زبان‌های کردی

زبانی در خاورمیانه
(تغییرمسیر از کردی)

زبان‌های کردی یک زنجیره گویشی از زبان‌های هندواروپایی در شاخهٔ زبان‌های ایرانی غربی هستند که کُردها با آن‌ها سخن می‌گویند.[۱۱][۱۲] زبان‌های کردی از زبان‌های ایرانی شاخهٔ شمال غربی هستند که با زبان‌های فارسی، پشتو، بلوچی و لری خویشاوندی دارند.[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷] تعریف یک زبان به عنوان «کردی» همواره دست‌خوش عوامل غیر زبان‌شناختی به‌ویژه عوامل سیاسی و فرهنگی است.[۱۸] در واقع زبان کردی زبان واحدی نیست؛ آنچه هست زبان‌های مستقلی (سورانی و کرمانجی و جنوبی و لکی) با شباهت زیاد است که مجموعاً کردی نامیده می‌شوند.[۱۸][۱۹] البته برخی از منابع زبان‌شناسی، لکی را زبانی جدا از کُردی طبقه‌بندی کرده‌اند.[۲۰][۲۱][پیوند مرده]

زبان کُردی
کوردی، Kurdî
زبان بومی در ایران
 ترکیه
 عراق
 سوریه
 جمهوری آذربایجان
 ارمنستان
 گرجستان
 قزاقستان
 قرقیزستان
منطقهایران، کردستان، آناتولی، خراسان
قومیتکرد
شمار گویشوران
[۱]
گویش‌ها
کردی شمالی (کرمانجی)
کردی میانی (سورانی)
کردی جنوبی (کلهری)
لکی (مورد اختلاف)
وضعیت رسمی
زبان رسمی در
 عراق[۲]
 کردستان[۳]
 کردستان سوریه[۴][۵]
زبان اقلیت
شناخته‌شده در
 ارمنستان[۶]
 جمهوری آذربایجان (زبان آموزشی یک اقلیت ملی به رسمیت شناخته شده)[۷]
 گرجستان (زبان آموزشی یک اقلیت ملی به رسمیت شناخته شده)[۸][۹]
کدهای زبان
ایزو ۱–۶۳۹ku
ایزو ۲–۶۳۹kur
ایزو ۳–۶۳۹kur – کد همگانی
کدهای اختصاصی:

ckb – سورانی

kmr – کرمانجی

sdh – کردی جنوبی
گلاتولوگkurd1259[۱۰]
زبان‌شناسی58-AAA-a (کردی شمالی از جمله کورمانجی & کورمانجیکی) + 58-AAA-b (کردی مرکزی از جمله Dimli/Zaza & Gurani) + 58-AAA-c (کردی جنونی از جمله Kurdi)
{{{mapalt2}}}
توزیع جغرافیایی کردی و دیگر زبان‌های ایرانی گویشی توسط کردها
این نوشتار شامل نمادهای آوایی آی‌پی‌ای است. بدون پشتیبانی مناسب تفسیر، ممکن است علامت‌های سوال، جعبه یا دیگر نمادها را جای نویسه‌های یونی‌کد ببینید.
بخش‌های کردنشین

به باور پژوهشگران کردهای ایران و بسیاری از کردهای ترکیه و عراق به گونه‌هایی از زبان پهلوی سخن می‌گویند و مردم شمال ایران نیز به گونه‌ای از زبان پهلوی سخن می‌گویند؛ مانند مازندرانی و گیلانی و در جنوب شرق ایران بلوچی نیز عناصری از زبان پهلوی را دارد،[۲۲] این زبان‌ها نیز متعلق به زیرگروه شمال غربی زبان‌های ایرانی هستند. از دیگر زبان‌های مشابه به زبان‌های کردی که زیرگروه جنوب غربی زبان‌های ایرانی به‌شمار می‌آیند، فارسی و لری هستند؛ که هرکدام در مناطق وسیعی تکلم می‌شوند.

زرین‌کوب در کتاب تاریخ مردم ایران می‌گوید: در پایان عهد آل بویه در سرزمین جبال که نیز ولایت فهله نام داشت و زبان مردم آن نواحی به همین سبب فهلوی نیز خوانده می‌شد ادبیاتی عامیانه نیز در لهجه‌های محلی انعکاس داشت. در ری که زبان آن تدریجاً به لغت دری نزدیک‌تر از پهلوی می‌شد ترانه‌هایی به لهجهٔ رازی رایج بود و در همدان و زنجان فهلویات یا ادبیات پهلوی که ملحونات آنها اورامنان خوانده می‌شد فراوان گفته می‌شد.[۲۳]

گویش‌های مختلف عمدتاً در بخش‌هایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. جمعیت‌های پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و کشورهای اروپایی به ویژه آلمان و انگلستان نیز زندگی می‌کنند.[۲۴]

وضعیت کنونی دانش زبان‌شناسی در مورد زبان کردی تقریبی است و هنوز شناخت دقیقی دربارهٔ این زبان، رده‌بندی و تاریخ آن وجود ندارد.

تاریخ زبان کُردی

دانش زبان‌شناسی اجازه می‌دهد مرزهای تقریبی مناطقی را که هسته اصلی قومی سخنرانان گویش‌های معاصر کرد شکل گرفته‌است، ترسیم شود.مکنزی در اوایل دهه ۱۹۶۰ (مکنزی، ۱۹۶۱) در رابطه با تاریخ و گذشته زبان کردی فرضیاتی ارائه کرده‌است. مکنزی در آفرینش ایده‌های تدسکو (۱۹۲۱: ۲۵۵) و در مورد ویژگی‌های آوایی، مورفولوژیکی فونیکی مشترکی که بین کردی، فارسی و بلوچی مشترک است، مکنزی به این نتیجه رسید که گویشوران این سه زبان ممکن است یک بار در زمان‌های گذشته در تماس با هم و نزدیک به هم بوده‌اند.وی کوشیده‌است وحدت زبانی ادعایی فارسی-کرد-بلوچی را که احتمالاً در مناطق مرکزی ایران بوده بازسازی کند. مطابق نظریه مکنزی، پارس‌ها (هخامنشیان) استان فارس را در جنوب غربی اشغال کردند (براساس این فرض که هخامنشیان به فارسی باستان صحبت می‌کرده‌اند و این زبان به درستی نیای فارسی امروزی باشد)، بلوچ‌ها (پروتو-بلوچ‌ها، اجداد بلوچ‌های امروزی) در مناطق مرکزی غرب ایران ساکن بوده‌اند و کردها (پروتو-کردها، اجداد کردهای امروزی) در شمال غربی لرستان و اصفهان کنونی زندگی می‌کرده‌اند.[۲۵]

ارتباط زبان اوستایی، پارسی، مادی و پهلوی با زبان‌های کردی

در سال‌های اخیر تصور نادرستی در بین عوام از ارتباط زبان اوستایی و کردی ایجاد شده‌است. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی است و زبان‌های کردی جزو شاخه غربی زبان‌های ایرانی اند و به طبع نمی‌توانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی (اوستایی) باشند. همانندی‌های فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل است که همه این زبان‌ها ایرانی اند و از یک نیای مشترک زبان نیا-ایرانی منشعب شده‌اند.

از زبان مادی نیز تنها واژگان انگشت شماری در آثار دیگر زبان‌ها به جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمی‌توان هیچ زبانی را بازمانده زبان مادی دانست.همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبان‌های ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده‌ای در دوره میانه زبان‌های ایرانی ندارند. همه زبان‌های کردی متعلق به دوره نوین زبان‌های ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند.

زبان پهلوی ساسانی که نام دانشگاهی آن پارسی میانه است و پارسیگ نامیده می‌شده، نیای زبان فارسی است و طبیعتاً مانند فارسی، یک زبان ایرانی جنوب غربی است. زبان پهلوی اشکانی (زبان پارتی) یا پهلوانی یک زبان ایرانی شمال غربی است و از این نظر با تالشی، گیلکی، مازندرانی (طبری)، زازایی، گورانی هم خانواده است[۲۶][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱]

زبان کردی متعلق به شاخه ایرانی خانواده هندو اروپایی است. زبان شناسان معمولاً زبان کردی را به عنوان زبان‌های شمال غربی ایران و بعضی محققان این زبان را به عنوان میانجی بین شمال غرب (اشکانی) و جنوب غربی (پارسی باستان) ایران طبقه‌بندی می‌کنند. مارتین ون براینسنن یادآور می‌شود که «کردی ویژگی و عنصر زبانی قوی جنوب غربی (پارسی هخامنشی) را دارد»، در حالی که «زازا و گوران متعلق به گروه شمال غربی (اشکانی _ مادی) ایران هستند»

لودویگ پولس معتقد است که کردی به نظر می‌رسد زبان اصلی شمال غربی ایران است. اما اذعان می‌کند که ویژگی‌های مشترک بسیاری با زبان‌های جنوب غربی ایرانی مانند پارسی باستان دارد، که ظاهراً به دلیل تماس‌های طولانی مدت و زیاد تاریخی می‌باشد.

ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و دیپلمات روسی معتقد است اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند،[نیازمند منبع] ولی هیچ ادعا و اثبات زبان شناختی مبنی بر ارتباط زبان‌های کردی امروز با زبان مادی ارائه نداده‌است و فقط از دید تاریخی به مسئله نگریسته‌است. همان‌طور که گفته آمد، زبان مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبان‌های ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده‌ای در دوره میانه زبان‌های ایرانی ندارند. همه زبان‌های کردی متعلق به دوره نوین زبان‌های ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند و از زبان مادی نیز تنها چند واژه در نوشته‌های دیگر زبان‌های باستانی به جای مانده‌است.

در سال ۱۹۵۱ یکی از شاگردان معروف مینورسکی بنام دی.ان. مک کنزی که جزو سرشناس‌ترین متخصصین فارسی میانه (پهلوی) و زبانهای کردی شمرده می‌شود، مقاله‌ای با عنوان «ریشه‌های زبان کردی» نوشت. او در این نوشته اظهار تعجب کرد که چرا باوجود آنکه استاد مینورسکی به بسیاری ادعاهای مبالغه آمیز و مبهم دربارهٔ «ریشه کردها» جواب داده‌است، هنوز «موضوع کردهای معاصر به تاریخ از یک انگیزه بسیار ساده سرچشمه می‌گیرد و آن هم نیاز به اجداد قهرمان است و از آنجا که دوره امپراتوری مادها هنوز به اصطلاح صاحبی ندارد، کردهای معاصر پنهان نمی‌کنند که می‌خواهند مادهای باستان را در این نقش ببینند.[۳۲]

مک کنزی پس از بررسی بسیاری از گونه‌های زبان‌های ایرانی در مقاله معروفش بنام «ریشه‌های زبان کردی» می‌نویسد: «وظیفه نخست من باید تعریف زبان کردی از طریق تعیین مشخصاتی باشد که آن را از دیگر لهجه‌های ایرانی متمایز می‌کند. متأسفانه باید در ابتدای این بحث اعتراف کنم که نتایجی که به آن رسیده‌ام، عموماً منفی هستند، زیرا تقریباً در برابر هر مشخصه ویژه زبان کِردی، یک مشخصه مشابه در دستکم یک لهجه دیگر ایرانی وجود دارد» آنگاه او در ادامه این مقاله به تحلیل و مقایسه خصوصیات دستوری و صرفی (مورفولوژیک) کردی با دیگر زبان‌های ایرانی می‌پردازد، تا با نمونه‌های مختلف نظر خود را ثابت کند که کردی نیز مانند دیگر شاخه‌های خانواده زبان‌های ایرانی، یکی از این زبان هاست – مانند بلوچی یا لُری، تاتی – آذری یا گیلکی. بنظر مک کنزی و ویندفور کُردی از نزدیک‌ترین زبان‌های ایرانی به پارسی باستان (هخامنشی) است و حتی در دوره ای تحت تأثیر زبان پارتی بوده‌است که می‌دانیم ریشه اش در شرق دریای کاسپین بوده و در زمان اشکانیان زبان پارتی تقریباً همه گونه‌های زبان‌های ایرانی از جمله فارسی، کردی، تاتی، زازاکی و بلوچی و گورانی را تحت تأثیر خود قرار داده‌است[۳۳]

جدول مقایسه تحولات آوایی زبانهای ایرانی با زبان کردی

پارسیزبان کردیبلوچیزبانهای مرکزیزبانهای خزریسمنانیتالشیزازاییآذری کهنگورانیپهلوی اشکانیIE
h/ds/zs/zs/zs/zs/zs/zs/zs/zs/zs/zk/*g*
-z--ž--j--j-j,ž,zj,ž-ž--j--ž--ž--ž-k(u)pal*
zžjj,ž,zj(z)žjžj(ž(yžž(g(u)(h*
SS?esbSesbasbespisbsip?KW*
SSSrrh)r)(h(rhi)r)h)r)ya)r)hrtr/*tl*
dd(?)dbbbbbbbb*d(h)w
L/LL/LL/LL/L(r,z)L/LL/L(r,z)r/rzr/rzr/rzLr/rzrδ)/rz)oIr)*rd/*rz)
(x(u(x(wvx(u),f,v(x(u(x(uhwhwwxsw*
hhh(h(uhhhwuuftw*
-j-j-j(-j-(y-j-j-j-j-y-y-y-y*

در مقابل، گارنیک آساتوریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبان‌های مرکزی کاشان باشد.[۳۴] صحت این نظریه را دیاکونف نیز مورد تأیید قرار داده‌است. چنان‌که وی در اثر مشهورش موسوم به «تاریخ ماد» می‌نویسد:

«هنوز در زمان حاضر هم تات‌ها و تالشی‌ها و مازندرانی‌ها به لهجه‌هایی سخن می‌گویند که از بقایای زبان هند و اروپایی می‌باشد که در آغاز زبان مادهای شرقی بوده‌است. امتیاز ویژه این لهجه‌ها، کهنگی و مهجوری اصوات می‌باشد که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مشابهت دارد»[۳۵]

گویش‌ها

در برخی دسته‌بندی‌ها کردی به سه دسته اصلی شمالی، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش می‌باشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.[۳۶] تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیت‌های چشمگیری برسد.[۳۶]

گویش‌ها و لهجه‌های زبان‌های کردی‌تبار
  1. گویش کرمانجی شامل شکاکی، خراسانی و …
  2. گویش سورانی شامل اردلانی، موکریانی و …
  3. گویش جنوبی شامل کلهری و ایلامی …
شاخه گویشگویشلهجه‌ها و مناطق زندگی گویشوران
کردی شمالی

(Kurdiya Bakûr)

کورمانجی

(Kurmancî)

بُوتانی یا «بُختی» (Botanî یا Botî یا Boxtî)

  1. سَرحَدی یا «سَرحَدکی» (serhedî یا serhedkî)
  2. تُوری (Torî)
  3. خَرزی (Xerzî)
  4. سِلیوانی یا سِلیوی یا «فارقینی» (Silîvanî یا Silîvî یا Farqînî)
  5. قَرَژداخی (Qerejdaxî)
  6. آمَدی (Amedî) (لهجه معیار کردی کورمانجی در کردستان ترکیه)

بادینانی یا «بهدینانی» (Badînanî یا Badînî یا behdînanî یا behdînî)

  1. حَکاری یا «شَمذینانی» (Hekarî یا Şemzînanî)
  2. سورچی (Surçî)
  3. شِنگالی یا «سَنجاری» (Şingalî یا Şingarî یا Senjarî)
  4. هَرکی (Herkî)
  5. شِکاکی (Şikakî)
  6. بایزیدی
  7. جودیکانی

کورمانجی روژاوا (Kurmanciya Rojava)

  1. دیرسِمی یا «دیرسِمکی» (Dêrsimî یا Dêrsimkî)
  2. شادِلی (Şaddilî)
  3. شینَمِلی (Sînemilî)
  4. کورمانجکی (Kurmanckî)
  5. رَشُویی یا «رَشوانی» (Reşoyî یا Reşwanî)
  6. اورفی یا «رِحایی» (Urfî یا Rihayî)
  7. عَفرینکی (Efrînkî)

کورمانجی خراسان و دیلمان (Kurmanciya Xoresan û Deylaman)

  1. عمارلویی یا «آمَرانلویی» (Ameranlûyî)
  2. قُوچانی (Qoçanî)
  3. بجنوردی (Bocnûrdî)
  4. جان‌بَگی یا مُدانلویی (Canbegî یا Modanlûyî)

کورمانجی آناتولی (Kurmanciya Anatolyayê)

  1. |-
کردی میانی

(Kurdiya Navîn)

سُورانی

(Soranî)

  1. سُورانی مُوکریانی یا «مهابادی» (Mukrî یا Mukriyanî)
  2. سُورانی اربیلی یا «سُورانی» (Hewlêrî یا Soranî)
  3. سُورانی خُوشناوی (Xoşnawî)
  4. سُورانی گَرمیانی یا «سُورانی کرکوکی» (Germiyanî یا Kerkûkî)
  5. سُورانی پِشدَری (Pişderî)
  6. سُورانی بابانی یا «سُورانی سلیمانیه‌ای» (Babanî یا Silêmanî)
  7. وارماوایی‌ «Warmawayî»
  8. جافی (Cafî)
  9. سُورانی کرمانشاهی (Soraniya-Kirmaşanî)
  10. سُورانی خانقینی (Soraniya-Xaneqînî)
  11. اردلانی یا «سنندجی» (Erdelanî یا Sîneyî)
کردی جنوبی

(کوردی باشووری)

کردی جنوبی
  1. کُلیایی (Kulyayî)
  2. سَنجابی (Sencabî)
  3. کَلهری (Kelhurî)
  4. کرماشانی-قصری
  5. مایانی یا دینوری (Mayanî)
  6. کردی ایلامی یا کردی فیلی(îlamî)
  7. زنگنه‌ای
  8. قروه‌ای
  9. گروسی
  10. کُردَلی
  11. کرندی
  12. صحنه‌ای
  13. بیلواری
  14. شیخ بزینی
  15. عبدویی
  16. کرونی
  17. چمچمالی
  18. لَکی (Lekî)
زازا-گُورانی

(Zaza-Goranî) | زازاکی «دِمِلی یا کِرمانجکی»(Zazakî یا Dimilî یا kirmanckî)

هَورامانی

(Hewramanî)

  1. هَورامی-لُهوُنی یا «پاوه‌ای» (Hewramî-Luhonî)
  2. هَورامی-تَختی (Hewramî-Textî)
  3. هَورامی-ژاوَرودی (Hewramî-Javerudî)
  4. هَورامی-بیسارانی (Hewramî-Bêsaranî)
  5. هَورامی-شیخانی (Hewramî-Şayxanî)
  6. هَورامی-حلبچه‌ای (Hewramî-Helebceyî)
  7. هَورامی-کَندوله‌ای (Hewramî-Kendûleyî)
گُورانی

(Goranî)

  1. باجلانی (Bacalanî)
  2. شَبَکی (Şebekî) (پیرو آیین یارسان یا اهل حق)
  3. کاکایی یا کاکی‌ای (Kakaî یا Kakêyî) (پیرو آیین یارسان یا اهل حق)
تقسیم‌بندی گویش‌های زبان کردی

شاخه‌های اصلی زبان‌های کردی عبارتند از:[۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱]

زبان کردی مرکزی در عراق زبان رسمی است[۴۳] در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه محدودیت‌های شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال می‌شد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است.[۴۴] در ایران نیز کاملاً آزاد است و در رسانه‌ها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته و قطعی نشده‌است.

اشتراکات زبانی میان کردی و پارسی باستان و پارسی میانه (پارسیگ)

بسیاری از واک‌های موجود در فارسی باستان و میانه که بعدها تحت تأثیر الفبا و دستور زبان عربی متروک شدند در کردی امروز زنده‌اند. از جمله تفاوت‌هایی که میان واژگان هم ریشهٔ کردی و فارسی امروز وجود دارد جابجایی حروف و قلب و تبدیل هاست که در این گونه موارد غالباً صورت مورد استفاده در کردی به صورت کهن واژه نزدیک تر است. این تغییرات در زبان فارسی را امروزه تحت عناوین زیر بررسی می‌کنند.

۱- یاء و واو مجهول: در فارسی باستان بیش از یک نوع یائ و واو وجود داشته که امروزه تنها صورت باقی مانده در فارسی را یاء و واو معلوم و دیگر گونه‌ها را مجهول می‌خوانند. یاء معلوم چون: تیر، جاوید، رهی، بید و واو معلوم چون: تموز، آهو، توت. صورت مجهول واو و یاء (که در فارسی افغانستان و تاجیکستان همچنان رواج دارد) در کردی با علامت «ێ» و «ۆ» از شکل معلوم آن‌ها متمایز می‌شوند و در واژگانی چون: شێر، دلێر، زۆر، شۆر و… وجود دارند.

«بعد از اسلام که خط پهلوی به عربی بدل شد و در حروف هجای عربی برای تلفظ واو و یاء مجهول حروف خاصی موجود نبود به مرور زمان تفاوت میان آنها از میان برخاست و همه معروف خوانده شدند.» (جهانگیر، ۱۳۸۵: ۲۱)

۲ - ابتدا به سکون: در زبان‌های ایرانی باستان گروه‌های صامت، یعنی اجتماع دو صامت در آغاز کلمه وجود داشته‌است اما بعدها از میان برخاسته است (خانلری، ۳۵۱:۱۳۶۵) این تغییر نیز باز به دلیل نفوذ و تأثیر دستور زبان عربی اتفاق افتاده که در آن ابتدا به ساکن محال است؛ بنابراین کلماتی که دارای چنین ترکیبی بودند به دو صورت تغییر کردند:

الف- افزودن مصوت میان دو صامت آغازی

Barardar-----brad(ar)---------bratar (برادر)

ب- الحاق مصوت به آغاز کلمه

(a)bru------brug-----bru (ابرو)

در کردی کلمات با همان سیاق باستانی و با صامت آغازین به کار می‌روند

Bra, bro,fra, dro

ج- تبدیل صامتها:

۱- صامت j=ج در آغاز کلمات در فارسی مرحلهٔ باستان، میانه و جدید به ز= z تبدیل یافته، همین واژگان در کردی بدل به ژ =zh شده‌اند.

زن jan = zan =زیستن jiv = ziwistan =در کردی:

(در واژهٔ ژه نیار به معنای نوازنده) ژه ن = jan = zhan

ژین/ ژیان = jiv =zhiwan

۲- صامت نفسی ه=h که در آغاز کلمات مرحلهٔ باستانی قرار داشته در فارسی میانه باقی مانده و در جدید ساقط شده

انجمن hanjamana= hanjaman=در کردی این شکل از کاربرد ه همچنان زنده است و در برگردان به فارسی حذف می‌شوند

هه و راز hawraz = اوراز به معنای فراز

هه و رامان hawraman= اورامان به معنای محل برآمدن خورشید

هه ور hawr = ابر

۳- صامت و=v آغازی هرگاه پس از آن مصوت i قرار داشته در مرحلهٔ میانه همچنان وجود داشته و در مرحلهٔ جدید به گُ = go تبدیل شده (خانلری۳۴۶:۱۳۶۵)

گشتاسپ = vishtaspa=wishtasp

گزارد = vicard = wizard

در کردی همین تبدیل در برخی موارد دیده می‌شود اما هم شکل نخستین امروز کاربرد دارد و هم شکل تغییر یافته:

Vitn(وتن) یا گوتن به معنای گفتن

هم وتن و هم گوتن در معنای گفتن به کار می‌رود که در اولی v باستانی به کار رفته و در دومی تبدیل شدهٔ آن به go. این go در کردی به o بسیار خفیف تلفظ می‌شود که بیشتر شبیه سکون است. به نظر می‌رسد در فارسی هم چنین بوده باشد و بعدها به دلیل پرهیز از ابتدای به سکون اینo واضح تر شده باشد.

۴- دال در بسیاری از کلمات فارسی قدیم ذال بوده و مثل ذال تلفظ می‌شده و به مرور زمان تلفظش تبدیل شده و دال شده (جهانگیر، ۱۳۸۵ :۱۵)

گنبذ = گنبد در کردی گمذ

۵گروه صامت fr= ف ر در میان کلمه به رف= rf قلب شده‌است.

برف = vafr =wafr

در کردی وه فر wafr عیناً تلفظ دورهٔ میانه است.

۶- مصوت میانی o یا auh در فارسی دورهٔ جدید به صامت خ بدل شده (خانلری، ۳۴۵:۱۳۶۵) و در کردی به همان صورت باقی مانده.

تخم = tauhm = tom

در کردی:

توم = tom

۷- مصوت آغازی هو=hu یا u در فارسی جدید به خ بدل شده (خانلری، ۳۴۲:۱۳۶۵)

خشک = ushk= hushk

درکردی:

وشک = hushk=ushk=wshk

۸-تبدیل صامت s س به ه h

ask=aho=آهو

Masi=mahi=ماهی

Asen=ahen=آهن

زبان کردی لهجه‌های متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی و….[۴۵][۴۶] زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبان‌های مهم دسته غربی بشمار می‌رود و صاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.[۴۵][۴۶]

جنوبی و مرکزی (سورانی)

گویش جنوبی:شامل لهجه‌های: کلهری، ایلامی، لکی، مایانی، گروسی و… است که جغرافیایش در ایل‌های کرد ایران شامل استان‌های ایلام، کرمانشاه، کردستان، شمال و غرب لرستان در منطقهٔ خودمختار حریم کردستان عراق (کردستان جنوبی) در شهرهای چون: خانقین، مندلی، زرباطیه، بدره، جسان، جلولا و دیگر مناطق پیوسته به آن می‌باشد.
گویش مرکزی:
شامل ته لهجه‌های: سورانی، مکری، بابانی، اردلانی و جافی است؛ و جغرافیای آن در حوزه حضور ایلات گویشور آن یعنی در کردستان عراق در استان‌های اربیل، سلیمانیه، کرکوک و شهرهای پیرامون آن‌ها و در ایل‌های کرد ایران در استان‌های آذربایجان غربی و استان کردستان و شهرهای شمالی استان کرمانشاه (روانسر، جوانرود، ثلاث باباجانی، پاوه) می‌باشد. لهجه‌های مکریانی و بابانی از ته لهجه‌های کردی سورانی، شکل استاندارد گویش سورانی هستند که در منطقهٔ مهاباد و سلیمانیه رایج است. در حالی که لهجه اردلانی تفاوت‌های لغوی و دستوری با سورانی دارد.[۴۷]

لکی

لکی: شامل لهجه‌های غیر ارگاتیو هرسینی، صحنه ای و ارگاتیو بالاوندی، عثمانوندی و جلالوندی و.. می‌شود که هرکدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. گویشوران این زبان در استانهای کرمانشاه، ایلام و لرستان زندگی می‌کنند.[۴۸] گونه‌های ارگاتیو در لکی دارای ساختار مشابه گویش اردلانی هستند.[۴۹] برخی از منابع زبانشناسی، لکی را زبانی جُدا از کُردی می‌دانند. محمد دبیر مقدم، در کتاب رده‌شناسی زبان‌های ایرانی، لکی را زبانی جدا از کردی طبقه‌بندی کرده‌است.[۵۰] فرامرز شهسواری، زبان‌شناس ایرانی نیز لکی را زبانی جدا از زبان کردی می‌داند.[۵۱] ویلیام فرالی لکی را شاخه‌ای از زبان لری می‌داند.[۵۲]احسان یارشاطر در کتاب زبانها و لهجه‌های ایرانی، لکی را یکی از گویش‌های زبان لری می‌داند.[۵۳] در کتاب فرهنگ و واژه‌نامه لکی کیان به نقل از کتاب جغرافیای نظامی ایران آمده: «زبان لکی از زبان‌های فارسی قدیم ایران می‌باشد که به علت کوهستانی بودن جایگاه آن مردم، از نفوذ واژه‌های بیگانه محفوظ مانده‌است.»[۵۴] راولینسون نیز، زبان لکی را مشتق شده از فارسی باستان می‌داند.[۵۵] مهرداد ایزدی و نادر انتصار زبان لکی را یکی از گویش‌های اصلی زبان گورانی می‌دانند.[۵۶][۵۷]

گورانی-زازاکی

به لحاظ زبان شناختی گورانی و زازا را نمی‌توان کردی شمرد. این زبان‌ها جز شاخه زازا-گورانی از زبان‌های ایرانی شمال غربی‌اند.[۵۸][۵۹][۲۶][۲۷][۶۰]

گورانی و زازاکی[۶۱] از نظر زبان‌شناسی زبانی مستقل از کُردی و بخشی از زبان‌های کاسپین به حساب می‌آیند.[۵۸][۵۹][۲۶][۲۷][۶۲] اما در طول سال‌ها تأثیرات متقابلی بین این دو زبان وجود داشته‌است.[۶۳] دانشوران اروپایی معتقدند که گورانی از کردی جدا است و کردی مترادف با گروه کرمانجی‌زبان (کرمانجی شمالی، مرکزی و جنوبی) است، در حالی که کردها معتقدند که زبان کردی هر یک از زبان‌های منحصربه‌فرد یا گویش‌هایی که توسط کردها گویش می‌شود و توسط گروه‌های قومی همسایه گویش نمی‌شود را در برمی‌گیرد که بحثی اجتماعی سیاسی است و چندان به زبان‌شناسی مرتبط نمی‌باشد.[۶۴]زبان گورانی (که شامل اورامی می‌شود) اغلب به عنوان بخشی از شاخه زازا-گورانی زبان‌های کاسپینی ایرانی و هندوایرانی (آریایی) طبقه‌بندی می‌شود.[۶۵][۶۶][۶۷][۶۸] اما زبان زازاکی که در قسمت‌های شمالی کردستان گویش می‌شود، هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان متفاوت است و به‌طور کلی توسط گویشوران گورانی قابل فهم نیست اما مرتبط با گورانی در نظر گرفته می‌شود. تقریباً همه جوامع زازاکی‌زبان،[۶۹] و نیز گویشوران یک زبان از نزدیک مرتبط دیگر به نام شبکی که در بخش‌هایی از کشور عراق گویش می‌شود دارد[۷۰][۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]کردها و گورانی‌ها مایلند زبان گورانی را گویشی از زبان‌های کردی بشمارند[۷۶][۷۷][۷۸][۷۹] و برخی زبان‌شناسان (مانند فردیناند هنربیخلر،[۸۰] شیهاالسلامی،[۸۱] حسن‌پور،[۸۲] ارانسکی[۸۳] و خزنه‌دار[۸۴]) هم این دیدگاه را تایید می‌کنند؛ ولی تفاوت‌های زبان‌های زازا-گورانی و زبان‌های کردی بسیار زیاد است و برخی زبانشناسان گورانی را به عنوان گویشی کردی طبقه‌بندی نمی‌کنند.[۷۹] به ویژه مک‌کنزی از طرفداران این دیدگاه به شمار می‌رود.[۸۵] برخی هم، مانند چمن‌آرا، با رد دیدگاه مک‌کنزی آن را نه زبانی برای گفتگو بلکه زبان ادبی برساخته ساکنان زاگرس می‌دانند.[۸۶][۸۷][۸۸]

مقایسهٔ واژگان زبان‌های کردی با زبان فارسی

شمالی (کرمانجی)میانی (سورانی)لَکی
جنوبیفارسی
varêwareîwareêwareIvār
brabrabrabirabarādar
te, tuto, tutitito
hesinasinasinasināhan
erdherdzoiwzeüZamin
êreêreêreêreinja
hingivhengwínhangewinhesell/engoiînangabin
Kurtkurtkullkwillkutāh
lêvlêwlêwliç,lêwlab
havimangmangmangmāh
navnawnamnawnām
nananenena
nú, nuhnwênuwnow
nehnonunoh
pardêzperdêbeheshtbeheshtpardis
spenaxespenaxsfenajısfinajesfanāj
stêrestêreesarehesaresetāre
KiçKiçditdüyetdoxtar
dlopdlopdloptillp/tike-

دبیره

در گذشته، زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته می‌شد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این، کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک به‌کار می‌بردند. هم‌اکنون در ایران و عراق کردی با نویسه عربی نوشته می‌شود.[۸۹][۹۰]

واژگان کردی

بخش اصلی واژگان زبان‌های کردی از ریشه‌های کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علی‌رغم گسترش اسلام و به زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه، به دلایل مختلف از جمله کوهستانی و منزوی بودن محیط زیست کرد زبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وام‌واژه‌های زبان‌های مجاور از جمله عربی به ویژه در زمینه نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه با دیگر زبان‌های خاورمیانه که تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفته‌اند وجود دارد و البته بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است.[نیازمند منبع]

آواها

زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:

کردیaeêiîouû
فارسیآ (مثل آرام)ا مثل اشکا مثل امروزای کوتاه (در فارسی معادل ندارد)ای (مثل ایلام)أ (مثل أردک)او کوتاه (در فارسی معادل ندارد)او (مثل دوست)

و نیز دارای ۲۳ حرف بی‌صدا است:

کردیbcçdfghjklmnpqrsştvwxyz
فارسیبجچدفگهژکلمنپقرسشتو «ڤ در نگارش جدید عربی (توجه: ف با سه نقطه روی آن» ، [مثل very یا violin])و (به گونه‌ای که در عربی تلفظ می‌شود) (مثل window)خی (مثل یاور)ز

ساختار

ضمیر

ضمیرهای شخصی

کورمانجیسُورانیفارسی
ezminman
tutoto
ewewu
emême
hûnêweşoma
ewewanioin
minminmi(n)
teto
ewio
ewio
meêmeîme
weêwehûme
wanewanioin /yioin

ضمیرهای اشاره

ضمیرهای اشاره

آلمانیکورمانجیسُورانیکَلهریپارسیزازاکی
نام‌ها
.dieser, diese, diese plevemevye, yioine/ioinein, işān / inhāı)no, (ı)na, (ı)nê)
آلمانیکورمانجیسُورانیکَلهریپارسیزازاکی
حالت‌ها
diesememevyeinı)ney)
dieseremevyeinı)naye)
diese, diesenvanemevyioine/ioineişān / inhāı)ninan)

ضمیرهای پسوندی

در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آن‌ها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند می‌دهند؛ مثلاً:

فارسیسُورانیکرمانشانیلَکی
XaneMalMalMal
XaneamMalemMalemMalem

ضمیرهای پسوندی:

فارسیسُورانی و کلهری کرمانشانیاردلانی
قطعیپس‌آوانامعینمعیننامعینمعین
am-em-m-ekem-ekêm-ekem-ekem-
at-et-t-eket-ekêt-eket-eket-
ash-î-y-ekî-ekêy-ekeîş-ekey-
man-man-man-ekeman-ekêman-ekeman-ekeman-
tan-tan-tan-eketan-ekêtan-eketan-eketan-
shan-yan-yan-ekeyan-ekêyan-ekeişyan-ekeyan-

نمونه‌هایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):

فارسیسُورانی و کَلهری کرمانشانیاردلانی
قطعینامعینمعیننامعینمعین
PesaramKuremKurekemKurrekêmKurekemKurekem
PesaratKuretKureketKurekêtKureketKureket
PesarashKurîKurekîKurekêyKurekeîşKurekey
PesarmanKurmanKurekemanKurekêmanKurekemanKurekeman
PesartanKurtanKureketanKurekêtanKureketanKureketan
Pesarshan pl.KuryanKurekeyanKurekêyanKurekeişyanKurekeyan

نمونه‌هایی برای حالت جمع:

فارسیسُورانی و کَلهری کرمانشانیاردلانی
قطعینامعینمعیننامعینمعین
PesaranamKuranemKurekanemKurekanêmKurekanemKurekanêm
PesaranatKuranetKurekanetKurekanêtKurekanetKurekanêt
PesaranashKuranîKurekanîKurekanêyKurekanîşKurekanêy
PesaranmanKuranmanKurekanmanKurekanêmanKurekanmanKurekanêman
PesarantanKurantanKurekantanKurekanêtanKurekantanKurekanêtan
Pesaranshan pl.KuranyanKurekanyanKurekanêyanKurekanişyanKurekanêyan

اضافه

در کردی هم مانند دیگر زبان‌های ایرانی «اضافه» وجود دارد.

آلمانیکورمانجیسُورانیکرمانشانیفارسی
HausMalMalhin hênMal
Mein HausMala minMalî minhin miMale man

شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مؤنث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" می‌آید.

شکل‌های «اضافه» در زبان کردی:

کورمانجیسُورانیکرمانشانی
حالت‌هامفرد مذکرمفرد مؤنثجمعمفرد مذکرمفرد مؤنثجمعمفرد مذکرمفرد مؤنثجمع
پسوند اضافه-a-ên-anî-anî

در مثال‌های زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شده‌است. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.

کورمانجیسُورانیکرمانشانیمعنی
xwendekar-ê mamostexwendekar-î mamostexwendekar-î mamosteshagerd-e amuzgar
xwendekar-a mamoste--shagerd-e amuzgar
xwendekar-ên mamostexwendekar-anî mamostexwendekar-anî mamosteshagerd-ane amuzgar
xwendekar-ên mamoste-yanxwendekar-anî mamoste-yanxwendekar-anî mamoste-yanshagerd-ane amuzgar-an

همان‌طور که مشاهده شد در همهٔ گویش‌ها کلمه آموزگار بی‌جنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیین‌کنندهٔ پسوند پس از آن بود.

مثال‌هایی دیگر:

کورمانجیسُورانیکرمانشانیمعنی
Xwendekar-ê mamoste baş eXwendekar-î mamoste baş eXwendekar-î mamoste xas eShagerd-e amuzgar xub ast
Ew xwendekar-ê mamoste dibîneEw xwendekar-î mamoste debîneEwe xwendekar-î mamoste wînûdU shagerd-e amuzgar (ra) binad
Bide Xwendekar-ê mamosteBide Xwendekar-î mamosteBide Xwendekar-î mamosteBede shagerd-e amuzgar
Xwendekar-ê mamoste bideXwendekar-î mamoste bideXwendekar-î mamoste bideshagerd-e amuzgar bede

گذشته

در کرمانجی بر خلاف دیگر زبان‌های هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آن‌ها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.

کورمانجیسُورانیاردلانیکرماشانیلکیفارسی
Min tu dîtîMin to dîtimmen tomMi ti dîmMi nim dîMan to (ra) dîdam
کورمانجیسُورانیکرماشانیلکیفارسی
Ez çûmMin çûmMi çîmMi çîmMan raftam

حال

در زبان کردی در گویشهای کرمانجی و سورانی زمان حال با پیشوند «د» ساخته می‌شود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی می‌آید (مثلاً مانند زبان فارسی برای اول شخص پسوند «م» می‌آید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویش‌های مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته می‌شود و گویش لکی «مَ» استفاده می‌شود، در گویش اردلانی پیشوند «ا» برای فعلها استفاده می‌شود که در پارسی باستان و تعداد زیادی از فعلهای پارسیگ ساسانی نیز استفاده می‌شد.

برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبان‌های کردی‌تبار «ç» است، چنین صرف می‌شود:

نمونه‌های دیگری از اول شخص مفرد در پی می‌آید. زیر ریشه فعل‌ها خط کشیده شده‌است.

کورمانجیسُورانیلکیکرماشانیاردلانیفارسی
Ez dikimMin dekimMi mekimMi kimmen akamMan konam
Ez dixwmMin dexomMi mexwmMi xwmmen axwmMan xoram
Ez digirimMin degirimMi megirimMi girimmen aigrmMan guyam
Ez dizanimMin dezanimMi mezanimMi zanimmen azanmMan danam
Ez dêmMin dimMi meêmMi tîêmmen têmMan ayam
Ez dikujimMin dekujimMi mekujimMi kush

im

men aikujemMan kusham
Ez dimirimMin demirimMi memirimMi mirimmen amremMan miram
Ez dimMin demMi memMi mmen ajimMan ziyam
Ez digrîmMin degrîmMi megrîmMi grîmmen agerimMan geryam

استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ می‌شود.

در گویش کلهری واژه jin وجود ندارد و تبدیل به (زنی) زنده شده‌است البته در پارسی باستان واژه jīvā به معنی زندگی وجود داشته که در سورانی و اردلانی ژیا، ژین žia, žina و همچنین معادل پارسیگ ساسانی زنده (زندگ) آن در کرمانجی زندی (zindi)، در سورانی زیندو(zindu)، در اردلانی زندگ یا زنگ zindg می‌باشد.[۹۱]

در گویش سورانی خوشه آوایی xw به صورت xo تلفظ می‌شود.

فرمان دادن

در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده می‌شود. در آغاز پیشوند ب می‌آید و سپس ریشه فعل:

کورمانجیسُورانیفارسی
Bike!Bike!bekon
Bixw!Bixw!bexor
Bigire!Bigire!Begu
Biçe!Biçe!bero
Bizane!Bizane!bedan
Bê!Bê!bia
Bikuje!Bikuje!bekosh
Bimire!Bimire!bemir
Bi!Bi!be
Bigrî!Bigrî!begery

مقایسه زمان‌ها در گویش‌های مختلف کردی

ErkewazîArdalanîKermanshaniSoranîKurmancîHewramîEnglish
me hatimmen hatmmi hatimmin hatimez hatim-I came
me xwem/xwerimmen aexwmmi xwemmin exwem/dexomez dixwimmin meweruI eat
mi nan xwardimmen nanm xwardmi nan xwardmmin nan xwardmmin nan xward-I ate the meal
mi nan xwemmen nan axwmmi nan xwemmin nanê dixwimez nanê dixwim-I am eating the meal
me nan xwardisimmen nanm xwardmi nan xwardêammin nan dexwardmmin nan dixward-I was eating the meal
me hatimowmen hatmami hatimemin hatûmeez hatime-I have come
me hatümmen hatümmi hatümmin hatibûmez hatibûm-I had come

کد زبانی

  • کد ISO-۶۳۹/۱ زبان کردی KU،
  • کد ISO-۶۳۹/۲ آن KUR
  • کد DIN ۲۳۳۵ آن KU است.

طبقه‌بندی

زبان کردی عضوی از شاخه شمال‌غربی زبان‌های ایرانی است که خود شاخه‌ای از زبان‌های هندوایرانی است و آن نیز به نوبه خود شاخه‌ای از زبان‌های هندواروپایی است.

روز زبان کردی

روز ۱۵ مه برابر با ۲۵ اردیبهشت از سوی کنگره ملی کردستان به عنوان روز زبان کُردی تعیین شده‌است. در این روز نخستین شماره از مجلهٔ کردی‌زبان هاوار توسط جلادت بدرخان در شهر دمشق منتشر شد. هاوار نخستین مجلهٔ کردی‌زبان تا زمان خود به‌شمار می‌آمد.[۹۲]

پراکندگی

پراکندگی در کشورهای مختلف بدین شرح است:[۹۳]

ردیفبخشوسعت (کیلومتر مربع)جمعیت (۲۰۱۹)اطلاعات بیشتر
۱ کردستان ترکیه۳۰۰٬۰۰۰ (۳۵٪)۱۵٬۰۰۰٬۰۰۰–۲۰٬۰۰۰٬۰۰۰ (۲۵٪)کردها در ترکیه
۲ کردستان ایران۸۰٬۰۰۰ (۵٪)۶٬۰۰۰٬۰۰۰–۸٬۰۰۰٬۰۰۰ (۱۰٪)کردها در ایران
۳ کردستان عراق۷۰٬۰۰۰ (۱۵٪)۷٬۰۰۰٬۰۰۰–۹٬۰۰۰٬۰۰۰ (۲۵٪)کردها در عراق
۴ کردستان سوریه۵۰٬۰۰۰ (۲۵٪)۲٬۰۰۰٬۰۰۰–۳٬۰۰۰٬۰۰۰ (۱۰٪)کردها در سوریه
Total کردستانکردستان۵۰۰٬۰۰۰۳۰٬۰۰۰٬۰۰۰–۴۰٬۰۰۰٬۰۰۰کردها
۵  اتحادیه اروپا--۱٬۰۰۰٬۰۰۰–۲٬۰۰۰٬۰۰۰جمعیت کردها
۶  اتحاد جماهیر شوروی--۲۰۰٬۰۰۰–۴۰۰٬۰۰۰جمعیت کردها
۷بقیه جهان--۲۰۰٬۰۰۰–۴۰۰٬۰۰۰جمعیت کردها
Total کردها-۵۰۰٬۰۰۰۳۵٬۰۰۰٬۰۰۰–۴۵٬۰۰۰٬۰۰۰پراکندگی کردها

وضعیت حقوقی زبان کُردی

در ترکیه حکومت مرکزی این کشور با هدف اقناع اتحادیهٔ اروپا در مذاکرات بر سر پیوستن این کشور به این اتحادیه، از سال ۲۰۰۹ سختگیری در ارتباط با تدریس زبان کُردی را اندکی تعدیل کرد. در سپتامبر ۲۰۰۹ شورای آموزش عالی این کشور مجوز تأسیس مؤسسه‌ای به نام انستیتوی زبان‌های زنده را به دانشگاه آرتکلوی ماردین صادر کرد که برنامه‌ای برای تدریس همهٔ زبان‌های کشور ترکیه ارائه کرده‌بود. پس از حکم دادگاه حقوق بشر اروپا در سال ۲۰۰۹، شورای آموزش عالی اجازه داد که زبان کُردی نیز در برنامهٔ درسی این مؤسسه قرار بگیرد. در سال ۲۰۱۰ دانشگاه آرتوکلوی ماردین با پذیرش ۲۰ دانشجو در مقطع کارشناسی گروه فرهنگ و زبان کُردی را راه‌اندازی کرد که مدیریت این برنامه را قدری یلدیریم زبان‌شناس کُرد بر عهده داشت. همچنین یک دورهٔ زبان کُردی نیز در نیم‌سال دوم سال ۲۰۰۹ در دانشگاه بیلگی استانبول راه‌اندازی شد.[۹۴][۹۵][۹۶]
در جریان مذاکرات سه‌جانبهٔ صلح میان نمایندگان دولت ترکیه، حزب دموکراتیک خلق‌ها و عبدالله اوجالان رهبری زندانی حزب کارگران کردستان همچنین حکومت تدریس زبان کُردی در مدارس را نیز به صورت محدود مجاز شمرد؛ مشروط به اینکه تنها به صورت درس انتخابی و فقط در در مدارس خصوصی انجام شود. پس از آن در دانشگاه آلپ ارسلان موش نیز گروه فرهنگ و زبان کُردی تأسیس شد و همچنین اجازه داده‌شد تا در دانشگاه آرتوکلوی ماردین مادهٔ درسی زبان کُردی به صورت انتخابی به دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد نیز ارائه گردد.[۹۴]

در سال ۲۰۱۳ ادارهٔ امور دینی ترکیه موسوم به دیانت اجازه داد تا نیایش در مسجدهای ترکیه به زبان کُردی صورت بگیرد و همچنین قرآن به زبان کُردی آموزش داده‌شود.[۹۴]

فیلم دیدم: بچه‌های دیاربکر (به کُردی: Min Dît: The Children of Diyarbakır) که در ۲ آوریل ۲۰۱۰ در ترکیه اکران شد، نخستین فیلم کاملاً کردی‌زبان بود که در تاریخ این کشور مجوز اکران بر پردهٔ سینماها را دریافت می‌کرد.[۹۴]

در ایران نخستین بار در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی با تلاش محمدصدیق مفتی‌­زاده در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دو درس تحت عناوین کُردی مقدماتی و کُردی پیشرفته به صورت واحد اختیاری تدریس شد و کتاب‌هایی نیز توسط مفتی‌زاده برای آن تألیف شد، اما این برنامه دوام نیاورد و خیلی زود کنار گذاشته‌شد.[۹۷] از اواخر دههٔ ۱۳۷۰ جمعی از زبان‌شناسان، نویسندگان و دانشگاهیان کُرد خواهان تدریس زبان کُردی و تأسیس رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی در دانشگاه‌های ایران شدند. در سال ۱۳۸۲ گروهی از ادبیان کُرد اقدام به تدوین کتاب و تعریف سرفصل برای برنامهٔ درسی این رشته کردند و این برنامه پس از تصویب در دانشگاه کردستان در سنندج به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارسال شد و در جلسهٔ ۴۸۸ شورای گسترش آموزش عالی نیز در تاریخ ۵ مهر ۱۳۸۲ مورد تأیید قرار گرفت و حتی در دفترچهٔ انتخاب رشتهٔ کنکور سال ۱۳۸۳ نیز رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی به عنوان یکی از انتخاب‌های متقاضیان ورود به دانشگاه قید گردید، اما پس از انتخاب رشته و در هنگام اعلام نتایج کنکور در آغاز سال تحصیلی ۱۳۸۳ به دلایل نامعلوم از پذیرش دانشجو در این رشته ممانعت به عمل آمد.[۹۷] در سال ۱۳۹۳ بار دیگر گروهی از ادیبان و دانشگاهیان کُرد خواهان تدریس زبان کُردی در دانشگاه‌ها و تأسیس رشتهٔ زبان و ادبیات کردی شدند که این بار با تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در آغاز سال ۱۳۹۴ شورای راه‌اندازی رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی در دانشگاه کردستان سنندج تشکیل شد و نهایتاً از آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۴ برای نخستین بار رشتهٔ زبان و ادبیات کردی با پذیرش ۴۱ دانشجو در این دانشگاه آغاز به کار کرد.[۹۷][۹۸][۹۹][۱۰۰] با این وجود تدریس این رشته ذیل گروه آزمایشی علوم انسانی صورت می‌گیرد و نه در گروه زبان‌ها و به همین دلیل گستردگی چندانی ندارد. علاوه بر این رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی تنها در یک دانشگاه در کل ایران و تنها در مقطع کارشناسی تدریس می‌شود و دیگر دانشگاه‌های مناطق کُردنشین ایران همچون کرمانشاه، ایلام، خرم‌آباد، بجنورد و ارومیه فاقد چنین رشته‌ای هستند.[۱۰۱][۱۰۲]

رده‌بندی

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

  • کردها نوادگان مادها - و. مینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیار
  • مکالمات روزمره زبان کردی. مصطفی خرم دل. سال چاپ: ۱۹۸۱ نشر: انتشارات کردستان
  • (برگرفته از کتاب «قاموس زبان کردی»، تألیف عبدالرحیم ذبیحی، چاپ ۱۹۸۸)
  • وبسایت کردستان به آدرس: www.sorankurdistani.com
  • فرهنگ کردی-کردی-فارسی (هه نبانه بورینه۹-عبدالرحمان شرفکندی (هه ژار)-انتشارات سروش
  • Nikitine, Basil: Les Kurdes, Paris, 1956
  • Ahmad, J. R. : Dirasat Kurdiyah fi bilad Subartu ('Kurdish Studies in the Country of Subartu') -- in Arabic - Baghdad, 1984
  • Ahmad, Jemal Rashid: Tarikh el-Kurd el-Qadim (`The Ancient History of the Kurds') -- in Arabic - publication of the Saladin University, Hawler, 1990
  • Driver, G.K. : The Name Kurd and its Philological Connections; JRAS, 1923
  • Driver, G.K. : The Dispersion of the Kurds in Ancient Times, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (JRAS) 1921,Part Four, pp. 563–572

پیوند به بیرون

فرهنگ‌های کردی–فارسی

خودآموزی زبان کردی:

فرهنگها:

🔥 Top keywords: