هندی بمبئی

هندی بمبئی نیم‌زبانی است از زبان هندوستانی که در بمبئی و پیرامونش بدان سخن‌می‌رانند. هندی بمبئی واژگان و اصطلاحاتی چند از زبان‌های مراتی، کونکنی، هندی، اردو، گجراتی و انگلیسی در خود دارد، ولی بیش از همه زیر نفوذ زبان مراتی‌است.[۱] به رغم شمار بسیار گویشوران، هندی بمبئی نیم‌زبانی عامیانه انگاشته شده و توجه چندانی بدان نمی‌شود.

مقایسه چند عبارت و واژهٔ هندی بمبئی با هندی-اردوی معیار

هندی بمبئیفارسیهندی-اردوی استانداردتوضیحات
Apun (अपुन)منMai
Apun ka naam (अपुन का नाम)نام منMera naam
Kopcha(कोपचा )گوشهkona
Kayko (कायको )/KaykuچراKyun
Locha (लोचा)یا Locha Labacha (लोचा लबाचा)مشکلMushkil، Museebat
Sallang or Jhakaas (झकास) یا fatte or dhasu یا fattang یا kadak یا dhinchak یا rapchikعالیBarhiya، Ala
Topi (टोपी) or jholarحیلهDhokha
Shaana (शाणा)شخص هوشمندHoshiyar، Sayana
Shaanapanti (शाणापन्ति)، shaanpattiهوشیاریHoshiyari، Sayanapan
Kauwa (कौवा)موبایلدر اصل به معنای بانگ زدن است
Ghoda (घोडा)تفنگBandooqدر اصل به معنای اسب است
Fattu (फट्टू)ترسوDarpok، Buzdil
Mama (मामा)/ PanduپلیسPolicewalaدر اصل به معنای دایی‌است
Chhaavi (छावी) یا itemدوست دخترSaheli
Thhaasna (ठासना) یا tharraالکلSharaab
Hadakna (हड़कना)خوردنKhana
Sutta (सुट्टा)سیگارCigrettواژه‌ای عامیانه نزدیک به معادل جهانی‌اش
Waat lagna (वाट लगना)داشتن مشکلی بزرگMuseebat aana
Dabba (डब्बा)ماشین پلیسPolice gaadiدر اصل به معنای جعبه است
Samaan (सामान)اسلحهHathyarدر اصل به معنای ابزار یا کالاست
Patli galli se satak leاز اینجا سریع بروزمانی استفاده می‌شود که بخواهند به کسی هشدار دهند تا سریع صحنه را ترک کند
Thakela (थकेला)یک فرد ضعیفعبارتی عامیانه برای فرد تنبل
Hari Patti (हरी पत्ती)پولPaisaدر اصل به معنای اسکناس سبز است که اشاره به رنگ اسکناس ۵۰۰روپیه‌ای دارد
Khoka (खोका)یک کرور روپیهEk Karoṛ Rupayeده میلیون روپیه
Bhidu (भिडु)دوستDost، Yaar
Bhainsلپ‌تاپدر اصل به معنای بوفالو است.
Re/Rayهی!

پانویس

منابع

Wikipedia contributors, "Bombay Hindi," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Bombay_Hindi&oldid=509573603 (accessed September 17, 2012).

🔥 Top keywords: