معانی

معانی یا علم معانی یکی از شاخه‌های سه‌گانهٔ علوم بلاغی در ادبیات است. در دانش معانی، شکل‌ها و نمودهای گوناگون در جمله که می‌توانند رفتارها و کاربردهای هنری و شیواسخنی به‌شمار آیند بررسی می‌شود، برای نمونه استفاده به‌جا از واو عطف برای پیوستن دو جمله از کاربردهای هنری مورد بررسی علم معانی است.[۱]

به عبارت دیگر، موضوع دانش معانی دگرگونی‌هایی است که در ساخت و بافت جمله، هم‌چون ابزار هنرورزی، روی می‌دهد و جمله را کارایی و شایستگی آن می‌دهد که در سروده یا نوشته‌ای ادبی به‌کار گرفته شود.[۱]

اگر سه جمله زیر را بنگریم:

ابن سینا داناست.
دانا ابن سینا است.
داناست ابن سینا.

تنها جمله نخستین جمله‌ای دستوری است. جمله نخست از اصول دستوری پیروی می‌کند و تنها پیام را به‌روشنی به مخاطب می‌رساند. اما در جمله‌های دوم و سوم کوشیده شده با تغییر رفتار در جمله‌بندی، پیامی احساسی نیز در معنا گنجانده شود. جمله‌های دوم و سوم سخن را از مرز زبان درمی‌گذراند و به قلمرو ادب می‌رساند. در دستور زبان، که نحو زبان است، جمله نخست بررسی می‌شود، و در علم معانی، که نحو ادب است، جمله‌هایی از گونه جمله دومین و سومین. به عبارتی دیگر، علم معانی دانش حال‌های سخن است.[۲]

در تعریفی دیگر، معانی علم به اصول و قواعدی است که به یاری آنها کیفیت مطابقهٔ کلام با مقتضای حال و مقام شناخته می‌شود. موضوع آن الفاظی است که رسانندهٔ مقصود گوینده باشد و فایدهٔ آن آگهی بر اسرار بلاغت است در نظم و نثر.[۳]علم معانی دارای اصول و قواعدی که رعایت آن‌ها به سخنران یا نویسنده امکان می‌دهد:

  • احوال گوناگون مخاطبان را باز شناسد و از مقام و موقعیت‌های گوناگون آگاه شود؛
  • کلام خود را منطبق و متناسب با آن احوال و موقعیت‌های متفاوت ایراد کند.[۴]

تاریخچه

به‌طور کلی می‌توان گفت که اساسِ بلاغت چه در شرق و چه در غرب دو کتاب ارسطو، یعنی بوطیقا و ریطوریقاست. از دیگر کتاب‌های قدیمی که می‌توان در این زمینه نام برد: «بدعت» نوشتهٔ سیسرو و اصول خطابه نوشتهٔ کنتیلیان است. عبدالقاهر جرجانی یکی از نظریه‌پردازان بلاغت در ایران و اسلام به شمار می‌آید. جرجانی بلاغت را علمِ معانی‌النحو می‌خواند و دامنهٔ آن را منحصر به ساختارهای نحوی زبان می‌داند.[۵]

معانی در شعر فارسی

معانی و بیان از مهم‌ترین دانش‌های ادبی‌اند و کتاب‌های بسیاری در این زمینه به زبان‌های عربی و فارسی نوشته شده است. از آن‌جا که بیشتر کتاب‌های نگاشته شده بر اساس زبان و ادبیات عرب نگاشته شده‌اند، به نکات بلاغی زبان فارسی کمتر پرداخته شده است.[۶]

کتاب‌هایی دربارۀ معانی

  • درر الادب از حسام‌العلماء آق ولی، سال ۱۳۱۵ شمسی،
  • هنجار گفتار از نصرالله تقوی چاپ ۱۳۱۷،
  • تقریرات بدیع‌الزمان فروزانفر سال ۱۳۲۳،
  • آیین سخن، دکتر ذبیح‌الله صفا، چاپ ۱۳۳۷،
  • فنون بلاغت از جلال‌الدین همایی ۱۳۳۹.[۷]
  • معانی از سیروس شمیسا
  • معانی و بیان از سیروس شمیسا

منابع

🔥 Top keywords: