فهرست دانشمندان خداناباور به معرفی دانشمندان و پژوهشگران برجسته در حوزه علم و تکنولوژی میپردازد که به وجود خدا اعتقاد ندارند و این موضوع را بهصورت علنی اعلام کردهاند. خداناباوری بهمعنای عدم باور به وجود خدا است.[۱][۲] تخمین زده میشود که بین سالهای ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰ و از میان ۶۵۴ برنده جایزه نوبل، در مجموع، حدود ۱۰٫۵٪ از برندگان خداناباور، ندانمگرا یا آزاداندیش بودهاند.[۳]مطابق یک بررسی در سال ۱۹۱۴، از میان ۱۰۰۰ دانشمند عضو آکادمی ملی علوم آمریکا که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند، ۵۸٪ خداناباور بوده یا در وجود خدا شک داشتهاند و زمانی که این بررسی محدود به ۴۰۰ دانشمند برجسته شد، این آمار به حدود ۷۰٪ افزایش یافت.[۴] تکرار همین بررسی در ۲۰ سال بعد، نشان داد که دو عدد بهدست آمده رشد داشته و بهترتیب به ۶۷٪ و ۸۵٪ رسیدهاند.[۴] انجامدهندگان این تحقیق علت درصد بالاتر در میان دانشمندان برجستهتر را نتیجه دانش بالاتر، درک و تجربهگرایی دانستند.[۴] همین شیوه انتخاب و پرسش در سال ۱۹۹۶ توسط گروه دیگری به انجام رسید و اعداد تقریباً مشابهی بهدست آمد بهطوری که از میان ۱۰۰۰ دانشمند عضو آکادمی ملی علوم آمریکا که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند، ۶۰٫۷٪ از این دانشمندان خداناباور بوده یا در وجود خدا شک داشتهاند.[۴] این بررسی نشان داد که دانشمندان زیستشناسی عضو آکادمی ملی علوم ۶۵٫۲٪ خداناباور و ۶۹٪ نامعتقد به جاودانگی[a] (پس از مرگ) هستند. مطابق همین این آمار، میزان خداناباوری برای فیزیکدانهای عضو آکادمی ملی علوم برابر ۷۹٪ و میزان ناباوری به جاودانگی برابر با ۷۶٫۳٪ بودهاست. درصد بالایی از زیستشناسان و فیزیکدانان باقی مانده در آمار اعلام شده نیز ندانمگرا بودهاند و تنها درصد کمی به وجود خدا باور داشتهاند.[۴]
مطابق نظرسنجی مؤسسه پیو که در سال ۲۰۰۹ روی ۲۵۰۰ نفر از دانشمندان عضو انجمن پیشبرد علوم آمریکا انجام شد، ۵۱٪ به نوعی الوهیت یا قدرت بالاتر،[b] ۳۳٪ به خدا[c] و ۱۸٪ به یک روح جهانی یا قدرت بالاتر،[d] اعتقاد داشتند، در حالیکه ۴۱٪ به وجود خدا یا قدرت بالاتر[e] اعتقاد نداشتند.[۵]
از میان برندگان جایزه نوبل، تنها چهار نفر موفق به کسب دو جایزه نوبل شدهاند که عبارتاند از ماری کوری (فیزیک ۱۹۰۳ و شیمی ۱۹۱۱)، لینوس پاولینگ (شیمی ۱۹۵۴ و صلح ۱۹۶۲)، جان باردین (فیزیک ۱۹۵۶ و ۱۹۷۲) و فردریک سنگر (شیمی ۱۹۵۸ و ۱۹۸۰) که هیچکدام یک از آنها خداباور نبودند. لینوس پاولینگ خداناباور و جان باردین، ماری کوری و فردریک سنگر ندانمگرا بودند.[۶][۷][۸][۹][۱۰]
از جمله دستاوردهای او، تلاشش بههمراه آلفرد نورث وایتهد برای ایجاد بنیانی منطقی برای ریاضیات با کمک منطق کلاسیک بود. او در نقلی میگوید: اگر هرچیزی باید علتی داشته باشد، پس خدا هم باید علتی داشته باشد. اگر چیزی (مانند خدا) میتواند بدون علت باشد، پس جهان هم میتواند مانند خدا بدون علت باشد.
حدس پوانکاره که توسط او در اوایل قرن بیستم طرح شد، یکی از مشهورترین مسائل حل نشده ریاضی بود که حدود یک قرن حل نشده باقی ماند تا این که توسط گریگوری پرلمان در سال ۲۰۰۲ حل شد.
او چند روش برای شکستن رمزهای مورد استفاده توسط آلمانیها در جنگ جهانی دوم ابداع کرد که از جمله آنها روش ماشینی الکترومکانیکی بود که میتوانست ویژگیهای ماشین انیگما را پیدا کند.
استاد فیزیک نظری در دانشگاه ساری او در نقل قولی میگوید: خدایی وجود ندارد. چنین چیزی قرار نیست رخ دهد. اگر مردم رویشان را از دین برمیگردانند به این علت است که آنها نیازی به نگاهی ماورایی برای این که چطور زندگی کنند، ندارند.
او اینشتین را بیش از هر فیزیکدان دیگری تحسین میکرد اما اینشتین در نامهای به پائول ارنفست در مورد او مینویسد، «من دیراک را اصلاً نمیفهمم». با اینحال، معروف است که دیراک تنها یکبار گریست؛ زمان شنیدن خبر مرگ آلبرت اینشتین.
او در نقلی میگوید: «اگر شما دوست دارید، میتوانید نام قوانین علمی را خدا بگذارید اما این خدا، خدایی نخواهد بود که شما بتوانید او را ملاقات کنید یا از او سؤال بپرسید.»
او در نقلی میگوید: دین یا بدون دین، انسانهای خوب، کارهای خوب میکنند و انسانهای بد، کارهای بد؛ اما برای اینکه انسانهای خوب کارهای بد را مرتکب شوند، دین لازم است.
او در کتاب توهم خدا مینویسد: اگر معنی خدا این باشد که یک دسته قوانین فیزیکی برجهان حاکم است، پس مسلماً خدا وجود دارد. اما چنین خدایی ازنظر عاطفی راضیکننده نیست. دعا کردن به درگاه قانون گرانش چندان کار معقولی نیست.
او در نقلی میگوید: کدام شگفتانگیزتر است؟ خلق همه چیز در ۶ روز توسط خدا یا تشکیل زیستکره بدون کمک خارجی و بدون خالق و نسبتاً بیقانون؟ من دومی را حیرت برانگیزتر میدانم.
از او به عنوان یکی از چهار چهره برجسته خداناباوری نو یاد میشود. او در نقلی میگوید: خدا یا نمیتواند جلوی فجایع را بگیرد یا اهمیتی نمیدهد یا وجود ندارد. خدا یا ناتوانست یا شرور یا خیالی. جناحتان را عاقلانه انتخاب کنید.
از پیشگامان علوم رایانه پلنکلکولوس ساخت نخستین رایانه عملیاتی قابل برنامهریزی و کاملاً خودکار جهان به نام زد۳ و احتمالاً نخستین رایانه دیجیتال و تجاری جهان زد۴
او در نقلی میگوید: این طرز فکر که مذهب نیرویی برای صلح است، امروزه اغلب از جانب جناح راست مذهبی و هم پیمانانشان شنیده میشود که البته شواهد تاریخی آن را تأیید نمیکند.