فهرست برندگان جایزه نوبل ادبیات
جایزهٔ نوبل در ادبیات را آکادمی سلطنتی علوم سوئد هرساله برای مشارکتهای برجسته در زمینهٔ ادبیات به نویسندگان آثار ادبی اهدا میکند. این جایزه، یکی از شش جایزهٔ نوبل است که از سال ۱۸۹۵، بنا به خواستهٔ آلفرد نوبل اهدا میشود. جایزهٔ نوبل افزون بر ادبیات، در زمینههای فیزیک، شیمی، اقتصاد، صلح و فیزیولوژی یا پزشکی اهدا میشود.[۱] این جایزه توسط بنیاد نوبل اداره میشود و آن را یک کمیتهٔ متشکل از پنج عضو منتخب آکادمی علوم سلطنتی سوئد به برندگان اعطا میکند.[۲] هر جایزه شامل یک مدال، یک دیپلم افتخار و جایزهٔ نقدی است که مبلغ آن در هر سال متفاوت است.[۳]
نخستین جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۰۱ به سولی پرودوم از فرانسه اهدا شد.[۴] مقدار این جایزه ۱۵۰٬۷۸۲ کرون سوئد بود که در ژانویه ۲۰۱۸ برابر با ۸٬۸۲۳٬۶۳۷٫۷۸ کرون برآورد شد. از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۱۱ مقدار جایزه به ۱۰ میلیون کرون افزایش یافت. سال ۲۰۰۸ جایزه ۱۰٬۰۰۰٬۰۰۰ کرونی به ژان ماری گوستاو لوکلزیو رسید که ارزش آن معادل ۱٫۴ میلیون دلار آمریکا یا اندکی بیش از ۱ میلیون یورو بود. این مقدار از سال ۲۰۱۲ به هشت میلیون کرون کاهش پیدا کردهاست.[۵] این جایزه سالانه در استکهلم در تاریخ ۱۰ دسامبر برابر با سالگرد مرگ نوبل به برندگان اهدا میشود.[۶]از سال ۱۹۰۱ تا سال ۲۰۱۹ این جایزه به ۱۱۶ نفر تعلق گرفتهاست.[۷]در سال ۱۹۵۸ بوریس پاسترناک ابتدا جایزه را پذیرفت اما سپس تحت فشار کشور خود (اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی) از پذیرفتن آن سر باز زد. ژان پل سارتر نیز در سال ۱۹۶۴ از قبول جایزه نوبل خودداری کرد زیرا هیچیک از افتخارات رسمی را نپذیرفته بود.[۸][۹]
مدال نوبل ادبیات توسط مجسمهساز و قلم زن سوئدی اریک لیندبرگ طراحی شد که مرد جوانی را زیر درخت غار در حالی نشان میدهد که یک آهنگ از ماس، الههٔ شعر و موسیقی، مسحورانه گوش میدهد و مینویسد.[۱۰] زیگموند فروید عصبشناس اتریشی، پس از ۱۲ بار کاندیدا شدن در نوبل پزشکی و عدم موفقیت در دریافت آن، در سال ۱۹۳۶ توسط رومن رولان برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۱۵ کاندیدای دریافت نوبل ادبیات شد.[۱۱]
نگاه اجمالی
تاکنون ۱۴ زن موفق به کسب جایزه نوبل ادبیات شدهاند که به جز در زمینهٔ صلح از سایر زمینههای جایزهٔ نوبل بیشتر بودهاست.[۱۲][۱۳] سلما لاگرلوف (برنده جایزه در سال ۱۹۰۹) اولین زنی بود که موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد.[۷]این جایزه در سالهای (۱۹۰۴، ۱۹۱۷، ۱۹۶۶، ۱۹۷۴) تنها به دو نفر اهدا شدهاست.[۷]در سالهای (۱۹۱۴، ۱۹۱۸، ۱۹۳۵، ۱۹۴۰–۱۹۴۳ و ۲۰۱۸[۱۴]) این جایزه به هیچکس اهدا نشد.[۷] طبق اساسنامه بنیاد نوبل هرگاه هیچیک از آثار مورد نظر اهمیت لازم را نداشتند، مبلغ جایزه باید برای سال آیندهٔ آن ذخیره شود. اگر در سال بعد نیز نتوانستند به اثری شایسته را بیابند مبلغ جایزه به بودجه محدود بنیاد نوبل اضافه میشود. در طول جنگهای جهانی اول و دوم کمترین جایزه نوبل اهدا شد.[۷]
جوانترین برندهٔ جایزه نوبل ادبیات رودیارد کیپلینگ (برندهٔ جایزه در سال ۱۹۰۷) است که در هنگام دریافت جایزه ۴۲ سال داشت. پیرترین دریافتکنندهٔ این جایزه نیز دوریس لسینگ (برندهٔ جایزه در سال ۲۰۰۷) است که در هنگام دریافت جایزه ۸۸ سال سن داشت.[۷]تنها کسی که پس از مرگش موفق به دریافت جایزه نوبل شدهاست اریک آکسل کارلفلدت است. طبق اساسنامهٔ بنیاد نوبل هیچکس نمیتواند جایزه نوبل را پس از مرگش دریافت کند اما کارلفلدت پس از اعلام خبر برنده شدنش درگذشت.[۷] شش نفر از هفت برندهٔ سوئدی جایزهٔ نوبل ادبیات، سابقه عضویت در آکادمی سلطنتی سوئد را داشتند.[۱۰]
فرانسه با دریافت ۱۶ جایزهٔ نوبل ادبیات بیشترین سهم را در نوبل ادبیات دارد. ایالات متحده آمریکا با ۱۲ و بریتانیا با ۱۱ جایزه بعد از فرانسه بیشترین برنده را دارند.[۱۰] ۳۰ برنده نوبل ادبیات دارای آثاری به زبان انگلیسی هستند.[۱۰]رابیندرانات تاگور، ساموئل بکت و جوزف برودسکی علاوه بر زبان انگلیسی به ترتیب آثارشان را به زبان بنگالی، زبان فرانسوی و زبان روسی منتشر میکردند.[۱۰] آثار منثور با ۷۶ جایزه بیشترین سهم را در میان ژانرها دارد. پس از نثر، شعر با ۳۳ جایزه، نمایشنامه با ۱۴ جایزه، فلسفه و تاریخنویسی هر کدام با ۳ جایزه قرار دارند.[۱۰] در حالی که اکثر مردم فکر میکردند وینستون چرچیل برای نوبل صلح کاندیدا میشود او برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او بیست و یک بار برای نوبل ادبیات و دو بار برای نوبل صلح کاندیدا شد بود.[۱۰]
هفت برنده نوبل ادبیات توسط برندگان پیشین این جایزه کاندیدا شده بودند. ورنر فون هایدنشتام برنده نوبل در سال ۱۹۱۶ با کاندیدا کردن سه برنده، کارل اشپیتلر در سال ۱۹۱۷ و ۱۹۱۹، آنری برگسون در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۲۱، فرانس امیل سیلانپا در سال ۱۹۳۴ رکورد دار است. هر چند آنری برگسون در سال ۱۹۲۷ و فرانس امیل سیلانپا در سال ۱۹۳۹ (سالهایی که توسط او هایدنشتام کاندیدا نشده بودند) موفق به اخذ جایزه شدند.[۱۱] ابوالقاسم اعتصامزاده در سال ۱۹۴۴ از ایران نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شده بود که موفق به دریافت آن نشد.[۱۵]
برندگان جایزه
سال | تصویر | نام | کشور[الف] | زبان | برای | نوع | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
۱۹۰۱ | سولی پرودوم | فرانسه | زبان فرانسوی | «در به رسمیت شناختن ویژه ترکیبهای شاعرانه اش، که گواهی از آرمانگرایی میدهد، هنرمندی کامل و یک ترکیب نادر از کیفیتهای قلب و عقل.»[۱۶] | شعر، نوشتار | ||
۱۹۰۲ | تئودور مومسن | آلمان | زبان آلمانی | «به خاطر زندگی عالی استاد نوشتههای هنری تاریخی، با منابع خاص کاری که نمیتوان از آن گذشت، تاریخ روم»[۱۷] | تاریخ، حقوق | ||
۱۹۰۳ | بیورنستیرنه بیورنسون | نروژ | زبان نروژی | «در تکریم اصالت، بزرگی و تطبیقپذیری اشعار، که همیشه با تازگی الهام و خلوص نادر روحش برجسته شدهاست.»[۱۸] | شعر، رمان، درام | ||
۱۹۰۴ | فردریک میسترال | فرانسه | زبان اکسیتان | «به خاطر اشعارش و برای انتقل اندیشههایش لهجه جنوب فرانسه را برگزید. تلاشهای او سبب دمیدن جانی تازه در این زبان شد. به سبب ابتکار و نبوغ و اصالت هنری آثارش که انعکاس واقعی طبیعت و زندگی مردم زادگاهش زبان اکسیتان.»[۱۹] | شعر، لغتشناسی | ||
خوزه اچهخارای | اسپانیا | زبان اسپانیایی | «در به رسمیت شناختن ترکیبهای درخشان و متعدد در قالب یک روش منحصر بفرد و جدید، که سنتهای عالی نمایشنامه اسپانیایی را احیا کردهاست.»[۱۹] | درام | |||
۱۹۰۵ | هنریک سینکیهویچ | لهستان | زبان لهستانی | «به خاطر رمانهایش و خدمت و شایستگی برجستهٔ وی به عنوان یک نویسندهٔ حماسی.»[۲۰] | رمان | ||
۱۹۰۶ | جوسوئه کاردوچی | ایتالیا | زبان ایتالیایی | «نه تنها به خاطر توجه به فراگیری عمیق و تحقیق منتقدانه، بلکه بالاتر از آن به عنوان تکریم یک انرژی خلاقانه، تازگی سبک، و نیروی شاعرانه که به اشعار شاهکارانه اش شخصیت میبخشد.»[۲۱] | شعر | ||
۱۹۰۷ | رودیارد کیپلینگ | بریتانیا | زبان انگلیسی | «به خاطر داستانها، رمانها و اشعارش و قدرت مشاهده و تخیل پیشرو و اثر به اوج رسیده مفاهیم و هنر توصیف که وجه بارز آفرینشهای این نویسنده برجسته است.»[۲۲] | رمان، داستان کوتاه، شعر | ||
۱۹۰۸ | رودولف کریستف یوکن | آلمان | زبان آلمانی | «نه تنها در توجه به یادگیری عمیق و تحقیقهای منتقدانه، بلکه بالاتر از همه برای تکریم انرژی خلاقانه، سبک تازه و نیروی شاعرانهای که به شاهکارهای شاعرانه شخصیت میبخشد.»[۲۳] | فلسفه | ||
۱۹۰۹ | سلما لاگرلوف | سوئد | زبان سوئدی | «در تقدیر آرمانگرایی، تصویرسازیهای زنده و ادراک روحانی که به نوشتههایش شخصیت میبخشد.»[۲۴] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۱۰ | پاول هایزه | آلمان | زبان آلمانی | «به عنوان تکریم هنرمندی تمام و کمال، نفوذ با آرمانگرایی، که در طول زندگی حرفهای اش به عنوان شاعر، نمایشنامه نویس، رماننویس و نویسنده مشهور داستانهای کوتاه نشان میدهد.»[۲۵] | شعر، درام، رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۱۱ | موریس مترلینک | بلژیک | زبان فرانسوی | «به تقدیر فعالیتهای چندگانه در ادبیات، و به خصوص آثار دراماتیک او، که با تصویرسازی غنی و با علاقه شاعرانه که بعضی اوقات مانند داستانهای پری نشان میدهد، یک الهام عمیق، در حالیکه از خواننده تحریک تصویرسازی و احساسات را طلب میکند.»[۲۶] | درام، شعر، نوشتار | ||
۱۹۱۲ | گرهارد هاوپتمان | آلمان | زبان آلمانی | «در درجه اول به خاطر زاینده بودن، تنوع و برجستگی آثار در حوزه هنرهای دراماتیک.»[۲۷] | درام، رمان | ||
۱۹۱۳ | رابیندرانات تاگور | هند | زبان بنگالی | «به خاطر احساسات عمیقش، اشعار تازه و زیبا، که به وسیله آن با مهارت کامل، اندیشه شعری خودش را ساخت. بیان اشعار انگلیسی بخشی از ادبیات غرب است.»[۲۸] | شعر، رمان، درام، داستان کوتاه، موسیقی | ||
۱۹۱۴ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۱۵ | رومن رولان | فرانسه | زبان فرانسوی | «به عنوان احترام به آرمانگرایی آثار ادبی او و همدردی و عشق به حقیقت در توصیف اشکال مختلف انسانها.»[۲۹] | رمان | ||
۱۹۱۶ | ورنر فون هایدنشتام | سوئد | زبان سوئدی | «به رسمیت شناختن اهمیت او به عنوان یکی از نمایندگان برجسته ادبیات زمان ما.»[۳۰] | شعر، رمان | ||
۱۹۱۷ | کارل آدولف گیلروپ | دانمارک | زبان دانمارکی | «به خاطر اشعار غنی و متنوع او که از آرمانگرایی نشأت میگیرد.»[۳۱] | شعر | ||
هنریک پونتوپیدان | دانمارک | زبان دانمارکی | «برای توصیف معتبر خود از زندگی حال در دانمارک.»[۳۱] | رمان | |||
۱۹۱۸ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۱۹ | کارل اشپیتلر | سوئیس | زبان آلمانی | «در تقدیر از حماسه بزرگ او: بهار المپیک.»[۳۲] | شعر | ||
۱۹۲۰ | کنوت هامسون | نروژ | زبان نروژی | «به خاطر رمانهایش همچنین نگارش رمان محصول مزرعه.»[۳۳] | رمان | ||
۱۹۲۱ | آناتول فرانس | فرانسه | زبان فرانسوی | «به خاطر به رسمیت شناختن دستاوردهای ادبی خیرهکننده او، مشخص کردن اصالت سبک نوشتاری، هم دردی عمیق بشری، بخشندگی و خوی یک فرانسوی حقیقی. .»[۳۴] | رمان، شعر | ||
۱۹۲۲ | خاسینتو بناونته | اسپانیا | زبان اسپانیایی | «به خاطر شیوهٔ شاد او در ادامه دادن سنتهای درخشان نمایشنامههای اسپانیایی.»[۳۵] | درام | ||
۱۹۲۳ | ویلیام باتلر ییتس | جمهوری ایرلند | زبان انگلیسی | «به خاطر اشعار همیشه الهام بخش او، که در یک فرم هنری عالی روح یک ملت را برای ما بیان میکند.»[۳۶] | شعر | ||
۱۹۲۴ | ووادیسواف ریمونت | لهستان | زبان لهستانی | «به خاطر حماسه بزرگ ملی او: دهقانان.»[۳۷] | رمان | ||
۱۹۲۵ | جرج برنارد شاو | جمهوری ایرلند[۳۸] | زبان انگلیسی | «به خاطر کارهایش که با ایدهآلیسم و بشر دوستی شناخته میشود، این طعنه مهیج را معمولاً با یک شعر زیبای منحصر به فرد تزریق میکند.»[۳۹] | درام، نقد ادبی | ||
۱۹۲۶ | گراتزیا دلدا | ایتالیا | زبان ایتالیایی | «به خاطر الهام آرمانگرایی در نوشتههایش با وضوح انعطافپذیر تصویر زندگی در جزیره بومی اش و همراه با عمق و مقداری همدردی با مشکلات کلی انسانی.»[۴۰] | شعر، رمان | ||
۱۹۲۷ | آنری برگسون | فرانسه | زبان فرانسوی | «به رسمیت شناختن ایدههای غنی و حیات بخش او و مهارت درخشان او که آنها ارائه میدهند.»[۴۱] | فلسفه | ||
۱۹۲۸ | سیگرید اوندست | نروژ | زبان نروژی | «اصولاً به خاطر توصیفهای قدرتمند او از زندگی شمالی در میانسالی.»[۴۲] | رمان | ||
۱۹۲۹ | توماس مان | آلمان | زبان آلمانی | «اصولاً برای رمان بزرگش زوال یک خاندان و به رسمیت شناخته شدن آن بهطور پیوسته به عنوان یکی از کارهای کلاسیک ادبیات معاصر.»[۴۳] | رمان، داستان کوتاه، انشا | ||
۱۹۳۰ | سینکلر لوئیس | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «به خاطر هنر ترسیمی و شدید او در توصیف، و تواناییهای او در شوخی و بذله گویی و خلق کردن اشکال جدیدی از کاراکترها.»[۴۴] | رمان، داستان کوتاه، دراما | ||
۱۹۳۱ | اریک آکسل کارلفلدت | سوئد | زبان سوئدی | «به خاطر اشعار اریک آکسل کارلفلدت»[۴۵] | شعر | ||
۱۹۳۲ | جان گالزورثی | بریتانیا | زبان انگلیسی | «به خاطر هنر روایت برجسته او، بهطوریکه بهترین فرم را برای حماسۀ فورسایت برمیگزیند.»[۴۶] | رمان | ||
۱۹۳۳ | ایوان الکسیویچ بونین | روسیه، زندگی در فرانسه) | زبان روسی | «به خاطر سختگیری او در هنر و حمل کردن سنتهای کلاسیک روسی در نثر نوشتههایش.»[۴۷] | داستان کوتاه، شعر، رمان | ||
۱۹۳۴ | لوئیجی پیراندلو | ایتالیا | زبان ایتالیایی | «به خاطر برجستگی و قوه ابتکار او در احیا هنر منظره و دراماتیک.»[۴۸] | دراما، رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۳۵ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۳۶ | یوجین اونیل | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «برای قدرت، صداقت و احساسات عمیق کارهای دراماتیک او، که یک مفهوم تراژدی مجسم کرد.»[۴۹] | دراما | ||
۱۹۳۷ | روژه مارتن دو گار | فرانسه | زبان فرانسوی | «به خاطر قدرت و صداقت هنری که کشمکشهای انسانی را از بعضی جهات اساسی زندگی معاصر در دورهٔ خانواده تیبو به خوبی نشان میدهد»[۵۰] | رمان | ||
۱۹۳۸ | پرل باک | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «به خاطر توصیف غنی و صادقانه از زندگی روستایی در چین و برای زندگینامههای استادانه.»[۵۱] | رمان | ||
۱۹۳۹ | فرانس امیل سیلانپا | فنلاند | زبان فنلاندی | «به خاطر فهم عمیق او از رعایای کشورش و هنر نفیس که راه زندگی آنها و رابطه آنها با طبیعت را به تصویر میکشد.»[۵۲] | رمان | ||
۱۹۴۰ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۴۱ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۴۲ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۴۳ | اعطا نشدهاست. | ||||||
۱۹۴۴ | یوهانس ویلهلم ینسن | دانمارک | زبان دانمارکی | «به خاطر قدرت نادر باروری تصویرسازی اشعارش که از دامنه گسترده و برجسته حس کنجکاوی ذهنی و سبک خلاقانه تشکیل شدهاست.»[۵۳] | شعر | ||
۱۹۴۵ | گابریلا میسترال | شیلی | زبان اسپانیایی | «به خاطر اشعارش که از احساسات قدرتمندش الهام گرفته شدهاست و نام او را به عنوان نماد آرمانگرایی تمام آمریکای لاتین مطرح میسازد.»[۵۴] | شعر | ||
۱۹۴۶ | هرمان هسه | سوئیس (متولد آلمان) | زبان آلمانی | «به خاطر نوشتههای الهام گرفته شده اش، که با نفوذ و خیرگی رشده کردهاست، بهطور مثال آرمانهای انسان دوستانه کلاسیک و کیفیت بالای سبک.»[۵۵] | رمان، شعر | ||
۱۹۴۷ | آندره ژید | فرانسه | زبان فرانسوی | «به خاطر سهم او و نوشتههای منحصر به فرد هنرمندانه اش که در آن مشکلات انسانی و شرایط عشق بی باکِ حقیقت و بینش روانی دقیق ارائه شدهاست.»[۵۶] | رمان، انشا | ||
۱۹۴۸ | تی. اس. الیوت | بریتانیا | زبان انگلیسی | «به خاطر سهم برجسته و پیشگام او در شعر امروزی.»[۵۷] | شعر | ||
۱۹۴۹ | ویلیام فاکنر | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «به خاطر سهم منحصر بفرد، قدرتمند و هنرمندانه او در رمان مدرن آمریکایی.»[۵۸] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۵۰ | برتراند راسل | بریتانیا | زبان انگلیسی | «به رسمیت شناختن نوشتههای متنوع و قابل توجه او که از معیارهای انسان دوستانه و آزادی اندیشه دفاع میکرد.»[۵۹] | فلسفه | ||
۱۹۵۱ | پر لاگرکویست | سوئد | زبان سوئدی | «برای قدرت هنری استقلال حقیقی ذهن که او تلاش کرد در شعرش پاسخهایی برای سوالهای جاوادان مردم پیدا کند.»[۶۰] | شعر، رمان، داستان کوتاه، دراما | ||
۱۹۵۲ | فرانسوا موریاک | فرانسه | زبان فرانسوی | «برای بینش روحانی او و شدت هنری که در رمانهایش نفوذ زندگی انسانی در درام را نشان میدهد.»[۶۱] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۵۳ | وینستون چرچیل | بریتانیا | زبان انگلیسی | «برای توصیف استادانه تاریخی و زندگینامه گرافی و برای فصاحت و بلاغت او در دفاع از ارزشهای عالی انسانی.»[۶۲] | تاریخ، انشا | ||
۱۹۵۴ | ارنست همینگوی | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «به خاطر استادی در روایت هنرمندانه، که اخیراً در پیرمرد و دریا نشان داد و اعمال نفوذ او در سبک معاصر.»[۶۳] | رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه | ||
۱۹۵۵ | هالدور لاکسنس | ایسلند | زبان ایسلندی | «به خاطر قدرت حماسی زنده او که هنر عالی روایت ایسلند را زنده کردهاست.»[۶۴] | رمان، داستان کوتاه، دراما، شعر | ||
۱۹۵۶ | خوآن رامون خیمنس | اسپانیا | زبان اسپانیایی | «برای اشعار تغزلی او، که در زبان اسپانیایی به منزله یک مثال از روحی بزرگ و هنری خالصانه است.»[۶۵] | شعر | ||
۱۹۵۷ | آلبر کامو | فرانسه | زبان فرانسوی | «برای آثار مهم ادبی او که با روشن بینی و شنیدن دقیق مشکلات وجدان انسانی در زمان ما همراه است»[۶۶] | رمان، داستان کوتاه، دراما، فلسفه، انشا | ||
۱۹۵۸ | باریس پاسترناک | روسیه | زبان روسی | «برای موفقیتهای مهم او هم در شعر معاصر و هم در زمینه رسوم بزرگ حماسی روسی.»[۶۷] | رمان، شعر، ترجمه | ||
۱۹۵۹ | سالواتوره کوآزیمودو | ایتالیا | زبان ایتالیایی | «برای شعرهای بزمی او، که با بیان آتشین کلاسیک تجارب تراژیک زندگی زمان ما را بیان میکند.»[۶۸] | شعر | ||
۱۹۶۰ | سن-ژان پرس | فرانسه | زبان فرانسوی | «برای اوج گرفتن پرواز و احضار کردن تصورات از اشعارش در یک روش رؤیایی که بازتاب دهندهٔ شرایط زمان ماست»[۶۹] | شعر | ||
۱۹۶۱ | ایوو آندریچ | یوگسلاوی | زبان صربی کرواتی | «به خاطر نیروی حماسی با رسم زمینهها و نشان دادن سرنوشت بشری براساس تاریخ کشور خود.»[۷۰] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۶۲ | جان اشتاینبک | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «به خاطر تصویرسازی و رئالیستیک نوشتههایش، و ترکیب کردن حس طنز دلسوزانه و ادراک اجتماعی حساس.»[۷۱] | رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه | ||
۱۹۶۳ | گیورگوس سفریس | یونان | زبان یونانی | «برای اشعار برجسته او، که از یک احساس عمیق نسبت به فرهنگ یونان باستان الهام میگیرد.»[۷۲] | شعر | ||
۱۹۶۴ | ژان-پل سارتر | فرانسه | زبان فرانسوی | «برای کارهایش که ایدهها را برتری بخشید و فضای داستانهایش را هوای آزادی و جستجوی حقیقت پر کردهاست و اعمال نفوذ گسترده در دوران ما.»[۷۳] | رمان، فلسفه، دراما، نقد ادبی، فیلمنامه | ||
۱۹۶۵ | میخائیل شولوخف | روسیه | زبان روسی | «به خاطر قدرت و صداقت هنری او، در حماسه دن آرام که به زندگی مردم روسیه وجههای تاریخی دربیان میدهد.»[۷۴] | رمان | ||
۱۹۶۶ | شموئل یوسف آگنون | اسرائیل | زبان عبری | «به خاطر روایت هنری به شدت خاص و دلایلی از زندگی مردم یهودی.»[۷۵] | رمان، داستان کوتاه | ||
نلی زاکس | آلمان (تبعید به سوئد) | زبان آلمانی | «به خاطر دراماها و اشعار برجسته اش و تفسیری قابل لمس در تفسیر سرنوشت اسرائیل.»[۷۵] | شعر، دراما | |||
۱۹۶۷ | میگل آنخل آستوریاس | گواتمالا | زبان اسپانیایی | «به پاس دستاوردهای ارزندهٔ ادبی او، که ریشه در صفات ملّی و سنتهای مردم بومی آمریکای لاتین دارد.»[۷۶] | رمان، شعر | ||
۱۹۶۸ | یاسوناری کاواباتا | ژاپن | زبان ژاپنی | «به خاطر روایت مسلط، جوهرهٔ ذهن ژاپنی و حساسیت لحن بیانش.»[۷۷] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۶۹ | ساموئل بکت | جمهوری ایرلند | زبان انگلیسی و زبان فرانسوی | «به خاطر نوشتههایش که فرم جدیدی را در رمانها و نمایشنامهها به وجود آورد، در زمانی که انسان مدرن از رسیدن به قلهها بازمانده بود.»[۷۸] | رمان، دراما، شعر | ||
۱۹۷۰ | آلکساندر سولژنیتسین | روسیه | زبان روسی | «به خاطر نیروی اخلاقی وی، و پیروی از ضروریات سنتی ادبیات روسیه.»[۷۹] | رمان | ||
۱۹۷۱ | پابلو نرودا | شیلی | زبان اسپانیایی | «برای اشعارش که نیروی عنصری زنده برای سرنوشت و رویاهای یک قاره به ارمغان میآورد.»[۸۰] | شعر | ||
۱۹۷۲ | هاینریش بل | آلمان | زبان آلمانی | «به خاطر نوشتههایش که ترکیبی از جهان بینی گستردهٔ زمانهٔ خود و مهارت حساس او در کاراکترسازی است و به تجدید حیات ادبیات آلمان کمک کردهاست .»[۸۱] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۷۳ | پاتریک وایت | استرالیا | زبان انگلیسی | «به پاس روایت هنری حماسی و روانشناسانه اش که یک قارهٔ جدید را به ادبیات معرفی کرد.»[۸۲] | رمان، داستان کوتاه، دراما | ||
۱۹۷۴ | ایویند جانسون | سوئد | زبان سوئدی | «به خاطر روایت هنرمندانه، اندیشیدن دربارهٔ سرانجام سرزمینها و اعصار و در خدمت آزادی بودن.»[۸۳] | رمان | ||
هاری مارتینسون | سوئد | زبان سوئدی | «به خاطر گرفتن قطره شبنم و بازتاب کیهان در نوشتههایش.»[۸۳] | شعر، رمان، دراما | |||
۱۹۷۵ | یوجنیو مونتاله | ایتالیا | زبان ایتالیایی | «به پاس اشعار متفاوت او همراه با حساسیت هنرمندانهٔ فوق العادهٔ او، که تفسیر جدیدی از ارزش انسانی را از دیدگاه متفاوت او به زندگی ارائه میدهد که خالی از توهم است.»[۸۴] | شعر | ||
۱۹۷۶ | سال بلو | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «برای فهم انسانی و تجزیه دقیق فرهنگ معاصر در کارهایش.»[۸۵] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۷۷ | ویسنته آلهایخاندره | اسپانیا | زبان اسپانیایی | «به پاس نوشتن اشعار خلاقانه با روشن کردن شرایط بشری جهان و جامعهٔ امروزی، که در عین حال نو شدن شعر سنتی اسپانیایی میان دو جنگ را نمایندگی میکند.»[۸۶] | شعر | ||
۱۹۷۸ | ایزاک بشویس سینگر | ایالات متحده آمریکا | زبان ییدیش | «به خاطر روایت هنری مهیج او، به همراه ریشههای فرهنگ سنتی لهستانی-یهودی، که شرایط زندگی انسان جهانی را به ارمغان میآورد.»[۸۷] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۷۹ | اودیسیاس الیتیس | یونان | زبان یونانی | «به خاطر اشعارش، که در برابر پس زمینههای سنتی یونانی است، و قدرت لذات جسمانی و مبارزه مدرن فکری روشن بینانه برای آزادی و خلاقیت را به تصویر میکشد .»[۸۸] | شعر | ||
۱۹۸۰ | چسواو میوُش | لهستان ایالات متحده آمریکا | زبان لهستانی | «به پاس روشن بینی غیرقابل انعطاف و به بلند کردن صدای انسانی در درگیریهای شدید جهان.»[۸۹] | شعر، انشا | ||
۱۹۸۱ | الیاس کانتی | بلغارستان بریتانیا | زبان آلمانی | «به خاطر آنکه نوشتههایش با جهان بینی گسترده، ایده پردازی و قدرت هنرمندانه مشخص شدهاند.»[۹۰] | رمان، دراما، انشا | ||
۱۹۸۲ | گابریل گارسیا مارکز | کلمبیا | زبان اسپانیایی | «به خاطر رمانها و داستانهای کوتاهش، که در آن جهان واقع گرایانه و رئالیستی در یک جهان پرشده از تصویرهای خیالی به همی میپیوندند که بازتاب دهنده زندگی و درگیریهای یک قارّه است.»[۹۱] | رمان، داستان کوتاه، فیلمنامه | ||
۱۹۸۳ | ویلیام گلدینگ | بریتانیا | زبان انگلیسی | «به خاطر رمانهایش که با روشن بینی از روایت هنری واقع گرایانه و تنوع و جهان شمولی افسانهها شرایط انسان امروزی را توضیح میدهد.»[۹۲] | رمان، شعر، دراما | ||
۱۹۸۴ | یاروسلاو سایفرت | چکسلواکی | زبان چکی | «به پاس اشعارش که با تازگی ارائه شدهاست و نوآوریهایی که تصویری آزاد از روح سرکش و همهکاره انسان تأمین میکند.»[۹۳] | شعر | ||
۱۹۸۵ | کلود سیمون | فرانسه | زبان فرانسوی | «به خاطر آنکه رمانهایش شامل خلاقیتهای شاعرانه و تصویرگرایانه با یک آگاهی عمیق از تصویر شرایط انسانی است.»[۹۴] | رمان | ||
۱۹۸۶ | وله سوینکا | نیجریه | زبان انگلیسی | «به خاطر چشمانداز گسترده فرهنگی اش و روشهای وجودی دراما با لحن شاعرانهاش.»[۹۵] | دراما، رمان، شعر | ||
۱۹۸۷ | جوزف برودسکی | روسیه ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی و زبان روسی | «برای تألیفهای فراگیرش، آغشته با وضوح فکر و شدت شاعرانه.»[۹۶] | شعر | ||
۱۹۸۸ | نجیب محفوظ | مصر | زبان عربی | «به پاس بالابردن دقت در نکتههای ظریف و بینایی واقعگرایی که به طرز تحریک آمیزی مبهم است و استفاده از فرم روایت عربی که قابل استناد برای تمامی نوع بشر است.»[۹۷] | رمان | ||
۱۹۸۹ | کامیلو خوزه سلا | اسپانیا | زبان اسپانیایی | «به پاس نثر غنی او، که با جلوگیری کردن از لحن ترحمآمیز چشماندازی از آسیبپذیری انسان را ارائه میدهد.»[۹۸] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۹۰ | اکتاویو پاز | مکزیک | زبان اسپانیایی | «به پاس نیم قرن تلاش در زمینه شعر و ادبیات مکزیک.»[۹۹] | شعر، انشا | ||
۱۹۹۱ | نادین گوردیمر | آفریقای جنوبی | زبان انگلیسی | «برای آنکه طبق گفتهٔ آلفرد نوبل نوشتههایش در زمینه حماسی باشکوه است و همچنین به خاطر آنکه نوشتههایش به نفع حقوق انسانها است.»[۱۰۰] | رمان، داستان کوتاه، انشا | ||
۱۹۹۲ | درک والکوت | سنت لوسیا | زبان انگلیسی | «به خاطر درخشندگی فوق العادهٔ آثار شاعرانه اش و پایداری یک چشمانداز تاریخی که حاصل یک تعهد چند فرهنگی است.»[۱۰۱] | شعر | ||
۱۹۹۳ | تونی موریسون | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «به خاطر آن که رمانهایش با اجازه دادن به رویاپردازی و اصطلاحات شاعرانه یک جنبه ضروری از واقعیت آمریکایی را به زندگی میدهد.»[۱۰۲] | رمان | ||
۱۹۹۴ | کنزابورو اوئه | ژاپن | زبان ژاپنی | «به خاطر ساختن جهانی ذهنی که در آن واقعیت و افسانهها در هم میآمیزند تا تصویری از ناراحتیهای مخمصههای امروزی انسان ارائه بدهد.»[۱۰۳] | رمان، داستان کوتاه | ||
۱۹۹۵ | شیموس هینی | جمهوری ایرلند | زبان انگلیسی | «به خاطر زیبایی و عمق اخلاقی اشعارش که معجزات و زندگی گذشته را نمایش میدهد.»[۱۰۴] | شعر | ||
۱۹۹۶ | ویسواوا شیمبورسکا | لهستان | زبان لهستانی | «به خاطر نکته بینی شعرهایش که به جریانهای تاریخی و زیستشناسی اجازه میدهد تا وارد شوند و قطعات واقعیات انسانی را کنار هم بچینند.»[۱۰۵] | شعر | ||
۱۹۹۷ | داریو فو | ایتالیا | زبان ایتالیایی | «به خاطر شبیهسازی قدرت مشکلات میانسالی و حمایت او از کرامتهای از بین رفته.»[۱۰۶] | دراما | ||
۱۹۹۸ | ژوزه ساراماگو | پرتغال | زبان پرتغالی | «به خاطر درآمیختن تمثیلهای پایدار با تخیل، همدردی و تکرار تواناییهای ما در برابر دریافتن حقیقت.»[۱۰۷] | رمان، دراما، شعر | ||
۱۹۹۹ | گونتر گراس | آلمان | زبان آلمانی | «به خاطر به تصویر کشیدن افسانههای شاد و سیاه که در گذر تاریخ به دست فراموشی سپرده شده بودند.»[۱۰۸] | رمان، دراما، شعر | ||
۲۰۰۰ | گائو شینگجیان | چین | زبانهای چینی | «به خاطر اعتبار جهانی آثارش، دیدگاه تلخ و خلاقیتهای زبانی، که راه را برای رمانها و درامهای چینی باز کردهاست.»[۱۰۹] | رمان، دراما، نقد ادبی | ||
۲۰۰۱ | وی. اس. نایپل | بریتانیا | زبان انگلیسی | «به خاطر داشتن وحدت روایت و بررسی فسادناپذیر در کارهایش که ما را وادار میکند تا حضور تاریخی سرکوب را مشاهده کنیم.»[۱۱۰] | رمان، انشا | ||
۲۰۰۲ | ایمره کرتس | مجارستان | زبان مجاری | «برای استفاده از تجربه شخصی شکننده اش در برابر استبداد وحشیانه تاریخی در نوشتههایش.»[۱۱۱] | رمان | ||
۲۰۰۳ | جان ماکسول کوتسی | آفریقای جنوبی | زبان انگلیسی | «کسی که صورتهای بی حد و حصر مشارکتهای خارجی شگفتآور را نمایش میدهد.»[۱۱۲] | رمان، انشا، ترجمه | ||
۲۰۰۴ | الفریده یلینک | اتریش | زبان آلمانی | «برای جریان موسیقی صدا و ضدصدا در رمانها و نمایشنامههایش که تعصب زبانی و پوچی کلیشههای جامعه و قدرت تسلیم نمایش میدهد.»[۱۱۳] | رمان، دراما | ||
۲۰۰۵ | هارولد پینتر | بریتانیا | زبان انگلیسی | «کسی که در نمایشنامههایش پرتگاههای پشت پرگوییهای روزانه را کشف کردهاست و توانستهاست به اتاقهای بسته ظلم و ستم وارد شود.»[۱۱۴] | دراما | ||
۲۰۰۶ | اورهان پاموک | ترکیه | زبان ترکی استانبولی | «کسی که به جستجوی روح افسرده شهر مادری اش رفت، نمادهای جدیدی از برخورد و بافت فرهنگی کشف کرد.»[۱۱۵] | رمان، فیلمنامه، انشا | ||
۲۰۰۷ | دوریس لسینگ | بریتانیا (متولد ایران) | زبان انگلیسی | «حماسه گرایی با تجربههای زنانه، که با شک گرایی، آتش و قدرت رؤیا همراه بودو موضوع قرار گرفتن بررسی تمدنها.»[۱۱۶] | رمان، دراما، شعر، داستان کوتاه | ||
۲۰۰۸ | ژان-ماری گوستاو لو کلزیو | فرانسه موریس | زبان فرانسوی | «نوشتن از خروجهای جدید، ماجراجوییهای شاعرانه و وجد نفسانی، جستجوگر فراانسانی.»[۱۱۷] | رمان، داستان کوتاه، انشا، ترجمه | ||
۲۰۰۹ | هرتا مولر | آلمان رومانی | زبان آلمانی | «تمرکز بر شعر و نثر ساده دورنمای زندگی کسانی را که زندگی شان مصادره شده به تصویر کشیدهاست.»[۱۱۸] | رمان، شعر | ||
۲۰۱۰ | ماریو بارگاس یوسا | پرو اسپانیا | زبان اسپانیایی | «برای نمایش ساختار قدرت و تصویرهای بُرّنده از مقاومتها، شورشها و شکستهای فردی".[۱۱۹] | رمان، داستان کوتاه، انشا، دراما | ||
۲۰۱۱ | توماس ترانسترومر | سوئد | زبان سوئدی | «برای، ایجاز نویسی، تصویر شفاف، و ارائهٔ تازهای از دسترسی واقعیت به ما".[۱۲۰] | شعر، ترجمه | ||
۲۰۱۲ | مو یان | چین | زبانهای چینی | «کسی که با رئالیسم توهم زا توانست داستانهای عامیانه، تاریخی و معاصر را ادغام کند".[۱۲۱] | رمان، داستان کوتاه | ||
۲۰۱۳ | آلیس مونرو | کانادا | زبان انگلیسی | «استاد داستان کوتاه نویسی معاصر»[۱۲۲] | داستان کوتاه | ||
۲۰۱۴ | پاتریک مودیانو | فرانسه | زبان فرانسوی | «به خاطر هنر حافظه که با برانگیختن سرنوشت انسانی غیرقابل فهم و کشف زندگی در جهان از طریق شغل»[۱۲۳] | رمان | ||
۲۰۱۵ | سوتلانا الکسیویچ | بلاروس (متولد اتحاد جماهیر شوروی) | زبان روسی | «به خاطر نوشتههای چندصداییاش، و یادبود رنجها و شجاعتها در زمانهٔ ما»[۱۲۴] | تاریخ، انشا | ||
۲۰۱۶ | باب دیلن | ایالات متحده آمریکا (متولد ایالات متحده آمریکا) | زبان انگلیسی | «برای بیان شاعرانه و خلاقانهٔ او در آهنگهای عامهپسند آمریکایی»[۱۲۵] | شعر، ترانهسرایی | ||
۲۰۱۷ | کازوئو ایشیگورو | بریتانیا (متولد ژاپن) | زبان انگلیسی | «کسی که، در رمانهایی با بار عاطفی زیاد، پرتگاهی را زیر احساس غیر واقعی ما در رابطه با کنشهایی با دنیای خارج کشف کردهاست»[۱۲۶] | رمان، داستان کوتاه | ||
۲۰۱۸ | اولگا توکارچوک | لهستان | زبان لهستانی | «برای داستان پردازی خیالانگیزی که به همراه دایرةالمعارفی از شور و اشتیاق شدید، شکستن مرزها را به عنوان گونهای از زندگی نشان میدهد»[۱۲۷] | رمان، داستان کوتاه، شعر، مقاله | ||
۲۰۱۹ | پیتر هانتکه | اتریش | زبان آلمانی | «به خاطر فعالیتی مؤثر به همراه نبوغ زبانشناسیای که حد و ویژگی تجربهٔ انسانی را کشف کردهبود»[۱۲۸] | رمان، داستان کوتاه، نمایش | ||
۲۰۲۰ | لوئیز گلوک | ایالات متحده آمریکا | زبان انگلیسی | «برای زبان شاعرانهٔ یگانهاش که با زیبایی بیتکلف، موجودیت فردی را همگانی میکند»[۱۲۹] | شعر، جستار | ||
۲۰۲۱ | عبدالرزاق گورنه | سلطاننشین زنگبار | زبان انگلیسی | «درک بی چون و چرا و عمیق او از تاثیرات استعمار و سرنوشت پناهجویان در شکاف بین فرهنگها و قارهها»[۱۳۰] | رمان, داستان کوتاه، تالیف | ||
۲۰۲۲ | آنی ارنو | فرانسه | زبان فرانسوی | «برای شجاعت و تیزهوشی واقعبینانهای که به واسطه آن ریشهها، بیگانگیها و محدودیتهای جمعی حافظه شخصی را کشف میکند»[۱۳۱] | خودزندگینامه، رمان | ||
۲۰۲۳ | یون فوسه | نروژ | نروژی (نروژی نو) | «برای نمایشنامهها و نثر بدیع او که به ناگفتنیها صدا میدهد»[۱۳۲] | نمایش، رمان، شعر، نوشتار |
بر پایهٔ کشور
۱۱۶ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات از سال ۱۹۰۱ تا ۲۰۱۹، از کشورهای زیر بودهاند:
یکی از جوایز با عنوان بدون تابعیت طبقهبندی شدهاست. (ایوان بونین، ۱۹۳۳)
بر پایهٔ جنسیت
۱۱۶ برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات از سال ۱۹۰۱ تا ۲۰۱۹ را میتوانید بر اساس تفکیک جنسیت ببینید:
دهه | مرد | زن |
---|---|---|
۱۹۰۹–۱۹۰۰ | ۹ | ۱ |
۱۹۱۹–۱۹۱۰ | ۹ | ۰ |
۱۹۲۹–۱۹۲۰ | ۸ | ۲ |
۱۹۳۹–۱۹۳۰ | ۸ | ۱ |
۱۹۴۹–۱۹۴۰ | ۵ | ۱ |
۱۹۵۹–۱۹۵۰ | ۱۰ | ۰ |
۱۹۶۹–۱۹۶۰ | ۱۰ | ۱ |
۱۹۷۹–۱۹۷۰ | ۱۱ | ۰ |
۱۹۸۹–۱۹۸۰ | ۱۰ | ۰ |
۱۹۹۹–۱۹۹۰ | ۷ | ۳ |
۲۰۰۹–۲۰۰۰ | ۷ | ۳ |
۲۰۱۹–۲۰۱۰ | ۷ | ۳ |
مجموع | ۱۰۱ | ۱۵ |
به خاطر اثر به خصوص
با اینکه جایزهٔ نوبل ادبیات به خاطر فعالیت نویسندگان طی عمرشان داده میشود، اما نه نفر تا به حال توانستهاند به خاطر اثر به خصوصی این جایزه را دریافت کنند:[۱۰]
سال | نام | اثر |
---|---|---|
۱۹۰۲ | تئودور مومسن | تاریخ روم |
۱۹۱۹ | کارل اشپیتلر | بهار المپیک |
۱۹۲۰ | کنوت هامسون | محصول مزرعه |
۱۹۲۴ | ووادیسواف ریمونت | دهقانان |
۱۹۲۹ | توماس مان | زوال یک خاندان |
۱۹۳۲ | جان گالزورثی | حماسۀ فورسایت |
۱۹۳۷ | روژه مارتن دو گار | خانواده تیبو |
۱۹۵۴ | ارنست همینگوی | پیرمرد و دریا |
۱۹۶۵ | میخائیل شولوخف | دن آرام |
جستارهای وابسته
منابع
یادداشتها
^ الف. اطلاعاتی که در ستون کشور ذکر شدهاست با توجه به nobelprize.org، وبگاه رسمی بنیاد نوبل میباشد. این اطلاعات ممکن است لزوماً محل تولد یا محل اقامت فرد دریافت کنندهٔ جایزه را بازتاب نکند.
یادکردها
پیوند به بیرون
- وب سایت رسمی آکادمی علوم سلطنتی سوئد بایگانیشده در ۱۶ دسامبر ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine
- وب سایت رسمی بنیاد نوبل