واکه مرکب

واکه مرکب[۱] یا مصوت مرکب یا آواگروه به واکه‌ای گفته می‌شود که در هنگام ادای آن، حالت اندام گفتار دگرگون می‌شود و در پی آن، رنگ یعنی لرزش‌های فرعی آوا نیز مختلف می‌شود و صدا از یک واکه به سوی واکهٔ دیگر می‌لغزد، چنان‌که می‌توان آن را هم‌چون دو واکه شمرد که با هم آمیخته و در هجایی واحد گرد هم آمده باشند.

آواگروه بسیط نیست، اما یک واج شمرده می‌شود.

در الفبای آوانگاری بین‌المللی، آواگروه‌ها را با دو حرف آوانویسی می‌کنند. نمونه: واژهٔ sign انگلیسی به صورت: [saɪ̯n].

در زبان فارسی

به باور دسته‌ای از زبان‌شناسان، در زبان فارسی دو آواگروه وجود دارد؛ یکی «ـُو» در نمونه‌هایی مانند روشن، فردوسی، نوروز؛ و دیگری آواگروه «ـِی» در نمونه‌هایی مانند نی، دی، ری.

یکی از دگرگونی‌های مهم دستگاه آوایی زبان فارسی از دورهٔ باستان به دورهٔ میانه و نو، از میان رفتن دو آواگروه است.برای نمونه، واژهٔ «روز»، که در فارسی باستان رَئوچَه بوده، در فارسی میانه از حالت آواگروه درآمده و به شکل رُز (با ــُـ کشیده) تلفظ شده که آن نیز در فارسی امروزی به شکل «روز» درآمده‌است.

آواگروه‌های تاریخی در زبان فارسی
فارسی باستاناوستاییفارسی میانهفارسی نو
آواگروهaiaeēī
نمونه‌ها-naemanēmnīm (نیم)
آواگروهauaoōū
نمونه‌هاraučahraočaŋhrōzrūz (روز)

زبان انگلیسی

آواگروه‌های استاندارد انگلیسی
بریتانیاییاسترالیاییآمریکایی
آمریکایی همگانیکانادایی
low[əʊ̯][əʉ̯][oʊ̯]
loud[aʊ̯][æɔ̯][aʊ̯][aʊ̯]
lout[əʊ̯]
lied[aɪ̯][ɑe̯][aɪ̯]
light[əɪ̯]
lane[eɪ̯][æɪ̯][eɪ̯]
loin[ɔɪ̯][oɪ̯][ɔɪ̯]
loon[uː][ʉː][ʊu̯]
lean[iː][ɪi̯][ɪi̯]
leer[ɪə̯][ɪə̯][ɪɚ̯]
lair[ɛə̯][eː][ɛɚ]
lure[ʊə̯][ʊə̯][ʊɚ̯]

جستارهای وابسته

منابع

  • باقری، مهری، تاریخ زبان فارسی، تهران: نشر قطره، ۱۳۷۳، ص۱۲۵.
  • Schane, Sanford (1995), "Diphthongization in Particle Phonology", in Goldsmith, John A. , The Handbook of Phonological Theory, Blackwell Handbooks in Linguistics, Blackwell, pp. 586–608
🔥 Top keywords: