راهنما:آی‌پی‌ای

این صفحه راهنمایی است برای نمادهای الفبای بین‌المللی آوانگاری (آی‌پی‌اِی). کنار هر نماد، برگردان آن به الفبای فارسی آمده است که می‌تواند در آوانگاری واژه‌ها به کار رود.

حرف معادل فارسی برای هر دسته نماد آی‌پی‌اِی در بالای هر دسته قرار دارد. در ستون سمت چپ نمادهایی مانند این وجود دارد:  (اطلاعات) گوش دادن [ a ]. با کلیک بر روی تصویر بلندگو می‌توانید تلفظ مربوط به نماد را بشنوید، و با کلیک بر روی خود نماد به مقالهٔ مربوط به آن آوا می‌رسید.

مثال‌ها از زبان‌هایی‌اند که فارسی‌زبانان با آن‌ها آشناتر هستند.

   نماد   معادل فارسیمثال‌هاتوضیحات
 (اطلاعات) گوش دادن [ a ]ـَفتحهٔ تاجیکی
 (اطلاعات) گوش دادن [ aː ]آgare فرانسوی، Aachen آلمانیحالت کشیدهٔ [a].
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɐ ]ـَcut انگلیسی فصیح
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɑ ]آyaşasın ترکی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɑː ]آfather در انگلیسی فصیححالت کشیدهٔ [ɑ].
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɒ ]آن‍اهار در فارسی ایرانحالت کوتاه آ در فارسی ایران
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʌ ]آbus در انگلیسیحالت کوتاه [ ɑː ] که لبها به اندازه متوسط باز میشود
 (اطلاعات) گوش دادن [ æ ]ـَصدای فتحه در فارسی ایران
 (اطلاعات) گوش دادن [ b ]بآب فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɓ ]بbwana سواحیلی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʙ ]بشبیه صدایی که انسان هنگام احساس سرما می‌گوید.
 (اطلاعات) گوش دادن [ β ]بla Bamba اسپانیاییشبیه [b]، ولی لب‌ها کاملاً به هم نمی‌چسبند.
 (اطلاعات) گوش دادن [ c ]کک ترکیصدایی بیشتر نزدیک به /چ/ به گوش فارسی‌زبانان
 (اطلاعات) گوش دادن [ ç ]شIch آلمانی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɕ ]چXi'an چینی
 (اطلاعات) گوش دادن [ d ]ددر فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɗ ]دDodoma سواحیلی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɖ ]دharder در انگلیسی آمریکایی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ð ]ذذ عربی، the و bathe انگلیسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ dz ]1دزadze انگلیسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ dʒ ]1جکاج فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ dʑ ]1جniewiedź لهستانیشبیه [dʒ]، ولی ی‌مانندتر.
 (اطلاعات) گوش دادن [ dʐ ]1جem لهستانی
 (اطلاعات) گوش دادن [ e ]ـِذره در فارسی ایران
 (اطلاعات) گوش دادن [ eː ]ـِ، ایمردی با یای نکره در فارسی افغانستان، تِعداد در فارسی عامیانه ایرانیای مجهول؛ حالت کشیدهٔ [e].
 (اطلاعات) گوش دادن [ ə ]ـِabove انگلیسیکسرهٔ بدون تأکید.
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɛ ]ـِbet انگلیسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɜ ]ـِbird در انگلیسی فصیح
 (اطلاعات) گوش دادن [ f ]فحرف فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɡ ]گبرگ فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɠ ]گUganda سواحیلی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɢ ]ق، غق‍م در فارسی ایرانتلفظ ق و غ در فارسی ایران هنگامی که در ابتدای کلمه قرار گیرند.
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʒ ]ژک‍‍ژدم فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ h ]هماه‍ی فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɦ ]ه
 (اطلاعات) گوش دادن [ ħ ]حم‍‍ح‍مد عربیشبیه [h]، ولی از ته حلق.
 (اطلاعات) گوش دادن [ i ]ـِ، ایکسرهٔ عربیشبیه مصوت /ی/، ولی کوتاه.
 (اطلاعات) گوش دادن [ iː ]ایعادی فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɪ ]ـِ، ایکسره در زبان کردی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɨ ]ـِ، ای[ты] Error: {{Lang}}: متن دارای نشانه‌گذاری ایتالیک است (راهنما) روسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ j ]یی‍‍ار فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʝ ]یcayo اسپانیایی (برخی لهجه‌ها)شبیه [j]، ولی محکم‌تر.
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɟ ]گgör ترکی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʄ ]یjambo سواحیلیLike [ɟ] said with a gulp.
 (اطلاعات) گوش دادن [ k ]کپاک فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ l ]لبال فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɫ ]لwool انگلیسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɬ ]لل کردی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɭ ]ل
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɺ ]ل
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɮ ]ذْل؟Zulu dla "eat"شبیه [l] و [ʒ]، یا [l] و [ð]، هنگامی که با هم ادا شوند.
 (اطلاعات) گوش دادن [ m ]مبام فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɱ ]مس‍‍م‍فونیشبیه [m]، ولی لب پایینی به جای لب بالایی با دندان‌ها تماس دارد، مثل تلفظ [f].
 (اطلاعات) گوش دادن [ n ]نزن فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ŋ ]نرن‍‍گ فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɲ ]نchampagne فرانسوی، Peña اسپانیایی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɳ ]نवरुण Varuna [ʋəruɳ] هندی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɴ ]نCastilian Spanish Don Juan [doɴˈχwan]شبیه [ŋ]، ولی بیشتر از آن از ته حلق است.
 (اطلاعات) گوش دادن [ o ]ـُضمه در فارسی ایران
 (اطلاعات) گوش دادن [ oː ]اوروز در فارسی افغانستان، ن‍‍و در فارسی عامیانهٔ ایرانواو مجهول؛ حالت کشیدهٔ [o]
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɔ ]ـُباران در فارسی تاجیکی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɔː ]ـُآ در فارسی تاجیکیحالت کشیدهٔ [ɔ].
 (اطلاعات) گوش دادن [ ø ]ـُشبیه [e]، ولی لب‌ها هنگام تلفظ مانند [o] می‌شوند.
 (اطلاعات) گوش دادن [ øː ]اوحالت کشیدهٔ [ø].
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɵ ]ـُروز در فارسی تاجیکی، dum سوئدیبین [o] و [ø].
 (اطلاعات) گوش دادن [ œ ]ـُbœuf و seul فرانسوی، Göttingen آلمانی
 (اطلاعات) گوش دادن [ œː ]ـُœuvre و heure فرانسویحالت کشیدهٔ [œ].
 (اطلاعات) گوش دادن [ p ]پکاپ فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ q ]قطاق در عربی و فارسی افغانستان و تاجیکستانشبیه [k]، ولی از ته حلق.
 (اطلاعات) گوش دادن [ r ]رperro اسپانیایی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɾ ]رزر فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʀ ]ر، غ
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɽ ]رसाड़ी rī هندی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɹ ]رborrow در انگلیسی معیار
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɻ ]رborrow و butter در انگلیسی آمریکایی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʁ ]غ، رParis فرانسوی، Riemann آلمانی
 (اطلاعات) گوش دادن [ s ]سترس فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʃ ]شفرش فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʂ ]ش少林 (Shàolín) ماندارین، Пушкин (Pushkin) روسیAcoustically similar to [ʃ], but with the tongue curled or pulled back.
 (اطلاعات) گوش دادن [ t ]تقنات فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʈ ]تठग هندی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ts ]2تسцарь tsar روسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ tʃ ] 2چپی‍‍چ فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ tɕ ]2چ北京  (اطلاعات) گوش دادن Běijīng ماندارین، ciebie لهستانی
 (اطلاعات) گوش دادن [ tʂ ]2چzh ماندارین، czas لهستانی
 (اطلاعات) گوش دادن [ u ]ـُ، اوvous فرانسوی
 (اطلاعات) گوش دادن [ uː ]اودود فارسیحالت کشیدهٔ [u].
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʊ ]ـُ، اوfoot انگلیسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʉ ]اوAustralian English food (long)
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɥ ]وlui فرانسویبین [j] و [w].
 (اطلاعات) گوش دادن [ v ]وواو در فارسی ایران
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʋ ]وवरुण هندیبین [v] و [w].
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɣ ]غباغ فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɤ ]ـُ، ـِHénán ماندارین
 (اطلاعات) گوش دادن [ w ]وواو در فارسی افغانستان و عربی، will انگلیسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʍ ]وwhat در برخی لهجه‌های انگلیسیشبیه [h] و [w] هنگامی که با هم ادا شوند.
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɯ ]ـِkayık ترکی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɰ ]ـِ، ـُ؟agua اسپانیایی
 (اطلاعات) گوش دادن [ x ]خخ فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ χ ]خScheveningen در هلندی شمالی معیارشبیه [x]، ولی بیشتر از آن از ته حلق است.
 (اطلاعات) گوش دادن [ y ]او،ـُrue فرانسویشبیه [i]، ولی لب‌ها مانند تلفظ [u] هستند.
 (اطلاعات) گوش دادن [ yː ]اوBülow آلمانی، sûr فرانسویحالت کشیدهٔ [y].
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʏ ]ـُ، اوEisenhüttenstadt آلمانیشبیه [ɪ]، ولی لب‌ها به صورت تلفظ [ʊ] هستند.
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʎ ]ی؟tagliatelle ایتالیایی
 (اطلاعات) گوش دادن [ z ]زباز فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʒ ]ژژاله فارسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʑ ]ژжжёшь در روسی رسمی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʐ ]ژMandarin 人民日报 Rénmín Rìbào "People's Daily", Russian жир "fat"
 (اطلاعات) گوش دادن [ θ ]تث عربی، earth و bath انگلیسی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ɸ ]فJapanese 富士 [ɸɯdʑi] Fuji, Māori [ˌɸaːɾeː'nuiː] wharenuiشبیه [p] ، ولی لب ها کاملا به هم نمی چسبند.
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʔ ]همزه: ا (در ابتدای کلمه)، ئ (در وسط)، ء (در انتها)شهداء عربی
 (اطلاعات) گوش دادن [ ʕ ]عركوع عربیشبیه همزه ولی از ته حلق
  • ^ ^  These symbols are officially written with a tie linking them (e.g. t͡ʃ), and are also sometimes written as single characters (e.g. ʧ) though the latter convention is no longer official. They are written without ligatures here to ensure correct display in all browsers.

پانویس

پیوند به بیرون

🔥 Top keywords: