خود را انجام داد و تمامی هدایای ترشیزی را به اردوی عبدالرزاق برد. عبدالرزاق با حمله به گله اسبان سلطان ابوسعید بهادرخان اسب‌های زیادی ربود و بعد از این به نام خود خطبه خواند.[۸][۹]

عبدالرزاق همچنان به توسعه‌طلبی خود ادامه داده تا بیار (بیارجمند امروزی) که ابتدای مرز ترشیز از ضلع غربی می‌باشد را تسخیر کرد. بعد از عبدالرزاق، برادرش مسعود حکومت سربداران را به دست گرفت و در واقع رهبر نظامی سربداران مسعود بود و رهبر مذهبی آنان شیخ خلیفه که تعالیم تشیع داشت و شاید از شاگردان صوفیان بود. همین شیعی بودن آن‌ها در تصرف ترشیز و علاقه مردم این منطقه به تشیع بی‌تأیر نبود. امیر مسعود بخش وسیعی از ایران، ترکمنستان و افغانستان را تسخیر کرد و قلمرو سربداران را از مغرب به ری و از مشرق به هرات از شمال به مرو و از جنوب به ترشیز و یزد رساند. شهر ترشیز توسط امیر مسعود گشوده شد وی قلاع ترشیز را زیر سلطه سربداران قرار داد. با این اقدام منطقه ترشیز در مسیر توسعه و آبادانی قرار گرفت.[۱۰][۱۱]

توسعه فتوحات سربداران را باید مدیون مسعود دانست. وی توانست تا سال ۷۴۵ ه‍.ق محدوده وسیعی را زیر تسلط سربداران بگیرد و بازماندگان ایلخانان تاب مقاومت با وی را نداشتند. آخرین امیر سربداران خواجه علی مؤید بود. وی به مذهب تشیع علاقه بسیاری داشت و بدان تعصب می‌ورزید. در دوره او مردم آزادی زیادی داشتند، یکی از مهم‌ترین اقدامات وی تسخیر ترشیز، قهستان (بیرجند و نهبندان کنونی)، طبس و گیلکی بود وی با تصرف این شهرها از سرخس تا دامغان را زیر سیطره خود گرفت؛ در این راه وی ارغوان شاه را شکست داد و متواری کرد. از حوادث دیگر دوران خواجه علی مؤید، درویش رکن‌الدین با جلال‌الدین شاه‌شجاع در سال ۷۷۹ ه‍.ق است که آنان سبزوار را گرفتند. گرچه خواجه علی مؤید توانست با کمک امیر ولی استرآبادی (حاکم استرآباد) دوباره سبزوار را پس بگیرد و ترشیز را نیز دوباره تسخیر کند. در این گیر و دار مؤید یک بار نیز از خواجه سدید که از سدیدیان ترشیز بود کمک گرفت. در سال ۸۷۲ ه‍.ق نیز یک بار دیگر خواجه علی مؤید با کمک جلال‌الدین شاه‌شجاع که قبلاً به درویش رکن‌الدین کمک کرده بود، ترشیز را تسخیر کرده و به حکومت خویش افزود. با ظهور تیمور و ورود او در سال ۷۸۲ ه‍.ق به خراسان خواجه علی مؤید به تیمور ملحق شد و تا ۷۸۸ ه‍.ق در رکاب او بود.[۱۲]

در آخرین سال‌های حکومت خواجه علی مؤید، آخرین امیر سربداران، مسئله اختلاف خواجه علی مؤید با امیر ولی استرآبادی است.[۱۳] احتمالاً در اواسط سال ۷۶۰ ه‍.ق و ۷۷۰ ه‍.ق یک سری تغییرات در مرزهای غربی سربداران صورت گرفته‌است که با مطالعه روی سکه‌های این دوره بدان دست پیدا کرده‌اند. سکه‌های امیر ولی استرآبادی در استرآباد در سال‌های ۷۵۷، ۷۶۴، ۷۶۳ ه‍.ق و سکه‌های سمنان در سال‌های ۷۶۸، ۷۶۷، ۷۶۶ ه‍.ق قیام امیر ولی استرآبادی را در این سال‌ها نشان می‌دهد. یک حمله از طرف امیر ولی استرآبادی و پیر علی باعث عقب‌نشینی علی مؤید به سبزوار شده، و حکومت او محدود شده‌است. امیر ولی استرآبادی سبزوار را نیز محاصره کرد. احتمالاً منطقه ترشیز در این گیر و دار به دست امیر ولی استرآبادی افتاده‌است؛ زیرا جان ماسون اسمیت در این که سربداران در زمان حملات امیر ولی استرآبادی جنوب ترشیز را در دست داشته‌اند شک می‌کند و این تصور که ترشیز را امیر ولی استرآبادی گرفته باشد را عنوان می‌کند.[۱۴]

خواجه علی مؤید مجبور شد در سال ۷۸۲ ه‍.ق به تیمور پناهنده شود و از وی کمک بخواهد. از این سال یعنی سقوط سرزمین‌های سربداران تا حمله تیمور به ترشیز، حدود دو سال می‌گذشت و در این مدت خاندان آل کرت که قبلاً با خواجه علی مؤید رابطه خوبی نداشتند، بر خراسان و منطقهٔ ترشیز مسلط شدند. فرمانروای آنان ملک غیاث‌الدین پیر علی بود که تمامی این مناطق را زیر سیطره خود داشت. غیاث‌الدین قلعه ترشیز و منطقه ترشیز را به امیر علی سدیدی که از طایفهٔ غوریان بود داد؛ بنابراین در این بازه زمانی اسم سه شخص دیده می‌شود که البته بعضی به اشتباه آن‌ها را یکی می‌دانند؛ یعنی در آخرین سال‌های عمر حکومت سربداران خواجه علی مؤید بر ترشیز حکومت می‌کرد. از دوره تلافی وی با تیمور به بعد، امیر ولی استرآبادی حکومت ترشیز را گرفت و بعد امیرعلی سدیدی به حکومت ترشیز رسید. در واقع در مدت دو سال از ۷۸۲ تا ۷۸۴ ه‍.ق این سه نفر به ترشیز حکومت می‌کرده‌اند. نکته قابل تأمل آنکه یاقوت حموی ترشیز را پررونق و آباد با میوه‌های فراوان معرفی کرده و ادعا می‌کند ترشیز ۲۲۶ روستا دارد. ابن اثیر نوشته‌است: «از این شهر دانشمندان بسیار برخواسته‌اند» بغدادی، آن را منطقه‌ای با روستاهای زیاد معرفی کرده‌است و از روستای خارزنج که خرابه‌های آن در شمال خلیل‌آباد است سخن رانده‌است. تا پیش از حملهٔ تیمور و ویران کردن ترشیز این شهر همچنان به حیات خود ادامه داد اما یورش تیمور باعث تغییرات عمده در این منطقه شد.[۱۵]

موقعیت جغرافیایی

جادهٔ کاشمر به ریوش

شهرستان کوهسرخ از شمال با شهرستان میان‌جلگه، از شمال‌غربی با شهرستان ششتمد، از شرق با شهرستان تربت حیدریه، از جنوب با شهرستان کاشمر و از جنوب‌غربی با شهرستان خلیل‌آباد و شهرستان بردسکن همسایه است. به‌دلیل جغرافیای خاص شهرستان کوهسرخ؛ بزرگ‌ترین بادامستان دیم کشور در این منطقه واقع شده‌است و وسیع‌ترین و پهناورترین روستای آن؛ روستای ده‌میان می‌باشد.[نیازمند منبع]

کوهسرخ به‌علت قرارگرفتن در دامنه‌های کوهٔ آریا و ارتفاعات رشته‌کوه کوهسرخ و برخورداری از آب‌وهوای معتدل، آب فراوان و باغ‌های وسیع و مناظر طبیعی دیدنی به‌عنوان یکی از کانون‌های عمدهٔ مسافران و گردشگران از شهر کاشمر و شهرهای مجاور است. همچنین کوه آریا به عنوان یکی از مستعدترین پیست‌های پروازی در استان معرفی شده‌است.[۱۶]

مردم

جمعیت

بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهرستان ۲۵٬۰۱۴ نفر (۱۳۹۵) بوده‌است.[۱]

زبان

مردم شهرستان کوهسرخ به زبان فارسی و به گویش کوهسرخی سخن می‌گویند.[۱۷][۱۸]

ره‌آورد

باغات ریوش در پاییز

محصولات کشاورزی

مهم‌ترین محصولات کشاورزی در شهرستان کوهسرخ؛ خربزه، هندوانه، بادام، گردو، گیلاس، زردآلو، آلبالو، هلو، شلیل، گندم، جو، گوجه‌فرنگی، چغندر قند، شلغم، سنجد و غیره‌است.[نیازمند منبع]

محصولات کوهی و دارویی

از مهم‌ترین محصولات کوهی و دارویی در این شهرستان می‌توان از: ریواس، آنقوزه، ترنگبین، بنه، پیازچهٔ کوهی، زیرهٔ کوهی، آویشن، بومادران، گل گاوزبان و کنگر نام برد.[نیازمند منبع]

تقسیمات کشوری

شهرستان کوهسرخ شامل ۲ بخش، ۴ دهستان و ۱ شهر به شرح زیر است:

بخشمرکز بخشجمعیت بخش ۱۳۹۵نام دهستانمرکز دهستانجمعیت دهستان ۱۳۹۵شهرجمعیت شهر ۱۳۹۵
مرکزیریوش۱۷٬۰۴۴ نفربرکوهایور۶٬۱۵۹ نفرریوش۵٬۶۸۷ نفر
کوه سفیدتولا۵٬۱۹۸ نفر
بررودطرق۷٬۹۷۰ نفربررودطرق۳٬۵۸۶ نفر****************
تکاباوندر۴٬۳۸۴ نفر
مزار فرزندان ملامحمد مغرب زمین
آرامگاه محمد حسین اشراقی ایوری
گورستان نامق
بافت قدیم و خانه‌های پلکانی در شهر ریوش
سد شاهی
سردر خانه حاج حسن عندلیب
تپه پشت پشته

اماکن تاریخی، آثار باستانی و گردشگری

آثار ثبت‌شده

دیگر آثار

جستارهای وابسته

منابع

🔥 Top keywords: