به باور پژوهشگران کردهایایران و بسیاری از کردهای ترکیه و عراق به گونههایی از زبان پهلوی سخن میگویند و مردم شمال ایران نیز به گونهای از زبان پهلوی سخن میگویند؛ مانند مازندرانی و گیلانی و در جنوب شرق ایران بلوچی نیز عناصری از زبان پهلوی را دارد،[۲۲] این زبانها نیز متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند. از دیگر زبانهای مشابه به زبانهای کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی بهشمار میآیند، فارسی و لری هستند؛ که هرکدام در مناطق وسیعی تکلم میشوند.
زرینکوب در کتاب تاریخ مردم ایران میگوید: در پایان عهد آل بویه در سرزمین جبال که نیز ولایت فهله نام داشت و زبان مردم آن نواحی به همین سبب فهلوی نیز خوانده میشد ادبیاتی عامیانه نیز در لهجههای محلی انعکاس داشت. در ری که زبان آن تدریجاً به لغت دری نزدیکتر از پهلوی میشد ترانههایی به لهجهٔ رازی رایج بود و در همدان و زنجان فهلویات یا ادبیات پهلوی که ملحونات آنها اورامنان خوانده میشد فراوان گفته میشد.[۲۳]
گویشهای مختلف عمدتاً در بخشهایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار میگیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و کشورهای اروپایی به ویژه آلمان و انگلستان نیز زندگی میکنند.[۲۴]
وضعیت کنونی دانش زبانشناسی در مورد زبان کردی تقریبی است و هنوز شناخت دقیقی دربارهٔ این زبان، ردهبندی و تاریخ آن وجود ندارد.
تاریخ زبان کُردی
دانش زبانشناسی اجازه میدهد مرزهای تقریبی مناطقی را که هسته اصلی قومی سخنرانان گویشهای معاصر کرد شکل گرفتهاست، ترسیم شود.مکنزی در اوایل دهه ۱۹۶۰ (مکنزی، ۱۹۶۱) در رابطه با تاریخ و گذشته زبان کردی فرضیاتی ارائه کردهاست. مکنزی در آفرینش ایدههای تدسکو (۱۹۲۱: ۲۵۵) و در مورد ویژگیهای آوایی، مورفولوژیکی فونیکی مشترکی که بین کردی، فارسی و بلوچی مشترک است، مکنزی به این نتیجه رسید که گویشوران این سه زبان ممکن است یک بار در زمانهای گذشته در تماس با هم و نزدیک به هم بودهاند.وی کوشیدهاست وحدت زبانی ادعایی فارسی-کرد-بلوچی را که احتمالاً در مناطق مرکزی ایران بوده بازسازی کند. مطابق نظریه مکنزی، پارسها (هخامنشیان) استان فارس را در جنوب غربی اشغال کردند (براساس این فرض که هخامنشیان به فارسی باستان صحبت میکردهاند و این زبان به درستی نیای فارسی امروزی باشد)، بلوچها (پروتو-بلوچها، اجداد بلوچهای امروزی) در مناطق مرکزی غرب ایران ساکن بودهاند و کردها (پروتو-کردها، اجداد کردهای امروزی) در شمال غربی لرستان و اصفهان کنونی زندگی میکردهاند.[۲۵]
ارتباط زبان اوستایی، پارسی، مادی و پهلوی با زبانهای کردی
در سالهای اخیر تصور نادرستی در بین عوام از ارتباط زبان اوستایی و کردی ایجاد شدهاست. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی است و زبانهای کردی جزو شاخه غربی زبانهای ایرانی اند و به طبع نمیتوانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی (اوستایی) باشند. همانندیهای فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل است که همه این زبانها ایرانی اند و از یک نیای مشترک زبان نیا-ایرانی منشعب شدهاند.
از زبان مادی نیز تنها واژگان انگشت شماری در آثار دیگر زبانها به جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمیتوان هیچ زبانی را بازمانده زبان مادی دانست.همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبانهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شدهای در دوره میانه زبانهای ایرانی ندارند. همه زبانهای کردی متعلق به دوره نوین زبانهای ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند.
زبان کردی متعلق به شاخه ایرانی خانواده هندو اروپایی است. زبان شناسان معمولاً زبان کردی را به عنوان زبانهای شمال غربی ایران و بعضی محققان این زبان را به عنوان میانجی بین شمال غرب (اشکانی) و جنوب غربی (پارسی باستان) ایران طبقهبندی میکنند. مارتین ون براینسنن یادآور میشود که «کردی ویژگی و عنصر زبانی قوی جنوب غربی (پارسی هخامنشی) را دارد»، در حالی که «زازا و گوران متعلق به گروه شمال غربی (اشکانی _ مادی) ایران هستند»
لودویگ پولس معتقد است که کردی به نظر میرسد زبان اصلی شمال غربی ایران است. اما اذعان میکند که ویژگیهای مشترک بسیاری با زبانهای جنوب غربی ایرانی مانند پارسی باستان دارد، که ظاهراً به دلیل تماسهای طولانی مدت و زیاد تاریخی میباشد.
ولادیمیر مینورسکی خاورشناس و دیپلمات روسی معتقد است اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند،[نیازمند منبع] ولی هیچ ادعا و اثبات زبان شناختی مبنی بر ارتباط زبانهای کردی امروز با زبان مادی ارائه ندادهاست و فقط از دید تاریخی به مسئله نگریستهاست. همانطور که گفته آمد، زبان مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبانهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شدهای در دوره میانه زبانهای ایرانی ندارند. همه زبانهای کردی متعلق به دوره نوین زبانهای ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند و از زبان مادی نیز تنها چند واژه در نوشتههای دیگر زبانهای باستانی به جای ماندهاست.
در سال ۱۹۵۱ یکی از شاگردان معروف مینورسکی بنام دی.ان. مک کنزی که جزو سرشناسترین متخصصین فارسی میانه (پهلوی) و زبانهای کردی شمرده میشود، مقالهای با عنوان «ریشههای زبان کردی» نوشت. او در این نوشته اظهار تعجب کرد که چرا باوجود آنکه استاد مینورسکی به بسیاری ادعاهای مبالغه آمیز و مبهم دربارهٔ «ریشه کردها» جواب دادهاست، هنوز «موضوع کردهای معاصر به تاریخ از یک انگیزه بسیار ساده سرچشمه میگیرد و آن هم نیاز به اجداد قهرمان است و از آنجا که دوره امپراتوری مادها هنوز به اصطلاح صاحبی ندارد، کردهای معاصر پنهان نمیکنند که میخواهند مادهای باستان را در این نقش ببینند.[۳۲]
مک کنزی پس از بررسی بسیاری از گونههای زبانهای ایرانی در مقاله معروفش بنام «ریشههای زبان کردی» مینویسد: «وظیفه نخست من باید تعریف زبان کردی از طریق تعیین مشخصاتی باشد که آن را از دیگر لهجههای ایرانی متمایز میکند. متأسفانه باید در ابتدای این بحث اعتراف کنم که نتایجی که به آن رسیدهام، عموماً منفی هستند، زیرا تقریباً در برابر هر مشخصه ویژه زبان کِردی، یک مشخصه مشابه در دستکم یک لهجه دیگر ایرانی وجود دارد» آنگاه او در ادامه این مقاله به تحلیل و مقایسه خصوصیات دستوری و صرفی (مورفولوژیک) کردی با دیگر زبانهای ایرانی میپردازد، تا با نمونههای مختلف نظر خود را ثابت کند که کردی نیز مانند دیگر شاخههای خانواده زبانهای ایرانی، یکی از این زبان هاست – مانند بلوچی یا لُری، تاتی – آذری یا گیلکی. بنظر مک کنزی و ویندفور کُردی از نزدیکترین زبانهای ایرانی به پارسی باستان (هخامنشی) است و حتی در دوره ای تحت تأثیر زبان پارتی بودهاست که میدانیم ریشه اش در شرق دریای کاسپین بوده و در زمان اشکانیان زبان پارتی تقریباً همه گونههای زبانهای ایرانی از جمله فارسی، کردی، تاتی، زازاکی و بلوچی و گورانی را تحت تأثیر خود قرار دادهاست[۳۳]
جدول مقایسه تحولات آوایی زبانهای ایرانی با زبان کردی
پارسی
زبان کردی
بلوچی
زبانهای مرکزی
زبانهای خزری
سمنانی
تالشی
زازایی
آذری کهن
گورانی
پهلوی اشکانی
IE
h/d
s/z
s/z
s/z
s/z
s/z
s/z
s/z
s/z
s/z
s/z
k/*g*
-z-
-ž-
-j-
-j-
j,ž,z
j,ž
-ž-
-j-
-ž-
-ž-
-ž-
k(u)pal*
z
ž
j
j,ž,z
j(z)
žj
ž
j
(ž(y
ž
ž
(g(u)(h*
S
S
?
esb
S
esb
asb
esp
isb
sip
?
KW*
S
S
S
r
r
h)r)
(h(r
hi)r)
h)r)
ya)r)
hr
tr/*tl*
d
d
(?)d
b
b
b
b
b
b
b
b
*d(h)w
L/L
L/L
L/L
L/L(r,z)
L/L
L/L(r,z)
r/rz
r/rz
r/rz
Lr/rz
rδ)/rz)
oIr)*rd/*rz)
(x(u
(x(w
v
x(u),f,v
(x(u
(x(u
h
w
h
w
wx
sw*
h
h
h
(h(u
h
h
h
w
u
u
f
tw*
-j
-j
-j
(-j-(y
-j
-j
-j
-j
-y
-y
-y
-y*
در مقابل، گارنیک آساتوریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد.[۳۴] صحت این نظریه را دیاکونف نیز مورد تأیید قرار دادهاست. چنانکه وی در اثر مشهورش موسوم به «تاریخ ماد» مینویسد:
«هنوز در زمان حاضر هم تاتها و تالشیها و مازندرانیها به لهجههایی سخن میگویند که از بقایای زبان هند و اروپایی میباشد که در آغاز زبان مادهای شرقی بودهاست. امتیاز ویژه این لهجهها، کهنگی و مهجوری اصوات میباشد که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مشابهت دارد»[۳۵]
گویشها
در برخی دستهبندیها کردی به سه دسته اصلی شمالی، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش میباشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.[۳۶] تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیتهای چشمگیری برسد.[۳۶]
زیر لهجهٔ سُورانی سقزی (Seqizî) زیر لهجهای از مُوکریانی به همراه پارهای از واژگان اردلانی. (کتاب زبانشناسی و دستور زبان کردی لهجه سقزی. گردآورنده مصطفی کاوه)
زبان کردی مرکزی در عراقزبان رسمی است[۴۳] در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه محدودیتهای شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال میشد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است.[۴۴] در ایران نیز کاملاً آزاد است و در رسانهها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته و قطعی نشدهاست.
اشتراکات زبانی میان کردی و پارسی باستان و پارسی میانه (پارسیگ)
بسیاری از واکهای موجود در فارسی باستان و میانه که بعدها تحت تأثیر الفبا و دستور زبان عربی متروک شدند در کردی امروز زندهاند. از جمله تفاوتهایی که میان واژگان هم ریشهٔ کردی و فارسی امروز وجود دارد جابجایی حروف و قلب و تبدیل هاست که در این گونه موارد غالباً صورت مورد استفاده در کردی به صورت کهن واژه نزدیک تر است. این تغییرات در زبان فارسی را امروزه تحت عناوین زیر بررسی میکنند.
۱- یاء و واو مجهول: در فارسی باستان بیش از یک نوع یائ و واو وجود داشته که امروزه تنها صورت باقی مانده در فارسی را یاء و واو معلوم و دیگر گونهها را مجهول میخوانند. یاء معلوم چون: تیر، جاوید، رهی، بید و واو معلوم چون: تموز، آهو، توت. صورت مجهول واو و یاء (که در فارسی افغانستان و تاجیکستان همچنان رواج دارد) در کردی با علامت «ێ» و «ۆ» از شکل معلوم آنها متمایز میشوند و در واژگانی چون: شێر، دلێر، زۆر، شۆر و… وجود دارند.
«بعد از اسلام که خط پهلوی به عربی بدل شد و در حروف هجای عربی برای تلفظ واو و یاء مجهول حروف خاصی موجود نبود به مرور زمان تفاوت میان آنها از میان برخاست و همه معروف خوانده شدند.» (جهانگیر، ۱۳۸۵: ۲۱)
۲ - ابتدا به سکون: در زبانهای ایرانی باستان گروههای صامت، یعنی اجتماع دو صامت در آغاز کلمه وجود داشتهاست اما بعدها از میان برخاسته است (خانلری، ۳۵۱:۱۳۶۵) این تغییر نیز باز به دلیل نفوذ و تأثیر دستور زبان عربی اتفاق افتاده که در آن ابتدا به ساکن محال است؛ بنابراین کلماتی که دارای چنین ترکیبی بودند به دو صورت تغییر کردند:
الف- افزودن مصوت میان دو صامت آغازی
Barardar-----brad(ar)---------bratar (برادر)
ب- الحاق مصوت به آغاز کلمه
(a)bru------brug-----bru (ابرو)
در کردی کلمات با همان سیاق باستانی و با صامت آغازین به کار میروند
Bra, bro,fra, dro
ج- تبدیل صامتها:
۱- صامت j=ج در آغاز کلمات در فارسی مرحلهٔ باستان، میانه و جدید به ز= z تبدیل یافته، همین واژگان در کردی بدل به ژ =zh شدهاند.
زن jan = zan =زیستن jiv = ziwistan =در کردی:
(در واژهٔ ژه نیار به معنای نوازنده) ژه ن = jan = zhan
ژین/ ژیان = jiv =zhiwan
۲- صامت نفسی ه=h که در آغاز کلمات مرحلهٔ باستانی قرار داشته در فارسی میانه باقی مانده و در جدید ساقط شده
انجمن hanjamana= hanjaman=در کردی این شکل از کاربرد ه همچنان زنده است و در برگردان به فارسی حذف میشوند
هه و راز hawraz = اوراز به معنای فراز
هه و رامان hawraman= اورامان به معنای محل برآمدن خورشید
هه ور hawr = ابر
۳- صامت و=v آغازی هرگاه پس از آن مصوت i قرار داشته در مرحلهٔ میانه همچنان وجود داشته و در مرحلهٔ جدید به گُ = go تبدیل شده (خانلری۳۴۶:۱۳۶۵)
گشتاسپ = vishtaspa=wishtasp
گزارد = vicard = wizard
در کردی همین تبدیل در برخی موارد دیده میشود اما هم شکل نخستین امروز کاربرد دارد و هم شکل تغییر یافته:
Vitn(وتن) یا گوتن به معنای گفتن
هم وتن و هم گوتن در معنای گفتن به کار میرود که در اولی v باستانی به کار رفته و در دومی تبدیل شدهٔ آن به go. این go در کردی به o بسیار خفیف تلفظ میشود که بیشتر شبیه سکون است. به نظر میرسد در فارسی هم چنین بوده باشد و بعدها به دلیل پرهیز از ابتدای به سکون اینo واضح تر شده باشد.
۴- دال در بسیاری از کلمات فارسی قدیم ذال بوده و مثل ذال تلفظ میشده و به مرور زمان تلفظش تبدیل شده و دال شده (جهانگیر، ۱۳۸۵ :۱۵)
گنبذ = گنبد در کردی گمذ
۵گروه صامت fr= ف ر در میان کلمه به رف= rf قلب شدهاست.
برف = vafr =wafr
در کردی وه فر wafr عیناً تلفظ دورهٔ میانه است.
۶- مصوت میانی o یا auh در فارسی دورهٔ جدید به صامت خ بدل شده (خانلری، ۳۴۵:۱۳۶۵) و در کردی به همان صورت باقی مانده.
تخم = tauhm = tom
در کردی:
توم = tom
۷- مصوت آغازی هو=hu یا u در فارسی جدید به خ بدل شده (خانلری، ۳۴۲:۱۳۶۵)
خشک = ushk= hushk
درکردی:
وشک = hushk=ushk=wshk
۸-تبدیل صامت sس به ه h
ask=aho=آهو
Masi=mahi=ماهی
Asen=ahen=آهن
زبان کردی لهجههای متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیهای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی و….[۴۵][۴۶] زبان کردی با دسته شمالی لهجههای ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار میرود و صاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.[۴۵][۴۶]
لکی: شامل لهجههای غیر ارگاتیو هرسینی، صحنه ای و ارگاتیو بالاوندی، عثمانوندی و جلالوندی و.. میشود که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. گویشوران این زبان در استانهای کرمانشاه، ایلام و لرستان زندگی میکنند.[۴۸] گونههای ارگاتیو در لکی دارای ساختار مشابه گویش اردلانی هستند.[۴۹] برخی از منابع زبانشناسی، لکی را زبانی جُدا از کُردی میدانند. محمد دبیر مقدم، در کتاب ردهشناسی زبانهای ایرانی، لکی را زبانی جدا از کردی طبقهبندی کردهاست.[۵۰] فرامرز شهسواری، زبانشناس ایرانی نیز لکی را زبانی جدا از زبان کردی میداند.[۵۱] ویلیام فرالی لکی را شاخهای از زبان لری میداند.[۵۲]احسان یارشاطر در کتاب زبانها و لهجههای ایرانی، لکی را یکی از گویشهای زبان لری میداند.[۵۳] در کتاب فرهنگ و واژهنامه لکی کیان به نقل از کتاب جغرافیای نظامی ایران آمده: «زبان لکی از زبانهای فارسی قدیم ایران میباشد که به علت کوهستانی بودن جایگاه آن مردم، از نفوذ واژههای بیگانه محفوظ ماندهاست.»[۵۴] راولینسون نیز، زبان لکی را مشتق شده از فارسی باستان میداند.[۵۵] مهرداد ایزدی و نادر انتصار زبان لکی را یکی از گویشهای اصلی زبان گورانی میدانند.[۵۶][۵۷]
گورانی و زازاکی[۶۱] از نظر زبانشناسی زبانی مستقل از کُردی و بخشی از زبانهای کاسپین به حساب میآیند.[۵۸][۵۹][۲۶][۲۷][۶۲] اما در طول سالها تأثیرات متقابلی بین این دو زبان وجود داشتهاست.[۶۳] دانشوران اروپایی معتقدند که گورانی از کردی جدا است و کردی مترادف با گروه کرمانجیزبان (کرمانجی شمالی، مرکزی و جنوبی) است، در حالی که کردها معتقدند که زبان کردی هر یک از زبانهای منحصربهفرد یا گویشهایی که توسط کردها گویش میشود و توسط گروههای قومی همسایه گویش نمیشود را در برمیگیرد که بحثی اجتماعی سیاسی است و چندان به زبانشناسی مرتبط نمیباشد.[۶۴]زبان گورانی (که شامل اورامی میشود) اغلب به عنوان بخشی از شاخه زازا-گورانی زبانهای کاسپینی ایرانی و هندوایرانی (آریایی) طبقهبندی میشود.[۶۵][۶۶][۶۷][۶۸] اما زبان زازاکی که در قسمتهای شمالی کردستان گویش میشود، هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان متفاوت است و بهطور کلی توسط گویشوران گورانی قابل فهم نیست اما مرتبط با گورانی در نظر گرفته میشود. تقریباً همه جوامع زازاکیزبان،[۶۹] و نیز گویشوران یک زبان از نزدیک مرتبط دیگر به نام شبکی که در بخشهایی از کشور عراق گویش میشود دارد[۷۰][۷۱][۷۲][۷۳][۷۴][۷۵]کردها و گورانیها مایلند زبان گورانی را گویشی از زبانهای کردی بشمارند[۷۶][۷۷][۷۸][۷۹] و برخی زبانشناسان (مانند فردیناند هنربیخلر،[۸۰] شیهاالسلامی،[۸۱]حسنپور،[۸۲]ارانسکی[۸۳] و خزنهدار[۸۴]) هم این دیدگاه را تایید میکنند؛ ولی تفاوتهای زبانهای زازا-گورانی و زبانهای کردی بسیار زیاد است و برخی زبانشناسان گورانی را به عنوان گویشی کردی طبقهبندی نمیکنند.[۷۹] به ویژه مککنزی از طرفداران این دیدگاه به شمار میرود.[۸۵] برخی هم، مانند چمنآرا، با رد دیدگاه مککنزی آن را نه زبانی برای گفتگو بلکه زبان ادبی برساخته ساکنان زاگرس میدانند.[۸۶][۸۷][۸۸]
در گذشته، زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته میشد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این، کردهای ساکن در شوروی سابقنویسه سیریلیک بهکار میبردند. هماکنون در ایران و عراق کردی با نویسه عربی نوشته میشود.[۸۹][۹۰]
واژگان کردی
بخش اصلی واژگان زبانهای کردی از ریشههای کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علیرغم گسترش اسلام و به زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه، به دلایل مختلف از جمله کوهستانی و منزوی بودن محیط زیست کرد زبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وامواژههای زبانهای مجاور از جمله عربی به ویژه در زمینه نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه با دیگر زبانهای خاورمیانه که تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفتهاند وجود دارد و البته بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است.[نیازمند منبع]
و «ڤ در نگارش جدید عربی (توجه: ف با سه نقطه روی آن» ، [مثل very یا violin])
و (به گونهای که در عربی تلفظ میشود) (مثل window)
خ
ی (مثل یاور)
ز
ساختار
ضمیر
ضمیرهای شخصی
کورمانجی
سُورانی
فارسی
ez
min
man
tu
to
to
ew
ew
u
em
ême
mā
hûn
êwe
şoma
ew
ewan
ioin
min
min
mi(n)
te
to
tû
wî
ew
io
wê
ew
io
me
ême
îme
we
êwe
hûme
wan
ewan
ioin /yioin
ضمیرهای اشاره
ضمیرهای اشاره
آلمانی
کورمانجی
سُورانی
کَلهری
پارسی
زازاکی
نامها
.dieser, diese, diese pl
ev
em
ev
ye, yioine/ioine
in, işān / inhā
ı)no, (ı)na, (ı)nê)
آلمانی
کورمانجی
سُورانی
کَلهری
پارسی
زازاکی
حالتها
diesem
vî
em
ev
ye
in
ı)ney)
dieser
vê
em
ev
ye
in
ı)naye)
diese, diesen
van
em
ev
yioine/ioine
işān / inhā
ı)ninan)
ضمیرهای پسوندی
در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند میدهند؛ مثلاً:
فارسی
سُورانی
کرمانشانی
لَکی
Xane
Mal
Mal
Mal
Xaneam
Malem
Malem
Malem
ضمیرهای پسوندی:
فارسی
سُورانی و کلهری کرمانشانی
اردلانی
قطعی
پسآوا
نامعین
معین
نامعین
معین
am-
em-
m-
ekem-
ekêm-
ekem-
ekem-
at-
et-
t-
eket-
ekêt-
eket-
eket-
ash-
î-
y-
ekî-
ekêy-
ekeîş-
ekey-
man-
man-
man-
ekeman-
ekêman-
ekeman-
ekeman-
tan-
tan-
tan-
eketan-
ekêtan-
eketan-
eketan-
shan-
yan-
yan-
ekeyan-
ekêyan-
ekeişyan-
ekeyan-
نمونههایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):
فارسی
سُورانی و کَلهری کرمانشانی
اردلانی
قطعی
نامعین
معین
نامعین
معین
Pesaram
Kurem
Kurekem
Kurrekêm
Kurekem
Kurekem
Pesarat
Kuret
Kureket
Kurekêt
Kureket
Kureket
Pesarash
Kurî
Kurekî
Kurekêy
Kurekeîş
Kurekey
Pesarman
Kurman
Kurekeman
Kurekêman
Kurekeman
Kurekeman
Pesartan
Kurtan
Kureketan
Kurekêtan
Kureketan
Kureketan
Pesarshan pl.
Kuryan
Kurekeyan
Kurekêyan
Kurekeişyan
Kurekeyan
نمونههایی برای حالت جمع:
فارسی
سُورانی و کَلهری کرمانشانی
اردلانی
قطعی
نامعین
معین
نامعین
معین
Pesaranam
Kuranem
Kurekanem
Kurekanêm
Kurekanem
Kurekanêm
Pesaranat
Kuranet
Kurekanet
Kurekanêt
Kurekanet
Kurekanêt
Pesaranash
Kuranî
Kurekanî
Kurekanêy
Kurekanîş
Kurekanêy
Pesaranman
Kuranman
Kurekanman
Kurekanêman
Kurekanman
Kurekanêman
Pesarantan
Kurantan
Kurekantan
Kurekanêtan
Kurekantan
Kurekanêtan
Pesaranshan pl.
Kuranyan
Kurekanyan
Kurekanêyan
Kurekanişyan
Kurekanêyan
اضافه
در کردی هم مانند دیگر زبانهای ایرانی «اضافه» وجود دارد.
آلمانی
کورمانجی
سُورانی
کرمانشانی
فارسی
Haus
Mal
Mal
hin hên
Mal
Mein Haus
Mala min
Malî min
hin mi
Male man
شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مؤنث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" میآید.
شکلهای «اضافه» در زبان کردی:
کورمانجی
سُورانی
کرمانشانی
حالتها
مفرد مذکر
مفرد مؤنث
جمع
مفرد مذکر
مفرد مؤنث
جمع
مفرد مذکر
مفرد مؤنث
جمع
پسوند اضافه
-ê
-a
-ên
-î
-î
-anî
-î
-î
-anî
در مثالهای زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شدهاست. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.
کورمانجی
سُورانی
کرمانشانی
معنی
xwendekar-ê mamoste
xwendekar-î mamoste
xwendekar-î mamoste
shagerd-e amuzgar
xwendekar-a mamoste
-
-
shagerd-e amuzgar
xwendekar-ên mamoste
xwendekar-anî mamoste
xwendekar-anî mamoste
shagerd-ane amuzgar
xwendekar-ên mamoste-yan
xwendekar-anî mamoste-yan
xwendekar-anî mamoste-yan
shagerd-ane amuzgar-an
همانطور که مشاهده شد در همهٔ گویشها کلمه آموزگار بیجنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیینکنندهٔ پسوند پس از آن بود.
مثالهایی دیگر:
کورمانجی
سُورانی
کرمانشانی
معنی
Xwendekar-ê mamoste baş e
Xwendekar-î mamoste baş e
Xwendekar-î mamoste xas e
Shagerd-e amuzgar xub ast
Ew xwendekar-ê mamoste dibîne
Ew xwendekar-î mamoste debîne
Ewe xwendekar-î mamoste wînûd
U shagerd-e amuzgar (ra) binad
Bide Xwendekar-ê mamoste
Bide Xwendekar-î mamoste
Bide Xwendekar-î mamoste
Bede shagerd-e amuzgar
Xwendekar-ê mamoste bide
Xwendekar-î mamoste bide
Xwendekar-î mamoste bide
shagerd-e amuzgar bede
گذشته
در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آنها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.
کورمانجی
سُورانی
اردلانی
کرماشانی
لکی
فارسی
Mintu dîtî
Minto dîtim
mentom dî
Miti dîm
Mitûnim dî
Manto (ra) dîdam
کورمانجی
سُورانی
کرماشانی
لکی
فارسی
Ez çûm
Min çûm
Mi çîm
Mi çîm
Man raftam
حال
در زبان کردی در گویشهای کرمانجی و سورانی زمان حال با پیشوند «د» ساخته میشود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی میآید (مثلاً مانند زبان فارسی برای اول شخص پسوند «م» میآید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویشهای مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته میشود و گویش لکی «مَ» استفاده میشود، در گویش اردلانی پیشوند «ا» برای فعلها استفاده میشود که در پارسی باستان و تعداد زیادی از فعلهای پارسیگ ساسانی نیز استفاده میشد.
برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبانهای کردیتبار «ç» است، چنین صرف میشود:
نمونههای دیگری از اول شخص مفرد در پی میآید. زیر ریشه فعلها خط کشیده شدهاست.
کورمانجی
سُورانی
لکی
کرماشانی
اردلانی
فارسی
Ez dikim
Min dekim
Mi mekim
Mi kim
men akam
Man konam
Ez dixwm
Min dexom
Mi mexwm
Mi xwm
men axwm
Man xoram
Ez digirim
Min degirim
Mi megirim
Mi girim
men aigrm
Man guyam
Ez dizanim
Min dezanim
Mi mezanim
Mi zanim
men azanm
Man danam
Ez dêm
Min dim
Mi meêm
Mi tîêm
men têm
Man ayam
Ez dikujim
Min dekujim
Mi mekujim
Mi kush
im
men aikujem
Man kusham
Ez dimirim
Min demirim
Mi memirim
Mi mirim
men amrem
Man miram
Ez dijîm
Min dejîm
Mi mejîm
Mi jîm
men ajim
Man ziyam
Ez digrîm
Min degrîm
Mi megrîm
Mi grîm
men agerim
Man geryam
استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ میشود.
در گویش کلهری واژه jin وجود ندارد و تبدیل به (زنی) زنده شدهاست البته در پارسی باستان واژه jīvā به معنی زندگی وجود داشته که در سورانی و اردلانی ژیا، ژین žia, žina و همچنین معادل پارسیگ ساسانی زنده (زندگ) آن در کرمانجی زندی (zindi)، در سورانی زیندو(zindu)، در اردلانی زندگ یا زنگ zindg میباشد.[۹۱]
در گویش سورانی خوشه آوایی xw به صورت xo تلفظ میشود.
فرمان دادن
در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده میشود. در آغاز پیشوند ب میآید و سپس ریشه فعل:
کورمانجی
سُورانی
فارسی
Bike!
Bike!
bekon
Bixw!
Bixw!
bexor
Bigire!
Bigire!
Begu
Biçe!
Biçe!
bero
Bizane!
Bizane!
bedan
Bê!
Bê!
bia
Bikuje!
Bikuje!
bekosh
Bimire!
Bimire!
bemir
Bijî!
Bijî!
bezî
Bigrî!
Bigrî!
begery
مقایسه زمانها در گویشهای مختلف کردی
Erkewazî
Ardalanî
Kermanshani
Soranî
Kurmancî
Hewramî
English
me hatim
men hatm
mi hatim
min hatim
ez hatim
-
I came
me xwem/xwerim
men aexwm
mi xwem
min exwem/dexom
ez dixwim
min meweru
I eat
mi nan xwardim
men nanm xward
mi nan xwardm
min nan xwardm
min nan xward
-
I ate the meal
mi nan xwem
men nan axwm
mi nan xwem
min nanê dixwim
ez nanê dixwim
-
I am eating the meal
me nan xwardisim
men nanm xward
mi nan xwardêam
min nan dexwardm
min nan dixward
-
I was eating the meal
me hatimow
men hatma
mi hatime
min hatûme
ez hatime
-
I have come
me hatüm
men hatüm
mi hatüm
min hatibûm
ez hatibûm
-
I had come
کد زبانی
کد ISO-۶۳۹/۱ زبان کردی KU،
کد ISO-۶۳۹/۲ آن KUR
کد DIN ۲۳۳۵ آن KU است.
طبقهبندی
زبان کردی عضوی از شاخه شمالغربی زبانهای ایرانی است که خود شاخهای از زبانهای هندوایرانی است و آن نیز به نوبه خود شاخهای از زبانهای هندواروپایی است.
روز زبان کردی
روز ۱۵ مه برابر با ۲۵ اردیبهشت از سوی کنگره ملی کردستان به عنوان روز زبان کُردی تعیین شدهاست. در این روز نخستین شماره از مجلهٔ کردیزبان هاوار توسط جلادت بدرخان در شهر دمشق منتشر شد. هاوار نخستین مجلهٔ کردیزبان تا زمان خود بهشمار میآمد.[۹۲]
در ترکیه حکومت مرکزی این کشور با هدف اقناع اتحادیهٔ اروپا در مذاکرات بر سر پیوستن این کشور به این اتحادیه، از سال ۲۰۰۹ سختگیری در ارتباط با تدریس زبان کُردی را اندکی تعدیل کرد. در سپتامبر ۲۰۰۹ شورای آموزش عالی این کشور مجوز تأسیس مؤسسهای به نام انستیتوی زبانهای زنده را به دانشگاه آرتکلوی ماردین صادر کرد که برنامهای برای تدریس همهٔ زبانهای کشور ترکیه ارائه کردهبود. پس از حکم دادگاه حقوق بشر اروپا در سال ۲۰۰۹، شورای آموزش عالی اجازه داد که زبان کُردی نیز در برنامهٔ درسی این مؤسسه قرار بگیرد. در سال ۲۰۱۰ دانشگاه آرتوکلوی ماردین با پذیرش ۲۰ دانشجو در مقطع کارشناسی گروه فرهنگ و زبان کُردی را راهاندازی کرد که مدیریت این برنامه را قدری یلدیریم زبانشناس کُرد بر عهده داشت. همچنین یک دورهٔ زبان کُردی نیز در نیمسال دوم سال ۲۰۰۹ در دانشگاه بیلگی استانبول راهاندازی شد.[۹۴][۹۵][۹۶] در جریان مذاکرات سهجانبهٔ صلح میان نمایندگان دولت ترکیه، حزب دموکراتیک خلقها و عبدالله اوجالان رهبری زندانی حزب کارگران کردستان همچنین حکومت تدریس زبان کُردی در مدارس را نیز به صورت محدود مجاز شمرد؛ مشروط به اینکه تنها به صورت درس انتخابی و فقط در در مدارس خصوصی انجام شود. پس از آن در دانشگاه آلپ ارسلان موش نیز گروه فرهنگ و زبان کُردی تأسیس شد و همچنین اجازه دادهشد تا در دانشگاه آرتوکلوی ماردین مادهٔ درسی زبان کُردی به صورت انتخابی به دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد نیز ارائه گردد.[۹۴]
در سال ۲۰۱۳ ادارهٔ امور دینی ترکیه موسوم به دیانت اجازه داد تا نیایش در مسجدهای ترکیه به زبان کُردی صورت بگیرد و همچنین قرآن به زبان کُردی آموزش دادهشود.[۹۴]
فیلم دیدم: بچههای دیاربکر (به کُردی: Min Dît: The Children of Diyarbakır) که در ۲ آوریل ۲۰۱۰ در ترکیه اکران شد، نخستین فیلم کاملاً کردیزبان بود که در تاریخ این کشور مجوز اکران بر پردهٔ سینماها را دریافت میکرد.[۹۴]
در ایران نخستین بار در دههٔ ۱۳۵۰ خورشیدی با تلاش محمدصدیق مفتیزاده در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دو درس تحت عناوین کُردی مقدماتی و کُردی پیشرفته به صورت واحد اختیاری تدریس شد و کتابهایی نیز توسط مفتیزاده برای آن تألیف شد، اما این برنامه دوام نیاورد و خیلی زود کنار گذاشتهشد.[۹۷] از اواخر دههٔ ۱۳۷۰ جمعی از زبانشناسان، نویسندگان و دانشگاهیان کُرد خواهان تدریس زبان کُردی و تأسیس رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی در دانشگاههای ایران شدند. در سال ۱۳۸۲ گروهی از ادبیان کُرد اقدام به تدوین کتاب و تعریف سرفصل برای برنامهٔ درسی این رشته کردند و این برنامه پس از تصویب در دانشگاه کردستان در سنندج به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارسال شد و در جلسهٔ ۴۸۸ شورای گسترش آموزش عالی نیز در تاریخ ۵ مهر ۱۳۸۲ مورد تأیید قرار گرفت و حتی در دفترچهٔ انتخاب رشتهٔ کنکور سال ۱۳۸۳ نیز رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی به عنوان یکی از انتخابهای متقاضیان ورود به دانشگاه قید گردید، اما پس از انتخاب رشته و در هنگام اعلام نتایج کنکور در آغاز سال تحصیلی ۱۳۸۳ به دلایل نامعلوم از پذیرش دانشجو در این رشته ممانعت به عمل آمد.[۹۷] در سال ۱۳۹۳ بار دیگر گروهی از ادیبان و دانشگاهیان کُرد خواهان تدریس زبان کُردی در دانشگاهها و تأسیس رشتهٔ زبان و ادبیات کردی شدند که این بار با تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در آغاز سال ۱۳۹۴ شورای راهاندازی رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی در دانشگاه کردستان سنندج تشکیل شد و نهایتاً از آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۴ برای نخستین بار رشتهٔ زبان و ادبیات کردی با پذیرش ۴۱ دانشجو در این دانشگاه آغاز به کار کرد.[۹۷][۹۸][۹۹][۱۰۰] با این وجود تدریس این رشته ذیل گروه آزمایشی علوم انسانی صورت میگیرد و نه در گروه زبانها و به همین دلیل گستردگی چندانی ندارد. علاوه بر این رشتهٔ زبان و ادبیات کُردی تنها در یک دانشگاه در کل ایران و تنها در مقطع کارشناسی تدریس میشود و دیگر دانشگاههای مناطق کُردنشین ایران همچون کرمانشاه، ایلام، خرمآباد، بجنورد و ارومیه فاقد چنین رشتهای هستند.[۱۰۱][۱۰۲]
مکالمات روزمره زبان کردی. مصطفی خرم دل. سال چاپ: ۱۹۸۱ نشر: انتشارات کردستان
(برگرفته از کتاب «قاموس زبان کردی»، تألیف عبدالرحیم ذبیحی، چاپ ۱۹۸۸)
وبسایت کردستان به آدرس: www.sorankurdistani.com
فرهنگ کردی-کردی-فارسی (هه نبانه بورینه۹-عبدالرحمان شرفکندی (هه ژار)-انتشارات سروش
Nikitine, Basil: Les Kurdes, Paris, 1956
Ahmad, J. R. : Dirasat Kurdiyah fi bilad Subartu ('Kurdish Studies in the Country of Subartu') -- in Arabic - Baghdad, 1984
Ahmad, Jemal Rashid: Tarikh el-Kurd el-Qadim (`The Ancient History of the Kurds') -- in Arabic - publication of the Saladin University, Hawler, 1990
Driver, G.K. : The Name Kurd and its Philological Connections; JRAS, 1923
Driver, G.K. : The Dispersion of the Kurds in Ancient Times, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (JRAS) 1921,Part Four, pp. 563–572
(۱) بخش خودگردان تاجیک تاشکورگان، در جمهوری خلق چین به رسمیت شناخته شده است. (۲) اوستیای جنوبی خود را جمهوری اعلام نموده است و ۵ دولت عضو سازمان ملل آن را به رسمیت شناختهاند.